حسن آخوندپور
6 سال تحصیل در درس خارج فقه و تفسیر قرآن، نویسنده و شاعر
مقدمه
خداوند تبارک و تعالی انسان را که آفرید راه سعادت و خو شبختی را نیز توسط انبیاء گرامش همراه با کتب آسمانی به انسانها نشان داد تا آنها فریب دشمن قسم خورده خود ( ابلیس) را نخورند. پیامبرانی که همه آنان مردم را به علم و ایمان دعوت می کردند تا جائی که خاتَم و خاتِم پیامبران حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم با معجزه ی جاوید خود قرآن، کراراً تاکید می فرماید که همه انبیاء آمده اند تا " یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة" باشند.(1) یعنی فلسفه بعثت آنان تعلیم و تعلم بوده است. به همین دلیل خود آن بزرگوار که اسوة حسنه هستند بعنوان "طبیب دوار بطبه"(2)
به سراغ مردم می رفتند و مردم را به علم و ایمان دعوت می نمودند. از طرف دیگر، مساجد هم محل عبادت بود و هم محل تحصیل علم . چنانچه روزی حضرت وقتی وارد مسجد شدند و مشاهده نمودند که یک گروه مشغول به عبادت و گروهی هم مشغول به تعلیم و تعلم بودند، ایشان وارد حلقه دوم شدند و فرمودند: هر دو دسته کار نیک می کنند و بر کار خیر و سعادتند، لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام و سپس وارد حلقة دوم شدند(3). (در قدیم استاد در حلقهای که به شکل نیم دایره ایجاد شده بود به تدریس میپرداخت، همانند کلاسهایی که در حوزههای علمیه متداول است در این نوع کلاس ارتباط بهتری با دانش آموز برقرار میشد و معمولاٌ خارج از صحن مسجد تشکیل میگردید تا مزاحم عبادات مردم نگردد). بنابراین مساجداز صدر اسلام هم محل تحصیل علم بوده و هم محل عبادت و سازندگی روح. لکن پس از گذشت زمان، تغییر شرائط مکان، زمان، موقعیتها، گسترش علوم و تعدد مشتاقان به تحصیل علم و البته مقاومت بعضی دینداران در مقابل بعضی از علوم علت مضاعفی شد برای جدایی حلقههای علمی از مساجد که این مشکلات منجر به جدایی روحانیون از مباحث علمی شد و باعث گردید کم کم بحث تحصیل علم از مساجد به مکتب خانهها و از آنجا به مو سسات گوناگون آموزشی انتقال پیدا کند و در حال حاضر مهمترین و عمده ترین این مراکز آموزش و پرورش می باشد. اگر چه این دو مرکز مهم سازندگی یعنی مسجد و مدرسه از جهتی با هم فرق دارند لکن مشترکاتی نیز دارند که با در نظر گرفتن آن مشترکات و نیز تعامل بین آن دو مرکز مهم، نقش موثر و سازندهای در کمالات انسانی داشته باشند . به عبارت دیگر هر انسانی برای پرواز و رسیدن به سعادت به دو بال علم و ایمان نیاز مند است که بدون هر کدام پرواز ممکن نخواهد بود. آمار نشان میدهد که بیش از 70000 مسجد در سراسر کشور وجود داردیعنی تقریبا در ازاءهر 1000 نفر یک مسجد ساخته شده است . آمار مد ارس در سراسر کشور نیز بیش از 100000 باب برای حدود 15000000 دانش آموزوجود دارد که بعضا دو شیفت میباشد .بنا بر این حدود یک پنجم جمعیت ایران دانش آموز هستند و هر خانواده بطور متوسط یک دانش آموز دارد(4) .حال سوال این است که برای تعامل این دو مرکز مهم چه کاری صورت گرفته است ؟متاسفانه سازمانها ارگانها و مسوولین مربوطه فقط به برگزاری همایش، سخنرانی و حداکثر چند نشست تخصصی بسنده کرده اند . البته چند مسجد و مدرسه بصورت مقطعی چند مورد برنامه اجراء نموده اند که نام آن فعالیت مشارکتی است نه تعامل .(5) این مقاله تجربه ی 23 سال اشتغال به امور فرهنگی و در راس آن تدریس و اقامه ی نماز جماعت است که منجر به تعامل مسجد و مدرسه شده است. اگر چه موانعی که دوست و دشمن بوجود میآورند کم نیست لکن امیدوارم نقطه ی عطفی باشد برای تحقق این آرزوی مهم یعنی تعامل مسجد و مدرسه .حال گذری داریم بر مواردی که مسجد و مدرسه میتوانند با هم تعامل داشته باشند و به طور ویژه مسئلهای که باید گفت ریشه و اصلی ترین بحث و دغدغه ی هر مسلمان است یعنی " نماز " که عمود دین است (6) ابتداء برای آنکه بتوانیم راهکارهای تعامل در خصوص نماز را بیان کنیم، بهتر است نیم نگاهی داشته باشیم به این که اساساً کودکان و نوجوانان که حضور مستمر در مدارس دارند در مساجد چه جایگاهی دارند ؟ وقتی دریافتیم که حضور آنان باعث ایجاد شور و نشاط در مساجد می شود و نیز برای خود آنان فواید دنیوی و اخروی دارد آن وقت به دنبال تعامل بیشتر بین آن دو مرکز خواهیم بود. .چرا که مکانی که این عزیزان بیشتر در آن رفت و آمد دارند مدرسه است و به مکانی که بسیار نیاز مند هستند مسجد است.
