بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول: امام حسین ع و نماز قبل از قیام حضرت (ع) أ) تعلیم وضو به پیرمرد عُیُونُ الْمَحَاسِنِ عَنِ الرُّویَانِیِّ: "أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ مَرَّا عَلَی شَیْخٍ یَتَوَضَّأُ وَ لا یُحْسِنُ فَأَخَذَا فِی التَّنَازُعِ یَقُول:ُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَنْتَ لا تُحْسِنُ الْوُضُوءَ فَقَالا: أَیُّهَا الشَّیْخُ کُنْ حَکَماً بَیْنَنَا یَتَوَضَّأُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا فَتَوَضَّئَا ثُمَّ قَالا: أَیُّنَا یُحْسِنُ قَالَ: کِلاکُمَا تُحْسِنَانِ الْوُضُوءَ وَ لَکِنَّ هَذَا الشَّیْخَ الْجَاهِلَ هُوَ الَّذِی لَمْ یَکُنْ یُحْسِنُ وَ قَدْ تَعَلَّمَ الانَ مِنْکُمَا وَ تَابَ عَلَی یَدَیْکُمَا بِبَرَکَتِکُمَا وَ شَفَقَتِکُمَا عَلَی أُمَّةِ جَدِّکُمَا"[المناقب، ج3، ص400]. ب) درخواست دعا در نماز شب از خواهرحضرت به خواهرش فرمود:لاتنسنی فی صلوة اللّیل [هزار و یک نکته از زینب بنت أمیرالمؤمنین (علیهما السّلام)، ص18].
ت) هدیه به خاطر آموزش نمازمُحَمَّدُ بْنُ شَهْرَآشُوبَ فِی الْمَنَاقِبِ، مُرْسَلًا أَنَّ عَبْدَ الرَّحْمَنِ السُّلَمِیَّ عَلَّمَ وَلَدَ الْحُسَیْنِ ع الْحَمْدَ فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَى أَبِیهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِینَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ ع وَ أَیْنَ یَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ یَعْنِی تَعْلِیمَه مستدرکالوسائل ج : 4 ص : 247 وَ قِیلَ إِنَّ عَبْدَ الرَّحْمَنِ السُّلَمِیَّ عَلَّمَ وَلَدَ الْحُسَیْنِ ع الْحَمْدَ- فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَى أَبِیهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِینَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ- وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ- وَ أَیْنَ یَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ یَعْنِی تَعْلِیمَهُ وَ أَنْشَدَ الْحُسَیْنُ ع- إِذَا جَادَتِ الدُّنْیَا عَلَیْکَ فَجُدْ بِهَا- عَلَى النَّاسِ طُرّاً قَبْلَ أَنْ تَتَفَلَّتْ- فَلَا الْجُودُ یُفْنِیهَا إِذَا هِیَ أَقْبَلَتْ- وَ لَا الْبُخْلُ یُبْقِیهَا إِذَا مَا تَوَلَّت بحار الأنوار، ج44، ص: 191 امام حسین(ع)به معلمی که سوره حمد به فرزندش یاد داد هدایای بسیاری داد که مورد اعتراض واقع شد، ولی امام(ع)میفرمود: سوره حمد کجا و این هدایا کجا؟
ث) وضوی خاضعانه امام حسین (ع)کان الحسین بن علی علیه السلام اذا توضا تغیر لونه وارتعدت مفاصله فقیل له فی ذلک فقال: حق لمن وقف بین یدی الملک الجبار ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله؛ امام حسین علیه السلام وقتی وضو می گرفت رنگش پریده و پاهایش می لرزید. علت این کار را پرسیدند فرمود: سزاوار است برای کسی که در مقابل خدای با جبروت ایستاده رنگش زرد شود و پاهایش بلرزد. [26] . لا یامن یوم القیامه لا من خاف الله فی الدنیا [27] . در روز قیامت تنها کسی امنیت خواهند داشت که در دنیا از پروردگار خویش پروا داشته باشند. [28] .
ج) نماز نافله امام حسین عاستحباب هزار رکعت نماز در شب و روز امام سجّاد علیه السلام نقل فرمود که حضرت اباعبدالله علیه السلام همانند پدرش حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در شب و روز هزار رکعت نماز میخواند. [1] . امام حسین علیه السلام به عبادت بسیار علاقه مند بودند، به طور مثال شخصی خطاب به حضرت سجاد علیه السلام عرض کرد، یا بن رسول الله! چرا پدرت امام حسین علیه السلام کم اولاد است؟ حضرت فرمودند: تعجب می کنم که من چگونه متولد شده ام؛زیرا پدرم امام حسین علیه السلام در هر شب و روزی هزار رکعت نماز به جای می آورد.
ح) حضور قلب در نمازامام حسین علیه السلام در مسجد مدینه نماز میخواند و مردم از پیش روی او رفت و آمد میکردند، (چون برخی پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این مسئله را مطرح کردند که عبور از جلوی نمازگذار حرام است و باعث باطل شدن نماز میگردد و اجازه دادند که نمازگذار با دست یا با عصا مانع عبور مردم شوند، در حالیکه در سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین دستوری وجود ندارد.) وقتی نماز امام تمام شد به او اعتراض کردند چرا مانع عبور مردم نشدی؟. قال الامام الحسین علیه السلام: وَیْحَکَ إنَّ الله عَزَّ وَجَلَّ أَقْرَبُ إِلیَّ مِنْ أَنْ یَخْطُرَ فیما بَیْنی وَ بَیْنَهُ أَحَدٌ. امام حسین علیه السلام فرمود: (وای برتو همانا خداوند عزیزو بزرگ نزدیکتر از آن است که کسی بین من و او قرار گیرد).
خ) رکوع و سجده طولانیحضرت مهدی عج فرمود: جدم حسین علیه السلام رکوع و سجودش طولانی بود.
فصل دوم: سخنان امام حسین ع درباره نماز
أ) علاقه به نماز و نیایش حضرت اباعبدالله علیه السلام به برادر فرمود: اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِن اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلی غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ، لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا اللَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنّی کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ کِتابِهِ وَکَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالْاِسْتِغْفارِ. [1]
. ب) نماز امام حسین (ع) در حوائج 1- نماز اولسید بن طاووس گوید: نماز امام حسین علیهالسلام چهار رکعت است، در هر رکعت پنجاه بار سوره حمد و پنجاه بار سوره توحید را میخوانی، در رکوع دهبار سوره حمد و ده بار سوره توحید را قرائت میکنی، بعد از برخاستن از رکوع و در هر سجده و نیز بین دو سجده نیز ده بار سوره حمد و ده بار سوره توحید را میخوانی، بعد از نماز این دعا را بخوان:. پروردگارا! تو کسی هستی که دعای آدم و حوا را اجابت کردی، هنگامی که گفتند: «پروردگارا به خود ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و مورد رحمتت قرار ندهی از زیانکاران میشویم»، و نوح تو را خواند و او را اجابت کردی و خود و خاندانش را از بلائی سهمگین نجات دادی، و آتش نمرود را بر بندهات ابراهیم خاموش کرده و آن را سرد و سلامت قرار دادی. و تو کسی هستی که گفتار ایوب را اجابت کردی، آنگاه که گفت: «پروردگارا دچار مشکل شدهام و تو مهربانترین مهربانانی»، آنگاه مشکل او را حل کرده، و خاندان و همانند آنان را به او عطا فرمودی، بخاطر رحمتت و یادآوری برای صاحبدلان. و تو کسی هستی که گفتار یونس را اجابت کردی، آنگاه که در تاریکیها گفت: «معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی، و من از ستمکاران هستم»، پس او را از غم و اندوه نجات دادی. و تو کسی هستی که گفتار موسی و هارون را اجابت کردی، آنگاه که فرمودی: «دعای شما را اجابت کردم»، و فرعون و گروهش را غرق کردی، و گناه داود را بخشیده و توبهاش را پذیرفتی، بخاطر رحمتت و اینکه تذکری برای دیگران باشد، و قربانی بزرگی را برای اسماعیل فدا کردی، بعد از آنکه تسلیم گردید و جبینش را برای مرگ آماده ساخت، و او را با گشایش و سلامتی ندا نمودی. و تو کسی هستی که زکریا با آرامی تو را خواند و گفت: «پروردگارا! استخوانهایم سست شده و موهایم سپید گشته است، و من در مقابل دعایت شقی نبودهام»، و گفتی: «مرا با رغبت و ترس میخوانند و مردمی خاشع برایم بودند». و تو کسی هستی که گفتار مؤمنان و کسانی که عمل صالح انجام میدهند را اجابت کردی تا فضل بیشتری را به آنان ارزانی داری، پس مرا از پستترین خوانندگانت و رغبتکنندگان بسویت قرار مده، دعایم را اجابت کن، همچنانکه دعای آنان را اجابت کردی، بحق آنان مرا با پاکیزگیات پاکیزه گردان، و دعا و نمازم را با نیکویی قبول فرما، باقیمانده عمرم و نیز مرگم را پاکیزه قرار ده. و مرا در میان بازماندگان باقی بدار، و مرا به دعایم حفاظت کن، و فرزندانم را نیکو قرار ده، و به هرچه فرزندان اولیاء و مطیعین درگاهت را حفاظت کردی آنان را حراست نما، به مهربانیت ای مهربانترین