آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

شخص بی نماز مسلمان است؟!!


آیا کسی به خدا و حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) و معاد ایمان داشته باشد ولی نماز نخواند و یا نماز یومیه را کامل بجا نیاورد نیز مسلمان محسوب می‌گردد؟ چرا نماز را ستون دین گفته‌اند مگر نماز از اصول دین ستون‌تر است؟
نماز

مسلمانی نیز چه در بُعد نظری (اعتقادی) و چه در بُعد عملی، مانند هر کمال دیگری، شدت و ضعف مرتبه دارد، لذا در بُعد نظری (اعتقادی) همین که کسی قدم به داخل دایره‌ی توحیدی گذاشت، یعنی توحید و معاد را قبول کرد، موحد است و همین که کسی نبوت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را پذیرفت، مسلمان است و همین که باور و تسلیم خدا بودن در قلبش نهادینه شد، مۆمن می‌شود. چنان چه یک دانش آموز کلاس اول یا یک طلبه سال اول محصل و طلبه است و یک استاد کامل نیز دانش آموز یا دانش پژوه می‌باشد و یا یک آیت الله یا مرجع تقلید نیز هم چنان یک طلبه می‌باشد؛ اما سطوح و رتبه‌ی آنها متفاوت است.

از این رو عده‌ای آمدند و به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله عرض نمودند که ما مۆمن هستیم؛ آیه نازل شد که به آنها بگو نگویند، مۆمن هستیم، بلکه بگویند: مسلمان هستیم. هنوز تا ایمان راه بسیار است:

« قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُۆْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » (الحجرات، 14)

ترجمه: [برخى از] بادیه‏نشینان گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده‏اید لیکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] کرده‏هایتان چیزى کم نمى‏کند خدا آمرزنده مهربان است.

سپس بلافاصله در آیه بعد، چند ویژگی از مۆمن را بیان می‌دارد:

« إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ » (همان، 15)

ترجمه: در حقیقت مۆمنان کسانى‏اند که به خدا و پیامبر او گرویده و [دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده‏اند اینانند که راست کردارند.

پس محال است که کسی به خدا، رسول (صلی الله علیه و آله) و قیامت «ایمان» داشته باشد، اما کاهل نماز باشد یا نماز یومیه را همیشه نخواند؛ اما مسلمان ممکن است که دچار این نقیصه و اهمال‌ها گردد، چرا که تسلیم شده است، اما هنوز ایمان به قلبش راه نیافته است.

از صفات مۆمن این است که از نماز خود محافظت می‌کند تا تخریب نگردد، چنان چه از دین (حدود الهی در هر امر نظری و عملی) نیز محافظت می‌کند تا خیمه دین خراب نشود. بدیهی است که شاقول و تراز خراب، نمی‌تواند میزان باشد و خیمه ویران یا سوخته نیز روی ستون بند نمی‌شود

الف – نماز ستون «دین» است، و «اصول اعتقادی یا اصول دین»، خود دین است. یعنی شناختن و قبول کردن و اطاعت از خدا و رسول صلوات الله علیه و آله در گام اول و سپس ایمان آوردن به آنها چنان چه هیچ‌گاه و هیچ مقدار تزلزل، تردید و بازگشتی در آن رخ ندهد (ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا) در گام دوم و سپس تلاش با هدف گرفتن خدا « فِی سَبِیلِ اللَّهِ » که قاعدتاً با مال و جان صورت می‌گیرد و به همراه صداقت، در گام سوم، خودِ دین است، خیمه‌ی همان دین است، اما ستونی که این خیمه را سرپا نگه می‌دارد، نماز است.

ب – به قول آیت‌الله حائری شیرازی: «(مضمون) نماز مانند این تراز و شاقول بناهاست که با آن راستی دیوار را در طول و ارتفاع می‌سنجند، اما دین همان چگونه زندگی کردن شماست.»

در نماز ما مقابل خداوند متعال حاضر شده و تمامی اعتقادات و اهداف و بالتبع اوج خواسته‌های خود را بیان می‌داریم. از الله اکبر تکبیر گرفته که او را بزرگ‌تر از هر وصفی می‌دانیم، تا اعلام موضع و جناح فردی و اجتماعی خود که جزو موحدین هستیم «ایاک نعبد»، تا وسیله دانستن همه چیز و مۆثر بالذات ندانستن هیچ چیزی در وجود «ایاک نستعین» ... تا دعا برای قرار گرفتن در صراط مستقیم و هم چنین منزه (سبحان) دانستن خدا از کلیه صفات و حالات مخلوقات و نیز معظم و اعلی دانستن وی که در رکوع و سجود و اذکارش تجلی می‌یابد.