خدمات متقابل کودکان، نوجوانان و مساجد
حضور کودکان و نوجوانان در مساجد باعث شادابی و پر رونق شدن فعالیتهای مسجد میباشد لذا در این بخش فقط بصورت فهرست وار خدمات "متقابل" آنان ذکر میگردد:
الف-خدمات کودکان و نوجوانان به مساجد
1- مکبرین و موذنین
2- کمک در پذیرائی نمازگزاران (پخش چای،قند، شیرینی و غیره ...)
3- کمک در نظافت مسجد
4- کمک در برپائی عزاداریها(حمل پرچم و غیره)
5- مولودی خوانی، نوحه سرائی
6- اجراء برنامههای فرهنگی، سرود، نمایش، تعزیه و...
7- پخش قرآن هر شب (تلاوت نور )و پخش کتاب دعا (شبهای چهارشنبه و شبهای جمعه )
8- شرکت در راهپیمائیها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی(دهه فجر، انتخابات و غیره)
9- کمک در دفاع مقدس(اعم از کمکهای مالی، بسته بندی، بدرقه ی رزمندگان، کمک به خانواده شهداء و ... )
ب- خدمات مساجد به کودکان و نوجونان
1- اذان و اقامه گفتن در گوش نوزادان توسط امام جماعت
2- مهد کودکهائی که در مساجد دائر میگردد
3- مهد قرآنها و آشنایی با قرآن
4- کلاسهای تقویتی و درسی و جبرانی
5- کلاسهای هنری، آموزشی، مهارتی، مشاوره اخلاقی و .....
6- امور ورزشی
7- اردوهای تفریحی- زیارتی- سیاحتی یک روزه یا چند روزه
8- تشویق نمونههای علمی-فرهنگی
حال پس از اینکه دریافتیم که چه نقش مهمی و بسیاری بین مساجد و کودکان و نوجوانان میباشد باید به سراغ مکانهائی برویم که حضور آنان در آنجا بیشتر است.اگر چه ورزشگاها، پارکها و خیلی مکانهای دیگر هم هستند که نوجوانان، حضور با نشاطی دارند. لکن مدارس عمدهنرین و مهمنرین مکانی است که میتوان با آن تعامل داشت . پس سزاوار است اول مزایای مدارس را با هم مرور داشته باشیم وبعد به نحوه تعامل و لزوم تعامل بپردازیم.
مزایا و ویژگیهای مختص مدارس
مزایای مدارس نسبت به دیگر مکانها از قبیل فرهنگسراها، کتابخانههای عمومی، ورزشگاهها، پارکها و ... عبارت است از:
1- وجود دانش آموزان با تعداد بالا (کمیت): در هیچ موسسه و آموزشگاهی حتی در مساجد نمیتوان یکجا و حداقل 200 تا 500 نفر دانش آموز را به راحتی پیدا نمود. اما در مدارس این امر به سهولت امکان پذیر است.
2- حضور مستمر و روزانه و حداقل 5 ساعت در روز (ظرفیت): فقط مدارس هستند که چنین ظرفیت و توانایی را دارند که در هفت روز هفته 5 تا 6 روزدانش آموزان را در مدرسه جمع کنند آن هم روزی حداقل چهار ساعت و نیم .
3- وجود مخاطبینی با شرائط سنی و جنسیت یکدست (کیفیت ): دختر یا پسر بودن، کودک و نوجوان بودن و یکپارچگی در مدارس در هیچ کجا یافت نمیشود که اگر هم بشود حتماً با تعامل مدارس بوده است.
4- حضور نیروهای موظف تحصیل کرده در کادر آموزشی و تربیتی: که البته هزینههای مربوط به آن از سازمان مربوطه تامین میگردد.