مهربانان. ای کسی که مراقب هر چیز بوده، و اجابتکننده خوانندگان خود از میان خلقت میباشی، و به هر فقیر بیچیزی نزدیک هستی. از تو میخواهم ای که معبودی جز تو نیست، زنده و پابرجا و یکتا و بینیازی، زاده نشده و کسی از تو بدنیا نمیآید و همتائی نداری، و به تمامی نامهایت که آسمانهایت را برافراشته و زمینت را گستراندی، و کوهها را برقرار ساخته، و آبها را جاری نمودی، و ابرها و خورشید و ماه و ستارگان و شب و روز را مسخر کرده، و تمامی موجودات را خلق کردی. از تو میخواهم به عظمت پرتو جمالت که آسمانها و زمین از آن نور گرفت، و تاریکیها از پرتو آن روشن گردیدند، که بر محمد و خاندانش درود فرستاده و امر زندگی و دنیای دیگرم را کفایت فرموده و تمامی کارهایم را اصلاح گردانی، و مرا یک لحظه به خود وامگذاری و کار خود و خانوادهام را اصلاح و مشکلشان را برطرف گردانده، و من و آنان را از خزینههای خود و فضل بسیارت که هرگز پایان نپذیرد بینیاز کنی. و چشمههای حکمت را در قلبم بجوشانی، که خودم و بندگانی که از آنان خشنودی را بدان منتفع فرمائی، و برایم از پرهیزکاران در آخرالزمان پیشوائی قرار ده، همانگونه که ابراهیم خلیل را امام و پیشوا قرار دادی. بدرستی که به سبب توفیق تو رستگاران رستگار، و توبهکنندگان تائب، و عابدان عبادتکننده میشوند، و به تأییدت صالحان نیکوکار و خاشع اصلاح میگردند، آنانی که تو را عبادت کرده و از تو در هراسند، و به راهنمائیت نجات یافتگان از آتش نجات یافته، و ترسندگان از آن میترسند، به خوار ساختن تو منحرفان زیانکار، و ستمکاران هلاک و غافلان در غفلت بسر برند. پروردگارا! جانم را متقی و پرهیزکار ساز، چرا که تو مولی و سرپرست آن هستی، و تو بهترین کسی هستی که آن را تزکیه و پاک میگردانی، خداوندا راه هدایت را به او بنمایان و تقوا را به او الهام کن، و هنگام مرگ او را به رحمتت بشارت ده، و در برترین جایگاههای بهشت ساکن گردان، و مرگ و زندگیش را پاکیزه نما، و دنیا و آخرتش، و محل استقرار و پناهش را گرامی دار، بدرستی که تو مولی و سرپرست آنی. 2- نماز دومامام حسین علیه السلام برای برطرف شدن مشکلات و برآورده شدن حاجتها، نمازی چهار رکعتی با ویژگیهای زیر را سفارش میفرمود: قال الامام الحسین علیه السلام: تُصَلِّی أرْبَعَ رَکَعاتٍ تُحْسِنُ قُنُوتَهُنَّ وَ أَرْکانَهُنَّ، تَقْرَأُ فی الْأولی اَلْحَمْدَ مَرَّةً، وَ (حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ) سَبْعَ مَرَّاتٍ، وَ فی الثَّانِیَةِ اَلْحَمْدَ مَرَّةً، وَ قَوْلَهُ: (ماشاءَ اللهُ لاقُوَّةَ إلاَّ بِاللهِ إنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالاً وَ وَلَداً) سَبْعَ مَرَّاتٍ، وَ فی الثَّالِثَةِ اَلْحَمْدَ مَرَّةً، وَ قَوْلَهُ: (لا إِلهَ إلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ) سَبْعَ مَرَّاتٍ، وَ فی الرَّابِعَةِ اَلْحَمْدَ مَرَّةً، (وَ اُفَوِّضُ أَمْری إلَی اللهِ إنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ) سَبْعَ مَرَّاتٍ، ثُمَّ تَسْأَلُ حاجَتَک. امام حسین علیه السلام فرمود: (چهار رکعت نماز که قنوت و ارکان آن را به نیکی بجا آوری، در رکعت اوّل - حمد 1 بار و «حسبنا الله و نعم الوکیل» 7بار خوانده شود. در رکعت دوم - حمد 1 بار و «ما شاء الله لا قوّة الاّ بالله ان ترن انا اقل منک مالاً و ولداً» 7 بار، در رکعت سوم - حمد 1 بار و «لا اله الاّ انت سبحانک انّی کنت منَ الظّالمین» 7 بار. و در رکعت چهارم - حمد 1 بار و «افوض أمری الی الله انّ الله بصیر بالعباد» 7 بار سپس حاجت خود را از خدا بخواه).
ت) بلند گفتن بسم الله در نماز دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و سنّت او چنین بود که در نمازهای یومیّه، بسم الله الرّحمن الرّحین با صدای بلند گفته شود، در نماز ظهر و عصر که باید حمد و سوره را آهسته خواند، بسم الله را باید بلند گفت: پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این سنّت را تغییر دادند، و آهسته میخواندند، امّا اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را ادامه میدادند. قال الامام الحسین علیه السلام: اِجْتَمَعْنَا وُلْدُ فاطِمَةَعلیها السلام عَلی ذلِکَ امام حسین علیه السلام فرمود: (ما فرزندان فاطمهعلیها السلام اتّفاق نظر داریم بر بلند خواندن بسم الله در نمازها.) [1] .
ث) پاداش تعقیب نماز صبح 347. ثواب الأعمال - به نقل از ابن عمر، از امام حسین علیه السلام -: پیامبر خدا فرمود: «هر مرد مسلمانی که پس از نماز صبح در نمازگاهش بنشیند و به ذکر خدای متعال بپردازد تا خورشید طلوع کند، اجری مانند حج گزارِ خانه خدای متعال دارد و خدا او را میآمرزد، و اگر آن قدر بنشیند که وقت نماز دیگری در رسد و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخواند، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود و اجری مانند حج گزارِ خانه خدا دارد».
ج) نماز بیمار سنن الدار قطنی - به سندش، از امام حسین، از امام علی علیهما السلام از پیامبر صلی الله علیه وآله -: بیمار اگر توانست، ایستاده نماز بخواند و اگر نتوانست، نشسته نماز بخواند و اگر نتوانست، به سجده برود، اشاره کند و [سرش را در] سجدهاش پایینتر از رکوع بیاورد و اگر نتوانست که نشسته نماز بخواند، بر سمت راستش [بخوابد] و رو به قبله نماز بخواند و اگر نتوانست بر سمت راستش نماز بخواند [و نه بر سمت چپش] ، [1] به پشت [خوابیده] ، در حالی که پاهایش رو به قبله است، نماز بخواند. عیون أخبار الرضا علیه السلام - به سندش، از امام حسین، از امام علی علیهما السلام -: پیامبر خدا فرمود: «چون مرد نتوانست ایستاده نماز بخواند، نشسته نماز بخواند و اگر نتوانست نشسته هم نماز بخواند، به پشت بخوابد و در حالی که پاهایش را رو به قبله نموده، با اشاره نماز بخواند».
ح) قنوت در نماز یکی دیگر از مستحبّات نماز قنوت است، که متأسّفانه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قنوت را از نمازها حذف کردند، و هم اکنون نیز بسیاری از فِرَق اهلسنّت، نماز بدون قنوت میخوانند. در حالی که امام حسین علیه السلام از قنوت رسول خدا در هر نماز خبر میدهد. قال الامام الحسین علیه السلام: رَأَیْتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وآله یَقْنَتُ فی صَلاتِهِ کُلِّها، وَ أَنَا یَوْمَئِذٍ اِبْنُ سِتِّ سِنین امام حسین علیه السلام فرمود: (من از زمانی که شش ساله بودم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را میدیدم، که در هر نماز، قنوت میخواند.) [1] .
1- دعای قنوت امام امام حسین علیه السلام در تداوم عمل به سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در تمام نمازها قنوت میخواند و یکی از دعاهایی که در قنوت میخواند این است: قال الامام الحسین علیه السلام: اَللّهُمَّ مَنْ أوی إِلی مَأْویً فَاَنْتَ مَأْوایَ، وَ مَنْ لَجَأَ إِلی مَلْجَأٍ فَأَنْتَ مَلْجَأی، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْمَعْ نِدائی، وَأَجِبْ دُعائی، وَاجْعَلْ مَآبی عِنْدَکَ وَ مَثْوایَ، وَاحْرُسْنی فی بَلْوایَ مِنْ إِفْتِنانِ الْاِمْتِحانِ، وَ لُمَّةِ الشَّیْطانِ، بِعَظَمَتِکَ الَّتی لایَشُوبُها وَلَعُ نَفْسٍ بِتَفْتینٍ، وَلاوارِدُ طَیفٍ بِتَظْنینٍ، وَلایَلُمُّ بِها فَرَحٌ حَتّی تَقْلِبَنی إلَیْکَ بِاِرادَتِکَ غَیْرُ ظَنینٍ وَلامَظْنُونٍ، وَلامُرابٍ وَلا مُرتابٍ، إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ. [1] . امام حسین علیه السلام فرمود: (پروردگارا! هرکه به پناهگاهی پناه جوید تو پناهم میباشی، و هر که به تکیهگاهی پناه گیرد، تو تکیهگاهم میباشی، خداوندا! برمحمّد و خاندانش دورد فرست، و ندایم را بشنو و دعایم را اجابت فرما، جایگاهم را نزد خودت قرار ده، و در مواضع امتحان مرا از لغزش به جهت آنها و گمراهی به وسیله شیطان بازدار، بحق عظمتت تو که تکذیب انسانی و خیالپردازی در آن مؤثّر واقع نشده و امری از آن خالی نمیباشد، تا اینکه مرا به اراده و مشیّتت بسوی خود بازگردانی بدون آنکه نسبت به تو مشکوک و مظنون بوده و رحمتت را مورد شک و تردید قرار دهم، بدرستی که تو مهربانترین مهربانانی).