حال زندگی در تمامی شئونش، باید منطبق با این دیدگاه‌های نظری و اعتقاداتِ اظهار شده باشد. لذا نماز ستون دین است و اصول اعتقادی در حکمت نظری و حکمت عملی، که یعنی «ایمان و عمل صالح» در هر امری، خودِ ساختمان، خیمه و شاکله‌ی دین است.

  ادامه مطلب ...

وظیفه ما هنگام شنیدن صدای اذان

اذان


کار بعضی از ما به جایی رسیده است که تا صدای اذان بلند می شود تلویزیون را خاموش می کنیم نعوذبالله گویی صدای اذان آزارمان می دهد.


وقتی صدای زنگ تلفن منزل یا تلفن همراهمان را می شنویم با شتاب و عجله هر چه تمامتر خودمان را به آن می رسانیم که مبادا قطع شود و کسی کار مهمی داشته باشد.

اگر اطرافیان صدایمان بزنند خیلی زود پاسخ می دهیم و حداقل واکنشی نشان می دهیم .

اگر در محیط کار باشد و کارفرمای ما به هر دلیلی ما را بخواهد سریعا خود را مرتب کرده شق و رق می ایستیم و در نهایت ادب و احترام سر خم کرده و گوش به فرمان می ایستیم.

اما در مقابل ندای بزرگترین و با نفوذترین و قدرتمندترین مقام عالم هستی بسیاری از ما بی خیال و بی تفاوت هستیم ، انگار نه انگار که منادی ندا می دهد که ای مردم وقت صحبت کردن با خداوند متعال است ، بشتابید به سوی نماز ، بشتابید به سوی بهترین عمل .

این دل مشغولی های دنیا را رها کنید وقت آن رسیده که کمی با خدای خود خلوت کنید ، ولی انگار نه انگار ، ما کارهای مهمی داریم و برای نماز هم وقت زیاد است ، تا قضا شدن نماز وقت بسیار است .

کار بعضی از ما به جایی رسیده است که تا صدای اذان بلند می شود تلویزیون را خاموش می کنیم نعوذبالله گویی صدای اذان آزارمان می دهد .

یکی از دستوراتی که در آموزه‌های دینی به آن سفارش شده، این است: کسی که صدای اذان را می‌شنود از کارهای دنیایی پرهیز نموده و آماده انجام نماز شود، بنابراین، ممکن است خواندن درس را نیز یکی از مصادیق پرداختن به دنیا دانست و بهتر است از آن اجتناب شود. البته، با جست‌وجویی که در منابع روایی انجام گرفت روایتی که صراحتاً دلالت بر این مطلب نماید که کسی که نزدیک اذان درس بخواند بهره‌ای از آن نخواهد برد را نیافتیم. اما اگر درس خواندن را نیز از امور دنیایی بدانیم شاید بتوان گستره روایات را بدان نیز سرایت داد.

معناى آن این است که خدا و ملائکه آگاه‌اند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ» پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آن‌را ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا که نماز ستون دین شما است

در روایتی امام علی(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) راجع به تفسیر اذان پرسید؟ پیامبر در پاسخ فرمود: ای على! اذان حجتى است بر امت من و تفسیر آن این است که مۆذّن هنگامی که بگوید: «اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ» معنایش این است که خدایا! تو گواهى بر آنچه من می‌گویم که اى امّت احمد به تحقیق که وقت نماز رسید، پس آماده باشید و کار دنیا را رها نمایید و چون گوید: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» معناى آن این است که  خدا و فرشتگان خدا و آنچه در آسمان‌ها و زمین است، آگاه هستند که من وقت نمازهای پنج‌گانه را به اطلاع شما رساندم پس خود را برای نماز آماده نمایید و چون گوید: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، معناى آن این است که خدا و ملائکه آگاه‌اند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ» پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آن‌را ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا که نماز ستون دین شما است... .[شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 67، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی‌تا.]

 

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : اسلام کوئست

سایت جامع تبلیغ