ضرورت تعامل مساجد و مدارس
1- توجه بسیار به آموزش
اگر چه مدارس تحت پوشش سازمانی به نام " آموزش و پرورش " هستند لکن 80% فعالیتها و دغدغههای متولیان مدرسه در بحث آموزش فرزندانشان میباشد و 20% الباقی به بحث ورزش، بهداشت و نهایتاً مسائل پرورشی و روحی دانش آموزان معطوف میشود. متاسفانه، حتی اولیاء دانش آموزان نیز چنین شده اند. بعنوان مثال اگر یک هفته معلم و یا دبیر فارسی، علوم و یا عربی در کلاس حاضر نشود، حتی اگر معلم ورزش نداشته باشند همه لب به اعتراض باز میکنند، از مراجعه به مدیر گرفته تا اداره آموزش و پرورش و حتی گاهی وزارتخانه. بعضی مواقع نامه مینویسند و پی گیر مسئله هستند و حتی گاهی کار به صدا و سیما و مطبوعات هم کشیده میشود. البته این حق آنان است که نگران وضع درسی فرزندان خود باشند لکن بحث اینجاست که آیا این حساسیت و این احساس را در موارد دیگر دارند؟ مثلاً اگر معلم دینی و قرآن نداشته باشند، اگر نماز جماعت در مدرسه برگزار نشود آیا باز هم اینگونه دلسوز هستند؟!!!
2-تقسیم اوقات دانش آموزان
اگر وقت دانش آموزان را به سه قسمت تقسیم کنیم: 1- وقتی برای خواب و استراحت 2- وقتی برای حضور در مدرسه 3- وقتی برای تفریح و یا رسیدگی به امور بعد از مدرسه؛ میبینیم که عملاً بیشترین زمان یک دانش آموز یا دانشجو مستقیم یا غیر مستقیم، با مرکز آموزشی خودش میباشد. پس عملاً وقت کمتری برای حضور در مساجد و ارتباط با مسجد خواهد داشت پس لازم است متولیان مساجد خصوصاً روحانیون در مراکز علمی حضور فعال داشته باشند تا آن خلاء معنوی را پر نمایند.
3- ضعف معلمین و مدرسین در مسائل دینی
متاسفانه در مراکز آموزشی خصوصاً در پایههای ابتدایئ مشاهد گردیده است که معلم و مربی در روانخوانی قرآن مشکل جدی دارد و تسلط کامل به قرائت و روخوانی قرآن ندارد. حضور جوانان و بزرگترهای مسجدی در مدارس میتواند این خلا ء و ضعف را جبران کند. البته گاهی هم تسلط کامل دارد اما وقت کلاس قرآن و دینی را با کلاس ریاضی و زبان و ... پر میکند و دلیل هم میآورد که این واجب تر است، بچهها ضعف دارند و ... . آیا در هفته یکساعت (یک زنگ) برای قرآن و دینی زیاد است که آن را هم فدای درسهای دیگرمیکنند؟!!
4- آمادگی کودکان و نو جوانان در جذب و یاد گیری
کودکان و نوجوانان آمادگی دریافت بهتر و بیشتری برای مطالب علمی و دینی دارند، اگر در محیط نامناسبی شخصیت آنان شکل گیرد، اصلاح افکار و عقاید و اعمال آنان در بزرگسالی، کار بسیار مشکل خواهد بود. وقتی نهالی در زمین کاشته میشود ممکن است با انواع آفات روبرو شود یا بر اثر تند بادها آسیب ببیند حضور روحانی مانند همان تکیه گاه و عمودی است که در کنار نهال میگذارند تا او را از طوفانهای سخت در امان نگه بدارد.
5- شاید بتوان گفت نمونه ی بارز این جدائی مساجد با مدارس و اینکه فقط صرفاً مشغول درس خواندن باشند
همین باشد که مشاهد میکنیم بعضی از جوانان دانشگاهی ما که تمام عمر و تحصیل خود را بعد از انقلاب سپری نموده اند، حتی از روانخوانی قرآن و اطلاع از مسائل ابتدائی شرعی خود غافل هستند. اگر جوانانی با نشاط و شاداب، هم در عرصة علمی و هم در عرصة فرهنگی و مذهبی مشاهده میکنیم قطعاً آن هم به خاطر اولیاء با ایمان و حضور و ارتباط آنان با مساجد بوده است.