2- دعا در قنوت نماز وتر امام در نماز یکرکعتی آخر نماز شب «بنام وَتر» این دعا را میخواند: قال الامام الحسین علیه السلام: اَللَّهُمَّ إِنَّکَ تَری وَلاتُری، وَأَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الأعْلی، وَ إِنَّ إِلَیْکَ الرُّجْعی، وَإِنَّ لَکَ الْاخِرَةَ وَالْأوُلی، اَللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ اَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی. امام حسین علیه السلام فرمود: (خداوندا تو میبینی و دیده نمیشوی و در جایگاه بلندی قرار داری، و بازگشت همه بسوی تو است، و دنیا و آخرت از آن تو میباشد، خداوندا از اینکه ذلیل گشته و خوار شویم به تو پناه میبریم). [1] . مسند ابییعلی - به نقل از ابو حوراء -: امام حسین علیه السلام فرمود: «پیامبر خدا، کلماتی را به من آموخت تا آنها را در قنوت نماز وَتْر بگویم: پروردگارا! مرا در زُمره رهیافتگان، ره بنما و در زمره عافیتمندان، عافیت ده و در زُمره کسانی که سرپرستیشان را به عهده داری، سرپرستی کن و در آنچه به من دادهای، برکت ده و از شرّ آنچه حکم کردهای، نگاهم دار، که تو حکم میرانی و بر تو حکم نمیشود و تو هر که را دوست بداری، خوار نمیداری. خجسته و والا باد پروردگارِ ما!».
خ) دعای امام پس از نماز طواف ربیع الأبرار: دیده شد که امام حسین علیه السلام گِرد کعبه طواف کرد. سپس به مقام ابراهیم علیه السلام [1] رفت و نماز خواند. پس از آن، گونهاش را بر مقام نهاد و گریست و گفت: «بنده کوچکت بر درگاهت ایستاده است. گدایت بر درت ایستاده است. بینوایت بر درگاه توست». این را بارها تکرار کرد و سپس باز گشت.
د) فضیلت نماز گزاردن در مسجد پیامبر رجال الکشّی - به نقل از سعید بن مُسیَّب -: امام زین العابدین علیه السلام به من فرمود: «ای سعید! پدرم امام حسین علیه السلام، از پدرش [امام علی علیه السلام] ، از پیامبر خدا، از جبرئیل علیه السلام از خداوند جلیل باشکوه، برایم نقل کرد که: «هیچ بندهای از بندگانم به من ایمان نیاورد و تو را تصدیق نکرد و در مسجدت به دور از چشمِ مردم، نماز نگزارد، جز آن که گناهان گذشته و آیندهاش را آمرزیدم». مِن عِبادی آمَنَ بی وصَدَّقَ بِکَ، وصَلّی فی مَسجِدِکَ رَکعَتَینِ عَلی خَلاءٍ مِنَ النّاسِ، إلّا غَفَرتُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ. [1] .
ذ) نماز بر جنازه منافقین صفوان به نقل از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده است: در زمان امام حسین علیه السّلام، یکی از منافقین مُرده بود؛ و حضرت به دنبال جنازه آن منافق حرکت می نمود، در بین راه، به یکی از اصحاب خویش برخورد نمود که به سرعت از آنجا عبور می کرد تا همراه جنازه قرار نگیرد، حضرت به او فرمود: کجا می روی؟ عرض کرد: از جنازه این منافق فرار می کنم که بر او نماز نخوانم. امام حسین علیه السّلام فرمود: همراه من بیا، و در نماز بر او آنچه از زبان من شنیدی، تو هم مثل من همان کلمات را بازگو کن. پس از آن که جنازه را بر زمین گذاشتند و شروع به خواندن نماز میّت کردند، حضرت دست های خود را همانند دیگران بالا برد و پس از تکبیر، گفت: «اَللّهُمَّ خُذْ عَبْدَکَ فی عِبادِکَ وَ بِلادِکَ، اَللّهُمَّ أصِلْهُ اَشَدَّ نارِکَ، اَللّهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ عَذابِکَ، فَاِنَّهُ کانَ یَتَوَلّی اَعْدائَکَ، وَ یُعادی اَوْلیائَکَ، وَ یُبْغِضُ أَهَلَبَیْتِ نَبِیِّکَ» خداوندا! او را از بین بندگان و شهرها برگیر، و شدیدترین عذاب را بر او مسلّط گردان؛ و سوزش و سختی عذاب را به او بچشان، چون او دشمنان تو را دوست، و دوستان تو را دشمن می داشت و از دوستان تو بیزار بود، و با اهل بیت پیغمبرت بغض و کینه داشت. وسائل الشّیعه: ج 2، ص 770، ح 3040، کافی: ج 3، ص 189، ح 2، جامع الا حادیث: ج 3، ص 326، بحارالا نوار: ج 44، ص 202، ح 20.
ر) تکبیرات قبل از نمازشیخ طوسی رحمة الله علیه در کتاب تهذیب مینویسد: [1] روزی رسول خدا به نماز ایستاد حسین علیهالسلام هم پهلوی او به نماز ایستاد حضرت تکبیر گفت، حسین هم خواست تکبیر بگوید به واسطه خردسالی تکبیر را به خوبی ادا نکرد، رسول خدا هفت نوبت تکبیر را تکرار فرمود تا حسین در تکبیر هفتم توانست به خوبی تکبیر گوید و این در نماز به عنوان تکبیرات افتتاحیه سنت شد که پیش از دخل در نماز ابتدا شش تکبیر با ادعیه مربوطه افتتاحیه گفته بعد تکبیرة الاحرام گویند و داخل نماز شوند.
فصل سوم: امام حسین ع و جلوه های نماز در قیام عاشورا أ) اقامه کننده نماز بعد از سلام های مکرر در زیارت وارث و بیان وراثت انبیاء ع اولین شهادتی که در مورد امام حسین ع می دهیم عبارت است از: أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ [کافی، ج4، ص574]. السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَى السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَى السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَطَعْتَ اللَّهَ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِین ... بحارالأنوار ج : 98 ص : 360 ب) نامه کوفیانمردم کوفه در اولین نامه به امام حسین(ع)نوشتند که ما حاکم کوفه را قبول نداریم. پشت سر او نماز نمیخوانیم. او نماز جماعت و جمعه را برای دربار خود اقامه میکند نه مردم.[سخنان امام حسین (ع) از محمد صادق نجمی]. ت) مسجد النبی صامام حسین(ع)در شب آخر در مدینه نیمه شب به مسجد النّبی آمد و نمازخواند و خداحافظی کرد و سپس کنار قبر امام حسن(ع)آمد و نماز خواند و خداحافظی کردند.
ث) مکهبیشتر تبلیغات و ملاقاتهای امام حسین(ع) در مکّه در مسجد الحرام بود.
ج) سخنرانی ها بعد از نمازتمام سخنان امام حسین(ع)از مکّه تا کربلا در هر منزلی بعد از نماز بوده است.[سخنان امام حسین (ع) از نجمی]. معاویه به شخصی گفت: درمسجد پیامبر(ص)در مدینه آن که هر گاه سخن میگوید مردم تکان نمیخورند حسین بن علی است.اذا دخلت مسجد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرأیتَ خلقة فیها قوم کانّ علی رؤوسهم الطّیر فتلک حلقة أبی عبدالله[مختار تاریخ دمشق، ج7، ص125 به نقل از حسین سماته و سیرته، ص85].
1- گفتار امام پس از نماز ظهر نماز پایان یافت امام رو به یاران کرد و فرمود: «یا کرام! هذه الجنة قد فتحت ابوابها و اتصلت انهارها، و اینعث ثمارها، و هذا رسول الله و الشهداء للذین قتلوا فی سبیل الله یتوقعون قدومکم، یتباشرون بکم، فحاموا عن دین الله و دین نبیه و ذبوا عن حرم الرسول. فقالوا نفوسنا لنفسک الفداء و دمائنا لدمک الوقاء فوالله لا یصل الیک و الی حرمک سوء و فینا عرق یضرب؛ [1] ای محترمان! این بهشت است که درهایش گشوده شده، و نهرهایش امتداد یافته، و میوههایش...، و این رسول خدا و شهدایند که در راه خدا کشته شدهاند و آنها چشم به راه قدمهای شما هستند. آنها شما را هم به بهشت بشارت میدهند. پس از دین خدا و دین پیامبرش حمایت کنید و از حرم رسول او دشمن را دور نمایید. پس همه گفتند: جانهای ما فدای جان شما و خونهای ما نگهدار خون شماست. پس به خدا سوگند هرگز به شما و حرم شما تا رگ (خون) در بدن داریم بدی نخواهد رسید». درسی که میتوان گرفت: اگر وفای به این عهد و پیمان نمیبود چه میشد؟! وفاداری یاران، چگونه دشمن را به خاک ذلت نشاند و سره را از ناسره جدا ساخت؟ امام از یاران خود به عنوان «یا کرام» یاد کرد. کرامت نفس، صفت نیکان است و همگان را به این وصف نستودهاند. این صفت در قرآن درباره خدا در «اقرأ و ربک الأکرم» ، درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله در «انه لقول رسول کریم» ، درباره فرشتگان در «کرام بررة» ، درباره دو فرشته نامه عمل در «کراما ماتبین»، درباره قرآن در «فی صحف مکرمة»، درباره اهل تقوی در «ان أکرامکم عند الله أتقاکم» درباره بنیآدم در «و لقد کرمنا بنیآدم»، درباره رزق در «فالذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة و رزق کریم»، و در دعاها درباره حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الله الشریف عبارت «دولة کریمه» آمده است.
2- سخنرانی امام بعد از نماز ظهر در شراف «اَیُّهَا النّاسُ اِنَّها مَعْذِرَةٌ اِلَی اللَّه وَاَلیْکُمْ وَانِّی لَمْ آتِکُمْ حتّی اَتَتْنی کُتبُکُمْ وَقَدِمَتْ بِها رُسُلْکُمْ اَنْ اَقْدِمْ عَلَیْنا فَاِنَّهُ لَیْسَ لَنا اِمامٌ وَلَعَلّاللَّه اَنْ یَجْمَعَنا بِکَ علی الْهُدی فَاِنْ کُنْتُمْ عَلی ذلِکَ فَقَدْ جِئْتُکُمْ فَاعْطُونی ما اَطْمئنُّ بِهِ مِنْ عُهُودِکُمْ وَمواثِیقِکُمْ وَاِنْ کُنْتُمْ لِمَقْدَمی کارِهینَ اَنْصَرِفُ عَنْکُمْ اِلَی الْمَکانِ الَّذی جِئْتُ مِنْهُ اِلَیْکُمْ».
3- نماز صبح عاشورا و سخنرانی بعد از آنامام صادق علیهالسلام روایت کرده که آن جناب فرمود: ان الحسین علیهالسلام صلی باصحابه صلواة الغداة ثم التفت الیهم، فقال ان الله اذن فی قتلکم فعلیکم بالصبر. المسعودی فی اثبات الوصیة: و اصبح الحسین علیهالسلام فصلی باصحابه الفجر ثم قام خطیبا و قال: لاصحابه ان الله عزوجل قد اذن فی قتلکم الیوم و قتلی. و علیکم بالصبر- اه- الطبری: قال و عبأ الحسین اصحابه و صلی بهم صلاة الغداة و کان معه اثنان و ثلاثون فارسا و اربعون راجلا فجعلوا البیوت فی ظهورهم و امر بحطب وقصب کان من وراء البیوت تحرق بالنار مخافة ان یأتوهم من ورائهم قال و کان اصحاب الحسین اتوا بقصب و حطب الی مکان من ورائهم منخفض کانه ساقیة فحفروه فی ساعة من اللیل فجعلوه کالخندق ثم القوافیه ذلک الحطب و القصب و قالوا اذا غدوا علینا فقاتلونا القینافیه النار کیلا نؤتی من ورائنا و قاتلونا القوم من وجه واحد ففعلوا و کان لهم نافعا- اه-.
4- نماز بین الطلوعین- اقدامات مقدماتی در تعقیب نماز، تعیین وظیفه فرمود و اطلاع به آخرین نیت ضمیر خود و آخرین اقدام و تصمیم خود فرموده بپا خاست و به یاران خود اشعار داشت که ما تصمیم آخرین خطر را گرفتهایم، آن آخرین خطر را اول بدانید که بعد از نظر گرفتن آن،برای دفاع و طرز آن دیگر دستوری لازم نیست. (مسعودی) میگوید: برای خطابه برخاست، حمد خدای را کرده، و ثنا خواند و به یاوران فرمود خدای عزوجل، امروز به کشته شدن شما و کشته شدن من اذن داده از صبر و شکیبایی کوتاهی مکنید.
ح) تقاضای تأخیر جنگ به خاطر نمازمهلت خواستن برای نماز در روز نهم محرّم، عمر سعد و دیگر سران نظامی تصمیم گرفتند که با یک حمله عمومی کار را یکسره کنند، حرکت لشگرها و بالارفتن گرد و غبارها همه را متوجّه خود ساخت، امام حسین علیه السلام برادرش حضرت عبّاس علیه السلام را فرستاد تا علّت حرکت سپاه دشمن را بداند. قال الامام الحسین علیه السلام: یا عبَّاسُ: اِرْکَبْ بِنَفْسی أَنْتَ - یا أَخی - حَتَّی تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَما بَدالَکُمْ؟ وَتَسْأَلْهُمْ عَمَّا جاءَبِهِم؟. امام حسین علیه السلام فرمود: (برادرم توبه جای من سوار شو و بنزد اینان برو و به ایشان بگو چیست شما را و چه میخواهید؟ و از سبب آمدن ایشان پرسش کن). حضرت عبّاس رفت و بازگشت و فرمود: میگویند یا با یزید بیعت کن و یا آماده نبرد باش. حضرت اباعبدالله علیه السلام به برادر فرمود: اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِن اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلی غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ، لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا اللَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنّی کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ کِتابِهِ وَکَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالْاِسْتِغْفارِ. (بسوی آنان بازگرد و تلاش کن جنگ را به فردا واگذاری تا ما امشب را نماز بخوانیم و به دعا و استغفار بگذرانیم، خدا میداند من از کسانی هستم که نماز و قرآن خواندن، و زیاد دعا کردن، و استغفار را دوست دارم). طبری مینویسد: امام حسین(ع) از سپاه کوفه برای ادای نماز و دعا یک شب رامهلت خواست: «قال الحسین ارجع الیهم و استمهلهم هذه العشیة الی غد لعلّنا نصلی لربنا اللّیلة و ندعوه و نستغفره فهو یعلم انی احب الصلوة له و تلاوة کتابه و کثره الدعا و الاستغفار؛بعد از مکالمه حضرت ابی الفضل(ع) با شمر در عصر تاسوعا و بازگو کردن جریان محضرمبارک برادر عزیزش حسین(ع) حضرت فرمود: به سوی آنها برگرد و امشب را تا صبح مهلت بگیر، امید آن که ما برای خشنودی خدا امشب را نماز گزارده و او را بخوانیم و طلب آمرزش کنیم. به راستی که من نماز برای خدا و تلاوت کتاب او و دعا و استغفار زیاد را دوست دارم». به راستی نماز چیست که در عصر تاسوعا هنگامی که به سید الشهدا علیه السلام پیشنهاد حمله می شود، حضرت طی چند نوبت گفتگو جنگ را یک روز به تأخیر می اندازند و می فرمایند: انّی اُحبّ الصلوة و نفرمود: می خواهم نماز بخوانم، بلکه فرمود: من نماز را دوست دارم. بسیاری از ما نماز می خوانیم، ولی چقدر دوست داریم؟ زراره از امام صادق علیه السلام در باره کعبه پرسید: دهها سال است که هرگاه درباره ی حج و کعبه از شما سوال می کنم، پاسخ جدیدی می دهید، علم شما به کجا متّصل است؟ امام فرمودند: آیا می خواهی کعبه ای که هزاران سال قبل از ادم بوده با چند کلمه اسرارش تمام شود. این در حالی است که کعبه و تمامی اسرار و رموز آن که امام به آن اشاره فرمودند، تنها قبله ی نماز است و قبله یکی از شرایط نماز!! امام حسین علیه السلام حاضر می شود تا بدن مبارکشان سوراخ سوراخ شود، ولی ارزش نماز شکسته نشود. سر مقدّس سید الشهدا بر روی نی قرآن می خواند، یعنی سر از بدن جدا می شود ولی سر و دل از قرآن جدا نمی شود. عزادارن حسینی! ظهر عاشورا در هر کجا هستید، به یاد امام حسین علیه السلام و آخرین نماز کربلای او، همراه با حضرت مهدی (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) نماز ظهر عاشورا را باشکوه و با اخلاص بپا دارید.
خ) شب عاشورا قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع):فَقَامَ لَیْلَتَهُ کُلَّهَا یُصَلِّی وَ یَسْتَغْفِرُ وَ یَدْعُو وَ یَتَضَرَّعُ وَ قَامَ أَصْحَابُهُ کَذَلِکَ یُصَلُّونَ وَ یَدْعُونَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ [إرشاد مفید، ج2، ص93]. قَالَ الرَّاوِی: بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ فَعَبَرَ إِلَیْهِمْ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ مِنْ عَسْکَرِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ اثْنَانِ وَ ثَلاثُونَ رَجُلا.[اللهوف، ص91]. د) تاثیرعبادت و نماز در لشکر عمر سعد شب عاشورا 32 نفر از لشکر یزید که عبورشان از کنار خیمههای امام حسین(ع)بود تحت تأثیر قرار گرفتند.[اللهوف، ص41]. عبادتهای شب عاشورای حسین و اصحاب گرامیاش حرّ و عدهای دیگر را به سوی حق رهنمون کرد و در مسیر راه نیز زهیر و عدهای را به جانب حق کشانید. این کشتی نجات تا پایان دنیا در حرکت است، تا غرق شدگان بحر معاصی را از هلاکت و نابودی نجات دهد. اگر امام در ظهر عاشورا به نماز و بر دوستیِ نماز و دعا سفارش میکند، به این جهت است که مردم را عاشق دستورهای الهی کند و اهمیت احکام الهی را به آنها عملاً گوش زد نماید تا مردم از قافله سعادت باز نمانند.
ذ) اذان در عاشورا 1- اذان نماز (اهتمام به اذان) صبح عاشورا حضرت امام حسین علیه السلام خود اذان و اقامه گفته و نماز صبح را با اصحابشان خواندند. و هم چنین اذان ظهر را نیز حضرت اباعبدالله علیه السلام گفتند. (توجّه به مستحبّات در سختترین شرایط) قابل توجه است که امام حسین در صبح روز عاشورا آخرین روز عمرش اقتدا به پدر بزرگوار خود کرده و همانگونه که امیرالمؤمنین علیه السلام در صبح نوزدهم ماه مبارک رمضان خود اذان گفتند امام حسین علیه السلام هم در صبح عاشورا با داشتن مؤذن مخصوص خودشان اذان گفتند.
2- تعیین مؤذن شخصی به نام حجاج بن مسروق همین که از هجرت امام حسین(ع)به مکّه آگاهی شد به مکّه و از آنجا تا کربلا همراه و مؤذّن حضرت(ع)و در عاشورا شهید شد. او اهل کوفه و از یاران حضرت علی(ع)بود. قبل از شهادت به میدان رفت. ضربهها دید و بدنش غرق در خون خدمت امام آمد و گفتگویی کرد و به جبهه برگشت و شهید شد.[فرهنگ عاشورا، پیشوای شهیدان، آیة الله صدر].