6-اداره امور حکومت
نو جوانان و جوانان امروز که در مراکز علمی تحصیل میکنند، مدیران فردای همین جامعه خواهند بود. حال اگر فقط به درس خواندن مشغول باشند و از اخلاق و معنویت به دور باشند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ حضرت امام خمینی رحمه الله علیه میفرماید: خدا نکند انسان قبل از آنکه خودش را بسازد جامعه به او روی آورد که خودش را گم میکند و خودش را میبازد.(7)
موارد تعامل مساجد و مدارس
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توجه به قشر آسیب پذیر و مستضعف بیشتر شد و چند عامل دیگر نیز سبب شد تا در شهرهای بزرگ خصوصاً تهران شهرک سازی به اوج خود برسد. در ساخت این شهرکها تخصیص فضاهای فرهنگی، مذهبی در کنار یکدیگر باعث شد تا اکثر مدارس و موسسات فرهنگی، در کنار مساجد و یا نزدیکی آن قرار گیرد که این امر سبب میشود متولیان فرهنگی مساجد و مدارس سریع تر و راحت تر با هم ارتباط برقرار نمایند و طبیعی است، دور ماندن از همدیگر ضررهای غیر قابل جبران برای هر دو مرکز مهم در پی خواهد داشت.اگر بنا بود مساجد فقط به بحث تبلیغ و روضه اکتفا کنند، پس چرا انقلاب اسلامی صورت گرفت ؟ انقلاب اسلامی برای آن بوجود آمد تا به همه بفهماند که اسلام و قرآن برای همه ی صحنهها و مسائل انسانی برنامه دارد و مسلمانان نیز قادر به انجام آن هستند و مسجد به عنوان محور این تشکلها و فعالیتها میباشد . به عبارت دیگر مسجد به عنوان مرکز اصلی تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش بوده است )و مخارج جانبی آن از طریق موقوفات و کمکهای مردمی تامین میشده است .
1- شناسایی افراد بی بضاعت
یکی از موارد تعامل بین مسجد و مدرسه شناسائی و رسیدگی به افراد و خانوادهای بی بضاعت میباشد. گاهی ممکن است به دلائلی این افراد در مدرسه از نظر مسولان بدور باشند و با متدینین و نمازگزارن مساجد در ارتباط باشند و نیز گاهی بالعکس این افرد به مساجد مراجعه نکنند و در مدارس توسط اولیاء و مربیان شناسائی بشوند.
2- بهره گیری بهتر نیروی انسانی
افرادی که شبها در مساجد حضور دارند توانائیها و استعدادهائی دارند که میتوان از آنها، هم برای مسجد و هم برای مدارس اطراف استفاده نمود و بالعکس کسانی هم در قالب انجمن اولیاء و مربیان، کادر آموزشی و تربیتی و حتی اولیاء دانش آموزان توانمندیهائی دارند که مدارس آنها را بهتر شناسائی و جذب مینمایند. لذا در این امر هم میتوانند تعامل داشته باشند.
3-ایجاد رقابت بین دانش آموزان
رقابت یک اصل تربیتی برای پیشرفت دانش آموزان میباشد. چه از لحاظ علمی و کسب رتبههای بالا و چه از جهت فعالیتهای دینی و حضور در مساجد که تشویق این دانش آموزان در مساجد و مدارس باعث رقابت و ایجاد شور و نشاط در دیگر دانش آموزان خواهد شد.
به عبارت دیگر تشویق نمونههای علمی و مذهبی که میتوان با هزینة کمتر و نیز مشارکت اولیاء، مدارس و مساجد هزینه را سرشکن کرد.
4- برگزاری جشن تکلیف، جشن عبادت، روزه کله گنجشکی (تصویر 6)
معمولاً اکثر مدارس و مساجد برای دانش آموزان دختر و پسر جشنهائی برگزار میکنند مثل: جشن تولد، جشن الفباء، جشن عاطفهها و .... اما جشن عبادت، جشن تکلیف و امثال آن مسئله مهمی است که خواسته یا ناخواسته حضور یک روحانی و یا مسجدی را در مدرسه میطلبد و اگر مساجد متولی برگزاری آن باشند احتیاج به همکاری مدارس منطقه خود دارند. که تعامل در این امر باعث میشود تا از اسراف، دوباره کاری، موازی کاری جلوگیری شود.
5- برگزاری کلاسهای آموزشی، تفریحی و تقویتی
در طی سال خصوصاً تابستان هر دو مرکز برای جذب دانش آموزان در کلاسهای مختلف فرهنگی، هنری، تفریحی و ... فعالیتهائی دارند. پس چه بهتر با تقسیم کار، بعضی از امور و کلاسها در مدارس تشکیل گردد و بعضی از فعالیتها که متناسب با مساجد باشد، در مساجد برگزار گردد. که در هزینه، وقت و نیروی انسانی صرفه جوئی نیز میگردد. اما متاسفانه کمتر توجه به این موضوع شده است لذا مشاهده میگردد در آخر تابستان هر سال وقتی متولیان فرهنگی مناطق و شهرستانها آمار و گزارشهای خود را بیان میکنند، جمع آمار و تعداد دانش آموزان در مجموع چند برابر بیشتر از آمار واقعی کل دانش آموزان است.