ر) نماز صبح عاشورا امام صادق علیهالسلام روایت کرده که آن جناب فرمود: ان الحسین علیهالسلام صلی باصحابه صلواة الغداة ثم التفت الیهم، فقال ان الله اذن فی قتلکم فعلیکم بالصبر. المسعودی فی اثبات الوصیة: و اصبح الحسین علیهالسلام فصلی باصحابه الفجر ثم قام خطیبا و قال: لاصحابه ان الله عزوجل قد اذن فی قتلکم الیوم و قتلی. و علیکم بالصبر ز) یاد کردن نماز در روز عاشورا ابن اثیر در کامل مینویسد: ابو ثمامه صائدی چون جنگ روز عاشورا را شدید دید، عرضه داشت: «یا اباعبدالله احبّ ان لقی الله ربی و قد صلیت هذه الصلوة فقال الحسین(ع) ذکرت الصلوة جعلک اللّه من المصلین؛ سپس فرمود: «سلوهم ان یکفوا عنّا حتی نصلی؛ ابوثمامه از امام حسین درخواست کرد و گفت: من دوست دارم پروردگارم را ملاقات کنم، در حالی که نماز ظهر را خوانده باشم. حضرت سر به آسمان برداشت و فرمود: نماز را یادآوری کردی، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد. بله، الان وقت نماز است. از این قوم بخواهید لحظهای دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم». س) اقامه نماز در ظهر روز عاشورا نماز امام در میدان جنگ امام حسین علیه السلام و یارانش سرگرم نبرد بودند که ابوثمامه، «عمرو بن عبدالله صائدی» خطاب به آن حضرت فرمود: وقت نماز ظهر است، گرچه من دست از تو نمیکشم تا کشته شوم، امّا دوست دارم دورکعت نماز با تو بخوانم. امام سربرداشت و در حق او اینگونه دعا کرد. قال الامام الحسین علیه السلام: ذَکَّرْتَ الصَّلاةَ، جَعَلَکَ اللهُ مِنَ الْمُصَلِّینَ الذَّاکِرینَ! نَعَمْ، هذا أَوَّلُ وَقْتِها امام حسین علیه السلام فرمود: (نماز را بیادمان آوردی، خدا تو را از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد، آری هم اکنون اوّل وقت نماز ظهر است.) آنگاه به یاران فرمود: سَلُوهُمْ أَنْ یَکُفُّوا عَنَّا حَتَّی نُصَلّی. (به کوفیان بگوئید دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم.) کوفیان مخالفت کردند. حضرت اباعبدالله علیه السلام خود اذان گفت، وقتی اذان تمام شد خطاب به عمر سعد فرمود: یابْنَ سَعْدٍ اَنَسیتَ شَرایِعَ الْاِسْلامِ، اَلاتَقِفُ عَنِ الْحَرْبِ حَتَّی نُصَلّی وتُصَلُّونَ وَنَعُودَ إلی الْحَرْبِ. (وای بر تو ای پسر سعد! آیا احکام اسلام را از یاد بردی؟ آیا جنگ را متوقّف نمیکنی تا ما نماز خود را و شما نماز خود را بخوانید و سپس به پیکار برگردیم؟.) عمر سعد جواب نداد. امام علیه السلام فرمود، شیطان بر او چیره شد. آنگاه به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله فرمود: تَقَدَمَّا اَمامی حَتَّی اُصَلِّیَ الظُّهْرَ (شما دو نفر جلو بایستید تا من نماز ظهر را بخوانم) بدون شک امام حسین (ع) میتوانست نماز ظهر را به صورت فرادا و در خیمه خود بخواند، اما پیش روی دشمن نماز امام حسین (ع) در ظهر عاشورا غیر از جنبه معنوی،دارای بعد سیاسی و اجتماعی نیز بود؛ یعنی اگر عاشورا عالیترین و نابترین جلوههای ارزش الهی و انسانی، نقطه اوج و قله رفیع تابناکترین آموزهها و مفاهیم ولایت است، و اگر عاشورا را تحقق آرمانها و تبلور صداقت اسلام بدانیم. پس نماز ظهر عاشورا نماینده تمام عیار ارزش و اعتبار است که نماز در این مکتب آسمانی دارد. و از این منظر نماز ظهرعاشورا پیام نهضت حسین (ع) را دارد. پس نماز چنان که ستون دین است، یکی از ارکان و مؤلفههای نهضت حسینی نیز میباشد. نماز ظهر عاشورا روایتی است که از جنس آسمان که هر صاحب دلی را متحیّر میکند و به تحقیق، در مقام عمل بالاترین تأکید و سفارش بر اهمیت جایگاه فریضه نماز است. زیبایی و صلابت نماز شکوهمند ظهر عاشورا آن چنان است که تمامی راویان،مورّخان و ادیبان در آثار خویش از آن با عظمت بی نظیری یاد کردهاند و مقام الهی و پایمردی ملکوتی آن حضرت را در بر پا داشتن این فریضه مقدّس در میدان جهاد و در هنگامه خطر و مصیبت ستودهاند. ابن اثیر و دیگر مورخان در باب نماز ظهر عاشورا نگاشتهاند: «ابوثمامه صیداوی، که نامش عمرو بن عمرو، و از شمار یاران حضرت امام حسین (ع) بود، نگاهی به آسمان افکند و متوجه شد که زوال ظهر و هنگامه نماز فرارسیده است؛ از این رو پیش امام آمد و عرض کرد: «جانم به فدایت! میبینم مردمان به تو نزدیک گشتهاند و سوگند به خدا! که توکشته نخواهی شد قبل از این که من در پیش روی شما کشته شوم. اما دوست دارم درحالی خدا را ملاقات کنم که این نمازی که وقت آن نزدیک شده است، خوانده باشم». امام حسین (ع) سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: «ذَکرتَ الصلاة جَعَلَکَ اللهُ من المصلّین الذاکرین، نعم هذا اول وقتها». گرمای شدید هوا، تشنگی فراوان، بی شرمی دشمنان، خطر تیرها و یورشهای بی امان، اندوه شهادت یاران و بسیاری از علل و عوامل دیگر، هیچ کدام در آن روز تاریخی نتوانست کوچکترین خللی در برپایی این فریضه مقدس ایجاد نماید و امام (ع) این گونه راه را بر همه بهانه گران و مستمسکان برای ترک نماز بست و اهمیت و عظمتآن را یادآور شد. حضرت امام حسین (ع) انگیزه بزرگ خود را در انقلاب کبیر عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر و احیای دین جدّ گرامی خویش معرفی میکند و مگر نه این که ستون دین جدّ عظیم الشأن او نماز است؟ پس نماز را همان گونه که جدش سفارش فرموده نباید سبک شمرد و نماز را میبایست «اول وقت» به جای آورد. و این حقیقت بزرگ در عاشورا به صورت واقعیتی عینی به ظهور در آمد. از سوی دیگر، امام حسین (ع) با نماز ظهر عاشورایش به تمام وجدانهای بیدارثابت کرد که هدف او از بر پایی نهضت عاشورا «دین خواهی» و عمل به تکلیف بوده است و نه خواستههای دنیوی و هواهای نفسانی. امام (ع) با اقامه نماز ظهر عاشورا، صداقت، خلوص، ایمان و اصالت خود را بهعنوان رهبری الهی به اثبات رسانید. نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان یک نهضت الهی با سایر نهضتها است. تاثیر شگرف نماز ظهر عاشورا را در همین گلچینی آن نیز میتوان به نظاره نشست و اندیشید که در این نماز چه عاملی وجود داشت که قرار از کف عدهای ربود و آنان را از وصف دشمنان امام (ع) به صف دوستان او کشاند؟ چه جاذبهای در این نماز موجب شد تا گروهی به جانبازی برخیزند و فرزند و عیال و خانمان و حال و آینده خود را در راه خدا به فراموشی بسپارند و مهیای سختترین مصایب شوند؟ و نکته دیگری که در این باب شایان ذکر است، آن که سپاهیان یزید - که خود را خلیفه مسلمین معرفی میکرد - با حمله به امام (ع) و عدم رعایت حرمت نماز، ماهیّت پلید و ضد دینی خود را برملا کردند و خود موجبات رسوایی خود را فراهم آورند. «نماز ظهر عاشورا نهاد پاکی ابر مردی است که زندگی را عقیده و جهاد میدانست و سرانجام مرگ شرافتمندانه در راه خدا را بر ذلت و ننگ زندگی با ستمکاران برگزید». آری، حسین (ع) خود و یارانش هر یک آیاتی مجسم از نماز ظهر عاشورا هستند و این که ما در پس قرنها شهادت میدهیم: «اشهد أنّک قد أقمت الصلوة» از این رو است که جهانی از عشق و فداکاری و مهر و عطوفت در نماز ظهر عاشورا جلوهگر شد؛ از این روست که آوای نورانی «انی احب الصلوة» حسین (ع) و نماز ظهرش کار صد اعجاز برای حفظ دین کرد و از این روست که حسین (ع) از هر چه گذشت، جز نماز اول وقت ظهر عاشورا. نازم به قیام و قامت والایت هنگامه عشق، چشم چون دریایت خاموش در آن میانه غوغا کردی نازم به نماز ظهر عاشورایت هنگام اقامه ی نماز در ظهر عاشورا، 30 تیر به سوی حضرت رها شد، یعنی در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده تقریبا یک تیر به امام پرتاپ شد.
ش) عدهی 26 نفری که برای نماز ظهر حاضرند. 1- انس بن حرث کاهلی. 2- بشر بن عمرو. 3- حبشی بن قیس بن سلمه. 4- حنظلة بن اسعد شبامی. 5- رافع بن عبدالله. 6- زهیر بن قین بن قیس. 7- زیاد بن عریب همدانی. 8- سعید بن عبدالله حنفی. 9- سلمان بن مضارب بن قیس. 10- سوید بن ابیالمطاع. 11- سیف بن حرث. 12- سیف بن مالک بصراوی. 13- شوذب شاکری. 14- ضرغامة بن مالک. 15- عابس بن ابیشبیب شاکری. 16- عبدالله بن عروه غفاری. 17- عبدالرحمن بن عروه غفاری. 18- بکر بن حی تیمی. 19- عمرو بن کعب ابوثمامه. 20- عمر بن جناده. 21- مالک بن سریع جابری. 22- نافع بن هلال جملی. 23- واضح ترکی مولی حرث سلمانی. 24- یزید بن ثبیط عبدی. 25- یزید بن زیاد کندی ابوالشعثاء. 26- یزید بن مغفل جعفی.
ص) شهدای نماز در روز عاشورابا این که دو تن از یاران باوفایش هدف تیرهای دشمن قرار داشتند میخورد، میفرماید: «یا زهیر و یا سعید بن عبدالله «تقدما امامی حتی اصلی الظهر؛ شما جلوی من بایستید تا من نماز ظهر را بخوانم».