6-برگزاری مناسبتهای ملی و مذهبی
هر سال حداقل 10مناسبت مذهبی و ملی مهم را مساجد با مدارس میتوانند تعامل داشته باشند . مثل هفته دفاع مقدس، دهه فجر، ماه محرم، ولادت اهل بیت علیهم السلام و... حتی ایجاد نمایشگاهها به مناسبتهای مختلف،که فضای مناسب، امکانات، نیرو و سالن اجتماعات و .... همه ی این موارد را با تعامل میتوان به راحتی انجام داد و به نوعی در الگوی مصرف، اصلاح ایجاد کرد.
7- شاید فکر کنیم این تعامل مسجد و مدرسه فقط به خاطر دانش آموزان است
اگر چه فائده اصلی آن به خود دانش آموزان بر میگردد لکن باید این نکته را هم فراموش نکنیم که متولیان آموزش مدارس هم نیاز به ارشاد و نصیحت و کمک دارند و حتی اولیاء دانش آموزانی که به مدرسه میآیند نیز از این تعامل بی نصیب نخواهند بود. وقتی یک معلم مدرسه و یا ولی دانش آموزی با ظاهری غیر اسلامی در مدرسه رفت و آمد میکند آیا غیر مستقیم به فکر و روحیه بچهها اثر نمیگذارد؟! همانگونه که رفتارها و پوششها اثر نامطلوب میگذارد حضور یک روحانی یا نمازگزار محجبه و یا مردانی با ظاهر اسلامی قطعاً تاثیر مثبت در محیط مدرسه خواهد گذاشت و میتواند دانش آموزان ما را در مقابل هجمه شیاطین کمک کند و تا حدی بیمه نماید.
8- پیوند علم ودین
یکی از شعارهای انقلاب اسلامی ایران پیوند علم و دین میباشد، پیوند حوزه و دانشگاه است. در سطح پائین تر اگر بخواهیم این وحدت و تعامل را پیدا کنیم و بستر آن را آماده نمائیم در همان سطح مدرسه و مسجد میباشد که صد البته ریشهای تر و مهم تر است از هر تعامل و وحدتی است . در حقیقت پیوند علم و دین را میتوان در این تعامل پیدا نمود و به دشمن نشان داد که اسلام نه تنها مخالف علم و دانش نیست بلکه مروج و مشوق به علم است، بر خلاف بعضی از ادیان دیگر. در حقیقت این تعامل باعث میشود تا مدرسه و مسجد مکمل یکدیگر باشند . همانگونه که ارزش علم و عالم در اسلام برای همه مشخص است همانگونه برای مساجد و بندگی و مناجات قداست خاصی قائل است و دستوراتی ویژه برای مومنین بیان نموده است.
9- با توجه به اینکه مراکز آموزشی خصوصاً مدارس بهترین مکان برای رفع نابسامانیهای "علمی" میباشد
و باعث تقویت بنیه ی علمی فرزندان میگردد، بهترین مکان برای رفع نابسامانیها، معضلات پزشکی و اجتماعی نیز میباشد. خیلی از مواقع خانوادهها خبر ندارند که فرزند آنان از لحاظ شنوائی، بینائی و یا ... دچار مشکل است. اما با مراجعه یک پزشک به مدارس این معضل حل شده و از همان کودکی شروع به معالجه دانش آموز شده است. حالا ببینیم که آیا روحانی هم در مدارس حضور داشته است؟ آیا مردم میدانند که فرزند آنها دچار چه بیماریهای روانی و فکری و عقیدتی میباشد؟! آیا دروغ گفتن، فحش دادن، حتی تقلب در امتحان و .... از معایب شخصیتی فرزندان به حساب نمیآید؟! پس چرا برای معالجة آن هیچ قدمی برنداشته ایم؟ و حتی اگر قدمی هم دیگران برداشته اند با اعتراض بعضی اولیاء مواجه شده اند؟! متاسفانه همین رفتارهای ناهنجار در سنین کودکی در بزرگسالی به رفتارهای خشونت آمیز و یا مسائل حاد جنسی منجر شده است. حال اگر به هر دلیلی این قشر به مساجد کمتر میآیند آیا تکلیف از ما ساقط میشود؟!!! پس میبینیم یکی از دلائل مهم تعامل بین مسجد و مدرسه بیمه کردن فرزندان از جهت اخلاقی و عقیدتی میباشد.
یک خاطره:
در سال 1387 وقتی از خیابانی عبور میکردم جوانی به من سلام کرد. پس از احوالپرسی گفت: حاج آقا مرا به یاد داری ؟ با لبخند گفتم متاسفانه خیر، یکی از علائم پیری میتواند فراموشی باشد. گفت من در راهنمائی شاگرد شما بودم . اگرچه الان فرد چندان مذهبی نیستم لکن سخنی از شما در خاطرم هست که هر وقت بخواهم گناه کنم آن سخن برایم مجسم میشود و نزدیک گناه نمیشوم( اگرچه خودم هم یادم نیست که چه گفتهام!)
10- تعامل در امور سیاسی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مساجد و مدارس با کمک هم بهترین و پرشورترین انتخاباتها را در جهان برگزار نموده اند، انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و .... که اگر همکاری از لحاظ زمان، مکان و حتی نیروها نبود این انتخابات سالم و پرشور در جامعه ممکن نبود.
11- تعامل در مسائل اجتماعی، اقتصادی، نظامی و ...
دولت جمهوری اسلامی چون مردمی است لذا در تمام صحنهها از مردم کمک خواسته است از مسائل اقتصادی که خصوصاً در اوائل انقلاب بیشتر نمود داشت ( دفترچهها، سهمیه بندیها و ... ) تا مسائل اجتماعی و پزشکی. مدارس و مساجد همدوش هم پذیرای مراجعه کنندگان بوده است. حتی در بحث کمکهای مردمی به جبهههای نبرد حق و باطل و نیز اعزام نیرو، همواره دو سنگر مدرسه و مسجد بطور فعال سهم داشته است. حتی ایجاد پناهگاهها در مدارس باعث شده بود وقتی احساس خطر میشد مردمی که برای اقامة نماز به مسجد آمده اند یا در خیابانها هستند برای پناه گرفتن به داخل پناهگاهها بروند. بعد از جنگ نیز این سولهها و نیز مساجد، مکانی امن برای سامان دهی آورگان و آسیب دیدگان از حوادث طبیعی ( سیل، زلزله و ... ) بوده است و هیچکدام به تنهائی جوابگوی مراجعات مردم نمیتواند باشد.
12 - ایجاد کتابخانهی مشترک
:با توجه به گران بودن قیمت کتاب، تنوع کتب، مخازن حجیم کتابخانهها، نیاز به کتابدار متخصص و همچنین قرائت خانه، تعامل خوبی در این زمینه میتوان انجام داد.
تعامل مدارس و مساجد در اقامه نماز جماعت
( اگرچه " اقامه نماز " با " برگزاری نماز " بسیار متفاوت است لکن در این بحث هر کجا سخن از " اقامة نماز جماعت " میشود منظور همان برپائی و " برگزاری نماز " جماعت میباشد. ) یکی از موارد مهم تعامل مسجد با مدرسه در خصوص اقامة نماز جماعت میباشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مدارسی که ساخته شده، تقریباً همه آنها دارای سالنی مجزا برای اقامه نماز میباشد. اگرچه گاهی نوع ساخت یا قرارگرفتن آن در زیرزمین و امثال آن باعث شده که خود نوعی بی احترامی به این مکان باشد لکن در چند سال اخیر به سبب دلسوزی بعضی بزرگان و شخصیتها خصوصاً حضرت حجه الاسلام و المسلمین قرائتی باعث شده تا این امر احیاء گردد. هم اقامةی نماز در مدارس و هم ترمیم و ساخت نمازخانههای مناسب. لکن هنوز دچار کمبودهای فراوانی هستیم که مهمنرین آن تامین یک روحانی مستمر و مناسب با روحیات دانش آموزان برای مدارس است. اگرچه راه بسیاری برای اقامة نماز پیموده شده است لکن راه نرفتة آن بیشتر است.
راهکارهای تعامل
با عنایت به اینکه تعطیلی مدارس ( نوبت صبح ) و یا شروع کار نوبت بعد از ظهر حدود نیم تا یکساعت بعد از اذان ظهر میباشد باعث بروز یکسری معایب و مشکلات و در ضمن محاسنی میشود. چرا که وقتی فرزندان در نوبت صبح تعطیل میشوند همه به فکر رفتن به منزل، رسیدن به سرویس مدرسه و ... میباشند و حتی اگر هم بخواهند از نمازخانه استفاده کنند با مسئولین و دانش آموزان نوبت بعد از ظهر مواجه میشوند. اینجاست که مساجد و روحانیون میتوانند اولین قدم را برای تعامل و برگزاری نماز جماعت بردارند.