اولین شهید نماز در جبهه کربلاعموم مورخین گفته اند که: سعید بن عبدالله حنفی، سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند و چون زخم ها بر بدن او فراوان شد و نتوانست روی پای خود بایستد بر زمین افتاد، در حالی که می گفت: اللهم العنهم لعن عاد و ثمود و ابلغ نبیک منی السلام وابلغه ما لقیت من الم الجراح فانی اردت بذلک ثوابک فی نصره ذریه نبیک صلی الله علیه وآله و سلم؛ یعنی خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود آنگاه روی خود را به سوی امام حسین علیه السلام کرد و عرض کرد، اوفیت یابن رسول الله؛یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟ امام حسین علیه السلام فرمود: نعم انت امامی فی الجنه؛یعنی آری! تو در بهشت پیش روی من هستی به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخم ها و ضربه های بود که بر او وارد شد بود. رضوان الله و سلامه و برکاته علیه وعلی من استشهد معه. [7] . از ابن عباس نقل است که به امیرالمومنین گفتم: حالا وقتِ شدت جنگ به نماز میایستی؟! در جواب فرمود: جنگ ما برای احیای نماز است. نماز در احادیث ائمه: ستون دین معرفی شده؛ یعنی نداشتن نماز مساوی با نداشتن اصل دین است. امام صادق در آن حدیث معروف میفرماید: به شفاعت ما اهل بیت نمیرسد کسی که به نماز استخفاف داشته باشد. امام حسین در عمل این مطلب را اثبات نمود، اگرهنگام گرفتاری و خطر، ترک نماز مجاز بود، امام(ع) نماز را ترک میکرد. عاشقان امام حسین، در همه حال مخصوصاً ایام عزاداری عاشورا از این نکته غفلت نکرده و نماز را فدای برگزاری مراسم نکنند. شهید رجایی چه زیبا گفت: «به کار بگو نماز دارم، به نماز نگو کار دارم.» خداوند متعال اقامه نماز را از صفات متقین قرار داده و بر صفات دیگر مقدم داشته است. (الذین یقیمون الصلاة)؛ متقین و پرهیزکاران آنهایی هستند که نماز را برپا میدارند. امام معصوم میفرماید: «الصّلاة ان قبلت قبل ماسواها و ان ردّت ردّ ماسواها». از این روایت استفاده میشود که پذیرش اعمال در گرو قبولی نماز است، اگر نماز قبول شد بقیه اعمال قبول میشود. خلاصه، موضوع نماز در دین اسلام از همه موضوعات با اهمیتتر است. اهمیت دادن به نماز، از عملکرد امام(ع) در ظهر عاشورا نمایان است.
ض) عشق یاران حضرت به نماز 1- مسلم به نماز مسلم بن عقیل در آخرین شب از عمر خود که در منزل طوعه بود، شب را تا صبح نماز خواند. 2- ابو ثمامه ظهر عاشورا ابوثمامه نماز را به یاد امام آورد. (او شخصیّت مهمّ کوفه و مسئول بیت المال و خرید اسلحه برای مسلم بوده است.) او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم.[اللهوف، ص108]. ابن اثیر در کامل مینویسد: ابو ثمامه صائدی چون جنگ روز عاشورا را شدید دید، عرضه داشت: «یا اباعبدالله احبّ ان لقی الله ربی و قد صلیت هذه الصلوة فقال الحسین(ع) ذکرت الصلوة جعلک اللّه من المصلین؛ سپس فرمود: «سلوهم ان یکفوا عنّا حتی نصلی؛ ابوثمامه از امام حسین درخواست کرد و گفت: من دوست دارم پروردگارم را ملاقات کنم، در حالی که نماز ظهر را خوانده باشم. حضرت سر به آسمان برداشت و فرمود: نماز را یادآوری کردی، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد. بله، الان وقت نماز است. از این قوم بخواهید لحظهای دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم». 3- سعید بن عبدالله سعید بن عبدالله روز عاشورا پیکر خود را برای نماز امام حسین(ع)سپر کرد و 13 تیر خورد و افتاد.[اللهوف، ص108]. او که ابتدا عثمانی بود درراه کربلا با تحریک زنش به امام(ع)پیوست. شب عاشورا گفت: اگر هزار بار کشته شوم دست از حسین(ع)برنمی دارم. ظهر عاشورا پاسدار امام شد تا امام نماز بخواند.[اللهوف، ص108]. 4- حبیب بن مظاهر گفتهاند آن هنگامی که حسین علیهالسلام از آنان برای اداء نماز مهلت طلبید. حصین بن تمیم به حضرت او علیهالسلام جواب گفت که این نماز از تو قبول نمیشود. حبیب در پاسخ آن بیادبی گفت آیا نماز از آل پیمبر خدا (ص) (به گمان تو) قبول نمیشود و از تو قبول میشود؟ ای شرابخوار یا ای خر یا ای مکار، حصین بن تمیم برآشفت و حمله کرد، حبیب هم به او حمله نمود ضربت شمشیر حبیب برخسار اسب حصین آمد، اسب او را از جا کند از اسب افتاد، همراهانش او را برداشتند و از چنگال حبیب او را بیرون برده نجاتش دادند و حبیب بنا کرد بحمله آوردن که او را از دست آنان برباید، حمله میبرد و میگفت: اقسم لو کنا لکم اعدادا او شطرکم و لیتم اکتادا یا شر قوم حسبا وادا قسم میخورم که اگر با عدهی شما یک میزان بودیم یا به قدر یک حصهی هم از شما بودیم شما رو گردان بودید و میان دو شانهی خویش را جلوی شمشیر میدادید، ای قومی که نام و نیروتان شرارت است، سپس نیز با آن مردم به پیکار و نبرد پرداخت و به حمله شروع کرده شمشیر میزد و میگفت: 1- انا حبیب و ابیمظهر فارس هیجاء وحرب تسعر 2- انتم اعد عدة و اکثر و نحن اوفی منکم واصبر 3- و نحن اعلی حجة و اظهر حقا واتقی منکم و اعذر 1- منم حبیب و پدرم مظهر سوار میدان پر شورش و جنگ پر آتش. 2- شما به شماره بیشترید لیکن ما باوفاتریم و از شما بردبارتریم 3- ما دارای حجت برتر و نمایان تریم، از شما با تقویتر و معذورتریم. این رجز را همی میخواند و از دستش صدای چکاچک شمشیر و از حنجرهاش نعرهی دلاوری طنینانداز میبود تا کشتار فراوانی از آن مردم کرد، لیکن بدیل بن صریم عقفانی تمیمی حمله به او کرده شمشیری بسرش فرود آورد و دیگری از بنیتمیم به او حمله آورد با سر نیزه از کارش انداخت؛ حبیب افتاد، رفت که باز بلند شود، حصین بن تمیم تلافی کرد شمشیر به تارک سرش زد که باز افتاد و آن مرد تمیمی از اسب بزیر آمد خود را بر سرش رساند و بشتاب سرش را از تن جدا کرد. ط) اثر سجده در پیشانی حضرت ابوالفضل (ع) قاتل ابوالفضل(ع)در کوفه بر سر خود میزد و میگفت: جوان ماه رو را کشتم که میان دو چشمانش جای سجده بود.[عنصر شجاعت کمرهای]. ظ) نماز نشسته حضرت زینب ع برخی از پژوهشگران روایت کرده اند که حضرت زین العابدین (ع) فرمود: «عمه ام زینب در تمام طول مسافرت از کوفه به شام نمازهای واجب و نوافلش را ایستاده می خواند و در یکی از منازل، دیدم نشسته می خواند، علت این کار را پرسیدم. پاسخ داد: به خاطر شدت گرسنگی و ضعف، سه شبانه روز است که دیگر نمی توانم ایستاده نماز بخوانم (زیرا حضرت غذای خود را بین کودکان تقسیم می کرد) به خاطر اینکه دشمن به هر کدام از ما، در شبانه روز فقط یک قرص نان می داد.» هر گاه انسان به دقت به حالات آن حضرت نگاه کند و توجه و انقطاع او را به خداوند متعال ببیند، در عصمت آن حضرت تردیدی به خود راه نمی دهد و یقین می کند که آن حضرت از همان زنان پارسایی است که تمام حرکات و سکنات خود را وقف خداوند متعال نموده اند و از همین رهگذر به جایگاه رفیع و درجات بلندی که از درجات پیامبران و اوصیا حکایت می کند، رسیده است. ع) نماز گذاردن حر با سپاه خود در عقب امام در امالی صدوق و مثیرالاحزان ابننما است که حر گوید: وقتی که حضرت ابی عبدالله به منزل رهیمه رسید من به فرمان پسر زیاد با لشگر به قصد او حرکت کردم در این اثنا ندائی شنیدم که مرا گفت: «یا حر ابشر بالجنة» ای حر بشارت باد تو را به بهشت حر گوید من به هر طرف نظر انداختم کسی را ندیدم با خود گفتم ای حر مادرت به عزایت بنشیند تو به جنگ پسر پیغمبر میروی و مژده بهشت میشنوی هم او گوید هنگام ظهر امام از برای نماز در آمد من سلام داده جواب شنیدم امام به من فرمود: کیستی، عرض کردم حر بن یزید ریاحی امام فرمود بجنگ ما آمدهای یا به یاری ما عرض کردم یا بن رسولالله به جنگ شما مأمورم و به خدا پناه میبرم از اینکه در قیامت از قبر در آیم و پیشانی من بسته و دستهایم به گردنم مغلول گردیده باشد و بروی در آتش جهنم در آیم سپس عرض کردم یا بن رسولالله به کجا روانهای بهتر آن است که بحرم جدت بازگشت کنی، آنگاه امام بفرزند خود علی دستور داد اقامه نماز گفت و مرا فرمود اگر خواهی با لشگر خود جداگانه صف بسته و نماز کن من عرض کردم بحضرتت اقتدا خواهم کرد، امام بهر دو لشگر امامت فرمود و نماز ظهر را به جا آوردیم و آن حضرت به سراپرده خود روانه شد اصحاب و حضرتش گرد آمدند، حر در این اثنا به خیمه خود رفته پانصد تن به گرد او در آمده و پانصد