1- هماهنگی اولیاء مدرسه با مسجد برای نوبت صبح:
مسئولین پرورشی مدرسه میتوانند با هماهنگی و رضایت اولیاء، دانش آموزان را هر روز یا حداقل هفتهای دو روز بعد از تعطیلی مدرسه به مسجدی که در نزدیکی محل تحصیل میباشد ببرند. یا حتی در هفته یکبار زنگ آخر هر کلاس را اختصاص به نماز و قرآن بدهند. یعنی در حقیقت اقامة نماز و قرآن در مسجد مستمر خواهد بود لکن هر روز مختص به یک کلاس میباشد. و اگر مسجدی در نزدیکی مدرسه نیست حداقل این کار در نمازخانة مدرسه انجام گیرد.
2- امام جماعت مسجد میتواند پس از اقامة نماز در مسجد به مدارس نزدیک رفته و نماز جماعت برپا نماید که این کار چند حسن و امتیاز دارد
الف - صرفه جوئی در وقت:
اگر قرار باشد شخص دیگری از محل یا مکانی دیگر به این مدارس برود مستلزم صرف حداقل دو ساعت وقت خواهد بود . در صورتی که استفاده از روحانی محل ( و به اصطلاح محلی و بومی) این زمان را به حداقل 20 دقیقه میرساند.
ب - صرفه جوئی در هزینة ایاب و ذهاب:
قطعاً با توجه به بعد مسافت باید برای امام جماعتی که در مدرسه حضور پیدا میکند هزینه رفت و آمد در نظر گرفته شود که با توجه به کمبود بودجه و ضعف مالی اغلب مدارس به نظر میرسد با حداقل هزینه میتوان از روحانی مسجد محل استفاده نمود.
ج - نظم و حضور دائمی:
وقتی یک روحانی در مسجد موظف به اقامة نماز شد حتی اگر به مسافرت هم برود و یا بدلیلی نتواند در نماز شرکت کند نائبی برای اقامه نماز قرار میدهد به عبارت دیگر نائب برای آن مدرسه هم در نظر گرفته است و نیز مشکلاتی مثل ترافیک، بارندگی، خرابی وسیله نقلیه و ... وجود ندارد در نتیجه نظم و ترتیب بیشتری در برپائی نماز به چشم میخورد.
د - محلی بودن امام جماعت:
به اصطلاح بومی بودن امام جماعت باعث میشود تا روحانی از جهت لهجه، فرهنگ، وضع معیشت، روحیات اخلاقی، آداب و رسوم و حتی با معضلات فرهنگی آن منطقه تناسب و نیز آشنائی کامل داشته باشد و در جذب دانش آمو.زان موفق تر باشد تا اینکه کسی که با فرهنگ آن محله یا منطقه آشنا نباشد و یا از لحاظ معیشتی بسیار متفاوت باشد . وقتی در خیابان پاسداران تدریس داشتم، برای جوانان دبیرستان خیلی مهم بود که آیا من با ماشین شخصی خود میآیم یا با تاکسی و .... و بالعکس در مدارس جنوب شهر که وقتی میدیدند با ماشین خودم میآیم میگفتند: حاج آقا وضعش خوب است و ....
3- ضعف بعضی از مربیان پرورشی:
متاسفانه گاهی در مدارس مشاهده شده که مربی پرورشی بیشتر وقتش صرف مسائل اداری، نامه نگاری، مسابقات و ... میشود و وقت و انرژی کافی برای برپائی نماز جماعت ندارد و یا با دلسوزی و احساس مسئولیت به این امر نمیپردازد. متاسفانه حقیر شاهد بوده، یک مربی که اقامة نماز داشته حمد و سوره خودش غلط بوده است و حتی در یک دبیرستان دخترانه خود مربی به احکام جماعت واقف نبوده و مسئله شرعی را اشتباهی به دانش آموزان گفته بود.
آیا با این اوصاف، وظایف مساجد و متولیان مساجد مشکل تر نخواهد شد ؟
4- فرصت و مکان آماده:
گاهی از مواقع باید ساعتها تبلیغ کرد تا بتوانیم عدهای را جمع کنیم و نماز جماعت بخوانیم. وجود چنین مدارسی که هم محل مناسبی برای اقامة نماز دارند و هم تعداد کثیری جوان و نوجوان آماده برای نماز دارند فرصت خوبی را برای روحانیون و متولیان فرهنگی فراهم کرده است تا نماز جماعت با شکوهی را اقامه نمایند. و حتی اگر مکان مناسبی را مهیا ندارند با هماهنگی لازم با اولیاء آنان، دعوت به مسجد شوند و این واجب شرعی را در مسجد به جا آورند.