نفر دیگر برای حفاظت صف کشیدند و هر یک از افراد سپاه عنان اسب خود را گرفته و در سایه اسب جایگزیدند تا اینکه وقت نماز عصر رسید امام فرمود برای حرکت خود را مهیا سازند و پس از ادای نماز به راه افتند در این وقت هم امام به امامت هر دو سپاه نماز گذارده و بعد از سلام نماز روی به جانب مردم نموده پس از حمد و ثنای خدا فرمود: «اما بعد ایها الناس فانکم ان تتقوا لله و تعرفوا الحق لاهله یکن ارضی الله عنکم و نحن اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله اولی بهذا الامر علیکم من هؤلاء المدعین ما لیس لهم و السائرین فیکم بالجور و العدوان فان ابیتم الا الکراهة لنا و الجهل بحقنا و کان رایکم الان غیر الذی اتتنی به کتبکم و قدمت علی به رسلکم انصرفت عنکم». یعنی ای گروه مردم اگر شما از خدا میترسید و حق را از برای اهل آن میشناسید و خدا را از خود راضی میخواهی ما اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله شایستهتر به این امر بر شمائیم تا این مردمی که ادعا میکنند چیزی را که حق آنها نیست و اکنون به جور و ستم و تجاوز از حدود و احکام الهی در میان شما رفتار میکنید و به راه عناد و مخالفت میروند اینک اگر شما ورود ما را به این سرزمین ناپسند میشمارید و حق ما را ندانسته و مجهول میانگارید و رای و عقیده شما جز آن است که نامههای شما از برای من آورده و از گفتار و عهد و پیمان خود پشیمان شدهاید و به آنچه که فرستادگان شما بر من رسانده و نزد من خبر آوردهاند موافق نیستید من از شما منصرف شده و برگردم. حر عرض کرد یا بن رسولالله به خدا قسم که مرا از این نامهها و فرستادگان خبری نیست و از آنها بیاطلاعم، امام فرمود یا عقبة بن سمعان اخرج الخرجین الذین فیها کتبهم الی، عقبه دو خورجین که از نامههای اهل کوفه پر و مملو بوده در آورده نزد حر بن یزید ریخت، حر گفت من از آنهائیکه این نامهها را نوشتهاند نیستم و برای من در این وقت مراجعت به کوفه ممکن نیست اما شما را ممکن است که طریقی را جز این بگیرید و به هر جا که خواهید بروید تا من به پسر زیاد بنویسم که حسین در راه با من مخالفت نمود و من به او دست نیافتم و تو را به خدا قسم میدهم درباره خودت و کسانت پس از آن امام علیهالسلام راهی را غیر از آن طریق در پیش گرفت که به حجاز برگردد و تمام شب را خود با اصحابش طی طریق نمودند صبحگاه دیدند که باز حر بن یزید با سپاه خود در جلو آنها پدیدار گردید، امام فرمود ای پسر یزید چه شد تو را که از قصد خود برگشتی، حر عرض کرد: اینک از پسر زیاد به من نامهای رسید که مرا در امر تو سخت بزحمت انداخته و با من دیدهبانی گماشته و جاسوسانی واداشته که از تو جدا نشوم تا کار را یکسره کنم. خوارزمی در مقتل خود مینویسد: وقتی حر بن یزید ریاحی با حضرت ابی عبدالله بنای سختگیری را گذاشت و مانع حرکت گردید امام علیهالسلام به او فرمود: ویلک ماد هاک الست قد امرتنا ان نافذ علی غیر الطریق فاخذنا و قبلنا مشورتک یعنی وای بر تو چه شد ترا آیا به ما دستور ندادی که به بیراهه حرکت کنیم و ما بیراهه را گرفتیم و مشورت تو را پذیرفتیم حر عرض کرد ای پسر رسول الله راست میگوئی و تصدیق دارم، لیکن این نامه امیر است که به من رسیده و بر سهلانگاری و سستگیری من در کار حضرتت ایراد کرده و دستور داده که به تو سختگیری کنم، امام فرمود پس بگذار که ما بقریه نینوا یا غاضریه وارد شویم، حر عرض کرد نه به خدا قسم یا ابا عبدالله من نمیتوانم چنین کاری بکنم زیرا که پسر زیاد بر من عیون و جاسوسانی گماشته، مردی از اصحاب امام که او را زهیر بن قین بجلی میگفتند عرض کرد: یا بن رسولالله بگذارید ما با این مردم مبارزه و کارزار کنیم زیرا که مبارزه و جنگ این ساعت ما با آنها آسانتر است از جنگی که با آنها بعد از این پیشآمد مینماید. امام علیهالسلام فرمود یا زهیر راست میگوئی و لیکن من دست به کار جنگ با آنها نخواهم شد تا اینکه آنها شروع به جنگ و جدال نمایند زهیر عرض کرد پس ما برویم تا به کربلا برسیم که در کنار فرات است. و نیز در احتجاج حر با حضرت ابی عبدالله مینویسند: حر عرض کرد یا بن رسولالله پسر زیاد به من فرمان داده که از تو جدا نشوم و در هر جا با تو باشم و مفارقت نکنم تا وقتی که به کوفه در آئی و در مجلس عبیدالله حاضر شوی، امام علیهالسلام در خشم شده و فرمود: الموت ادنی الیک من ذلک یعنی مرگ از این آرزو به تو نزدیکتر است آنگاه امام به اصحاب خود دستور فرمود که برخیزید و کوچ کنید اصحاب و همراهان امام برخاسته خود را مهیای حرکت نمودند و به راه افتادند چون قدری رفتند لشکر حر پیش آمده سر راه گرفتند و مانع حرکت آنها شدند امام علیهالسلام فرمود: یا حر ثکلتک امک ما ترید یعنی ای حر مادرت به عزایت بنشیند چه اراده داری حر عرض کرد یا ابا عبدالله اگر جز تو کسی از عرب نام مادر مرا به زبان میگذراند یقین که مادر او را به سوگواری و گریه و زاری بر او یاد مینمودم و آن هر کس که بود و لیکن قسم به خدا در خور من نیست که مادر تو را به نیکوترین وجهی که مقدور من است نام برم. امام علیهالسلام فرمود پس اکنون چه خواهی کرد حر عرض کرد خواهم که تو را نزد پسر زیاد برم امام فرمود: اذا و الله لا اتبعک فقال اذا و الله لا ادعک یعنی که من از تو متابعت نخواهم کرد حر عرض کرد پس من قسم به خدا که از تو دست نخواهم برداشت و تو را واگذار نخواهم این حرف سه بار ما بین امام علیهالسلام و حر تکرار شد و لیکن در آخر حر عرض کرد راستی و صداقت این است که من امر ندارم که با تو بجنگم و لیکن تنها مأمورم که از تو جدا نشوم تا تو را وارد کوفه کنم هم اکنون اگر حضرتت حاضر نیست و از آن امتناع دارد پس براهی روانه شوید که وارد کوفه نشوید و به مدینه هم برنگردید تا کار به انصاف بین من و شما شده باشد و آنگاه من به عبیدالله مینویسم و تو هم اگر خواستی بیزید یا به پسر زیاد بنویس پس از آن من امیدوارم که خداوند کار را به طوری پیش بیاورد که من به سلامت گذشته و دربارهی حضرتت به امری ناگوار دچار نگردم. چنانکه نوشتهاند پس از آن موکب امام از جاده عذیب و قادسیه کج کرده و رو به طرف دست چپ رفتند که آن جز بیابان چول و وادی خطرناک نبود همراهان حر نیز دوش به دوش راه میپیمودند تا در منزل بیضه رسیدند. فصل چهارم: قرآن، نماز، امام حسین ع اگر قرآن در آغاز بزرگ ترین سوره ی خود (بقره) می فرماید: الّذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة [1] و همچنین در کوچک ترین سوره ی خود (کوثر) از نماز سخن به میان می آورد، امام حسین علیه السلام آن را اقامه می نماید. اَشهد انّک قد اقمت الصلوة [2] . اگر قرآن می فرماید: و ارکعوا مع الراکعین [3] ، امام حسین علیه السلام نماز را با جماعت آن هم در برابر صفوف دشمن برگزار می کند. اگر قرآن نحوه ی اقامه نماز در میدان جنگ را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آموزش می دهد؛ و اذا کنتَ فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفةٌ منهم معک... [4] ، امام حسین علیه السلام در میدان جنگ نماز را اقامه می فرماید. اگر قرآن نماز را به عنوان یک منبع انرژی زای غیبی معرّفی و مؤمنان را امر به استعانت از آن می فرماید: استعینوا بالصبر و الصلوة [5] ، امام حسین علیه السلام نیز در بحبوحه ی جنگ و مشکلات آن، از نماز استعانت می جوید. اگر قرآن اقامه ی نماز را در اوّل وقت سفارش می فرماید؛ اقم الصلوة لدلوک الشمس [6] ، امام حسین علیه السلام نماز ظهر عاشورا را در اوّل وقت اقامه فرمودند. اگر حضرت عیسای مسیح علیه السلام تا زمانی که نفس دارند، مأمور به اقامه نماز شده اند؛ و اوصانی بالصلوة و الزکوة ما دمت حیّا [7] ، امام حسین علیه السلام نیز تا آخرین لحظه همراه نماز است. اگر قرآن از کسانی که تجارت آنها را از نماز غافل نمی سازد، ستایش می کند؛ رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر اللّه و اقام الصلوة [8] ، راجع به امام حسین علیه السلام چه باید گفت که حتّی حفظ جان هم او را از نماز غافل نساخت. فصل پنجم: نماز وتربت امام حسین(ع) أ) سجده بر تربت قَالَ الصَّادِقُ(ع):السُّجُودُ عَلَی تُرْبَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ [الدعوات، ص188]. ب) اولین سجده کننده بر تربت اوّل کسی که تسبیح تربت امام حسین(ع)را درست کرد، امام سجّاد(ع)بود و آن را در برابر یزید میچرخاند. یزید عصبانی شد و گفت:أَنَا أُکَلِّمُکَ وَ أَنْتَ تُجِیبُنِی وَ تُدِیرُ أَصَابِعَکَ بِسُبْحَةٍ فِی یَدِکَ.