5- تاثیر مسجد و مکانهای مذهبی:
اگر فرض بگیریم که تمام مدارس دارای نمازخانة مرتب و مناسبی هم باشند و نیز یک روحانی منظم و مرتب برای اقامة نماز هم برود. لکن لازم است حداقل در سال چند مرتبه نوجوانان و جوانان را به فضای مسجد ببریم . چرا که اولاً مکانهای مذهبی تاثیر خاصی از لحاظ روحی و روانی بر انسان دارد که دیگر مکانها ندارد . چه از جهت سبک معماری مساجد، چه از جهت انتخاب رنگها و یا دیگر عواملی که باعث ایجاد آرامش در انسان میشود. دوم اینکه با بعضی از احکام مسجد آشنا میشوند چرا که حرمتها و آدابی که برای ورود و خروج و ماندن در مسجد از سیره اهل بیت وارد شده است در خصوص دیگر مکانها جاری نیست. سوم اینکه نماز خواندن در مساجد باید از همان نوجوانی در برنامه ی زندگی قرار بگیرد و یاد بگیرند ثوابی که برای اقامة نماز در مساجد هست در مدارس، منازل و هیچ کجای دیگر وجود ندارد. چهارم اینکه آشنائی با بعضی مسائل شرعی شخصی ممکن است در بعضی مکانها سخت تر باشد و یا دانش آموز درگیر نمره و خجالت و ... امثال آن باشد اما وقتی با روحانی، مسجد آشنا شد میتواند بعداً بصورت فردی مراجعه کند و مساله خود را بپرسد بدون آنکه مورد بازخواست دیگر دوستان قرار گیرد. ( نمونه آن یک پسر دبیرستانی بود که به گناه استمناء آلوده بود و بعد از مدتی که با بنده دوست شد مشکل خود را بیان کرد و الحمدلله بعد از مدتی ترک کرد و بعد در دانشگاه هم قبول شد و ....)
شاید بتوان گفت دشمنان از بعضی از دوستان ما بهتر فهمیده اند که مساجد چقدر میتوانند در تربیت نوجوانان و جوانان ما نقش داشته باشند که تمام همت خود را بکار گرفته اند تا آنها را به هر وسیلهای که شده از مسجد دور نگه دارند. وقتی آنها با همة امکانات خود بطور شبانه روز و از راههای مختلف سعی در جذب فرزندان ما دارند چرا ما آنان را واکسینه نمیکنیم ؟ علت اینکه با یکی دوبار تبلیغ کاذب عدهای در دامن آنها میافتند همین است که ما کوتاهی کرده ایم و فرزندان خود را با نماز بیمه نکرده ایم لذا نمیتوانند مقاومت کنند . اگر معتقد باشیم که " إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر"(8) آن موقع همه دست به دست هم میدهیم برای اقامة نماز جماعت در مدارس و مساجد.امام جماعت فقط امام نماز جماعت نیست بلکه باید در همه امور امام و جلوتر از همه باشد . باید علاوه بر تقوا و ایمان از نظر توانایی علمیهم در سطح بالا باشد تا بتواند رهبری جامعه کوچک خود را به عهده بگیرد .
نتیجه
نتیجهی تمامی این تجربیات و بحثها و خلاصة هر قسمت را اگر بخواهیم بیاوریم در این جملات خلاصه میشود که سادهنرین، سریعنرین، بادوامنرین، مذهبینرین، مردمینرین، معقولنرین، کم هزینهنرین، جامعنرین، مفیدترین و کوتاهنرین راهکار برای اقامة نماز در مدارس و نیز بهترین تعامل، تعامل بین مدرسه و مسجد است. هر دو سنگر است، سنگر علم و سنگر ایمان که اگر هر کدام را خالی کنیم دشمن نفوذ میکند.با این روش مساجد فعالتر از گذشته نقش خود را ایفا و جایگاه از دست رفته را خواهند یافت و روحانیون در صف اول مجاهده با جهل قرار گرفته و پرچمدار مبارزه با فساد عقیدتی و اخلاقی خواهند بود .همچنین باید با بکارگیری اندیشمندان دانشجویان و طلاب پژوهشهای عمیق و کاربردی صورت گیرد وبودجهای مخصوص برای اجرائی شدن آن در نظر گرفته شود .
والسلام علیکم
منابع
1- سوره جمعه آیة 2
2- علی (ع) - نهج البلاغه
3- داستان راستان ج اول- شهید مطهری
4 - سایت مرکز آمار ایران
5 - خبر گزاری شبستان - مهرماه 1388
6- الله الله فی الصلوة فانها عمود دینکم - نهج البلاغه - نامهها
7- کتاب جهاد اکبر
8- سورهی عنکبوت آیه ی45