[الدعوات، ص61] از روی استنباط اخبار و احادیث مستفاد میشود اول کسی که در نماز بر خاک حسین «علیهالسلام» سجده کرد، حضرت امام زینالعابدین علی بن الحسین «علیهالسلام» بود، که پس از فراغت از دفن پدرش و اهل بیت و اصحاب، آمد مشتی از خاک قبر پدر جمع کرد و در کیسهای گذارد و بر آن نماز میخواند و از آن مهر و تسبیح ساخت، و همان تسبیحی که در شام در هنگام وارد شدن بر یزید میگردانید، از تربت خاک پدرش حسین سیدالشهداء «علیهالسلام» بود. یزید پرسید: این چیست که در دست میگردانی؟ امام سجاد فرمود: در خبری از جدم پیغمبر خدا «صلی الله علیه و آله و سلم» شنیدم که فرمود: هر کس تسبیحی در بامداد همراه داشته باشد و دعای مخصوصی بخواند، پیوسته ثواب آن تسبیح به او میرسد، هر چند تسبیحی نگوید. و چون حضرت امام زینالعابدین با اهل بیت به مدینه بازگشتند، فرمود: به آن خاک تبرک و تیمن جسته به آن سجده نمودند، و بعضی از بیماران مدینه خانوادهی خود را به آن خاک معالجه میفرمودند. و این سیره نزد علویین و اتباع آنها و شیعیان و دوستان آنها اشاعه یافت. بنابراین اول کسی که بر خاک حسین «علیهالسلام» نماز خوانده و آن را به صورت تسبیح استعمال کرده، حضرت امام زینالعابدین «علیهالسلام» است [1] . و از آن به بعد همهی ائمه و خاندان بنیهاشم و قریش و شیعیان تبعیت کرده از خاک کربلا مهر و تسبیح ساختند، و بر آن تبرک و تیمن میجستند. شیخ حر عاملی از دیلمی روایت میکند که گفت: حضرت جعفر بن محمد صادق «علیهالسلام» سجده نمیکرد مگر بر خاک قبر حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام»، و در موقع تذلل و اظهار بیچارگی خود در درگاه پروردگار بر آن خضوع و خشوع و سجده مینمود، و اولاد و احفاد را وصیت به سجده بر خاک حسین «علیهالسلام» میفرمود، و تبرک به آن خاک را سر موفقیت میدانست. بدین جهت از زمان حضرت صادق یک قرن نگذشت که شیعیان از خاک حسین «علیهالسلام» لوحههائی میساختند که امروز به مهر شهرت یافته، و در سجده، جبین بر آن لوحهها میگذاشتند. در «وسایل» از حضرت حجة بن الحسن «عجل الله تعالی فرجه الشریف» روایت کرده که: حمیری نامهای حضور آن حضرت نوشت در خصوص سجده بر لوحه خاک قبر حسین «علیهالسلام» سؤال کرد. امام دوازدهم مرقوم فرمودند: «جایز و فضیلت در آن است». وسپس از استعمال تسبیح تربت کربلا سؤال کرد، همان جواب را دادند. بنابراین معلوم میشود در قرن سوم یعنی زمان حضرت حجت و در غیبت صغری مهر ساختن از خاک حسین و نماز بر آن تربت خواندن معمول بوده است. ت) تربت و قبولی نماز امام حسین علیه السلام نه تنها خود نماز خواند که نمازهای نماز گزاران را نماز کرد. در حدیث می خوانیم: سه چیز موجب قبولی نماز است: حضور قلب، نماز نافله و تربت سیدالشهدا. «السجود علی تربت الحسین یتم الصلاة و ان کانت ناقصة». ث) نکات دیگر درباره تربت 1- طیب بودن تربت وَ طَابَتِ الارْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ [مصباحالمتهجد، ص722]. 2- پیش گویی امام علی ع درباره خاک کربلا حضرت امیر(ع)در مراجعت از صفّین به کربلا رسید و کمی خاک آنجا را برداشت و گفت:طوبی لک و آن را بویید. در قیامت از تو مردانی برمیخیزند و بیحساب به بهشت میروند.[پیشوای شهیدان، آیة الله الصدر، ص97]. 3- تربت امام حسین(ع)برای کام طفل تا همراه میّت امام صادق(ع)کیسه زرد ابریشمی داشت که خاک کربلا در آن بود. هنگام نماز بر آن سجده میکرد. عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: "کَانَ لابِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) خَرِیطَةُ دِیبَاجٍ صَفْرَاءُ فِیهَا تُرْبَةُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَکَانَ إِذَا حَضَرَتْهُ الصَّلاةُ صَبَّهُ عَلَی سَجَّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ (ع): إِنَّ السُّجُودَ عَلَی تُرْبَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ"[الدعوات، ص188]. 4- تربت امام حسین ع برای درمان بیماری ها روایت شده که هر گاه یکی از شما خواهد که بردارد تربت را به اطراف انگشتان بردارد و قدر آن مثل نخود است پس ببوسد آن را وبر هر دو دیده بگذارد و بر سایر بدن بمالد و بگوید: اللهم بحق هذه التربة و بحق من حل بها و ثوی فیها و بحق جده و أبیه و امه واخیه و الائمة من ولده و بحق الملائکه الحافین به الا جعلتها شفاء من کل داء و برءا من کل مرض و نجاة من کل آفة و حرزا مما اخاف و احذر. ترجمه دعا: خدایا بحق این تربت و بحق هر که در آن وارد شده و اقامت گزیده در آن و بحق جدش و پدرش و مادرش و برادرش و امامان از اولادش و بحق فرشتگانی که گرد اویند که بگردانی آن را درمان هر درد و بهبودی از هر بیماری و نجات از هر آفت و حرز از هر چه بیم دارم و بهراسم. پس آن را استعمال نماید. و نیز روایت شده که هر گاه تربت را بخوری یا به کسی بخورانی بگو: بسم الله و بالله، اللهم اجعله رزقا واسعا، و علما نافعا، و شفاء من کل داء، انک علی کل شی ء قدیر. به نام خدا و بذات خدا، خدایا بگردانش روزی واسع و دانش سودمند و درمان هر درد بدرستی که تو بر هر چیز توانایی. ج) نماز و حرم امام حسین ع 1- حرم شهید کربلا محل تخییر نماز است برای مسافر حماد بن عیسی میگوید: امام صادق (ع) فرمود: در مخزن علم و دانائی خداست که نماز در چهارموضع تمام است حرم خدا و حرم رسولخدا حرم امام حسین (ع). [1] . زیاد قندی میگوید: حضرت ابو الحسن (ع) فرمود: زیاد من دوست دارم برای تو آنچه را برای خود دوست دارم و آنچه برای خود ناخوش دارم برای تو هم ناخوش دارم نمازت را در حرم مکه و مدینه و کوفه و نزد قبر حسین (ع) تمام بخوان. [2] . اسماعیل بن جعفر میگوید: امام صادق علیهالسلام فرمود: در چهار موضع نمازت را تمام بخوان در مسجد الحرام و مسجد رسول و مسجد کوفه و حرم امام حسین (ع) [3] برای اطلاع بیشتر به کتاب وسائل الشیعة باب 25 از ابواب نماز مسافر مراجعه شود. حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند: پس از آنکه حضرت امام حسین با یاران با وفایش نماز صبح را خواندند متوجه ایشان شده و فرمودند: حق تعالی اذن و اجازه در قتل شما داده برخیزید آماده قتال شده و صبر را شعار خود سازید. 2- قبولی نماز در حرم حضرت اگر انسان زائر، حق امام را شناخته و با معرفت و ولایت او در کنار قبر مطهرش نماز گذارد، مورد قبول حق تعالی قرار میگیرد. چنانکه امام صادق (ع) در شأن و مقام کسی که به مرقد و بارگاه شریف حضرت مشرف شده و نماز بخواند، فرمود: «خداوند متعال اجر نمازش را قبولی آن قرار میدهد» [1] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 10 ص 549. فصل ششم: گلچینی از گلزار ادبیات پارسی یاور همدانی: نیایش را با صوت جلی خواند صفای سینه صافی دلی خواند چه شوری ظهر عاشورا به پا کرد نمازی که حسین بن علی (ع) خواند
محمود قاری: در هر نفسش سوز و گداز است حسین(ع) سرچشمه هر راز و نیازی است حسین(ع) میخواند نماز آخرین را در خون یعنی که فدایی نماز است حسین(ع) کاظم جیرودی: حسین (ع) از خون پاکش تا وضو کرد وصال روی جانان آرزو کرد نماز از حرمت خون شهیدان خدا داند که کسب آبرو کرد سیف الله خادمی: آن تابش بی غروب در پهنه دشت از معرکه کرب و بلا باز نگذشت بگذشت زهر چه داشت حتی سرو جان اما زنماز خویش هرگز نگذشت رضا خیری: سرو آزاد تویی، لاله و شمشاد تویی تا ابد در افق عاطفه فریاد تویی چون به احیای نماز است قیام تو حسین(ع) من فدای عطش سرخ کلام تو حسین(ع) کریمی مراغهای: نازم به عاشقی که در عشق باز کرد در خاک و خون تپیدن او کشف راز کرد تا هر بشر بداند اهمیت نماز با خون وضو گرفت و شروع نماز کرد محمد ابوالقاسم جندقیان: خاک دشت کربلا را مُهر هر سجاده کرد پاسدار خون پاکان جهان باشد نماز کامران شرفشاهی: قامت به نماز ظهر عاشورا بست آموخت به ما نماز را اول وقت نیلوفر صفایی: در سایه قنوت تو راه نجات ماست از آخرین نماز تو، دین خدا به پاست منبع: http://center.namaz.ir/page.php?page=showarticles&cat=42&id=22&office=center |