مرتضی شهوه مقدمه جوانی نقطه عطف زندگی هر انسانی است که در طول زندگی خواه ناخواه باید آنرا پشت سر نهد. این دوران از سه منظر قابل تأمل است؛ یکی دوران قبل از جوانی که حاصل تربیت و رشد چندین ساله محیطهای خانواده، تحصیل، اجتماعی و گروههای مردم نهاد از کوچه، خیابان، دوستان، اقوام و... است که از لحظه تولد تا کنون بر وی سپری شده و دوران دوم خود جوانی که از سن حدود 18 سالگی آغاز و تا پایان 25 سالگی ادامه دارد که فرد در اوج نیروهای جسمانی و روحانی است تمام توان، انرژی و قدرت زندگی هر شخص در جوانی او متمرکز است؛ قرآن کریم در آیه 54 سوره روم خدای سبحان را اینگونه معرفی میکند. اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً یَخْلُقُ مَا یَشَاء وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ (1) خدا آن چنانه ایست که شما در ابتدا از جسم ضعیف(نطفه) بیافرید آنگاه پس از ضعف و ناتوانی (کودکی) توانا کرد و باز از توانایی (و قوای جوانی) به ضعف و سستی و پیری برگردانید هر چه بخواهد مىآفریند و هموست داناى توانا. این آیات جوانی را مابین کودکی و پیری، ما بین دو نا توانی میداند و از آن با نام «قوه»، توان و نیرو یاد میکند که در آن تمام قواهای انسانی در حد اعلی خود قرار دارند. و دوران سوم پیری که حاصل تجارب و آموختهها پستیها و بلندیها و نتیجه عملهای شخصی فرد در جوانی است. که اگر از هر یک از سه منظر زندگی انسان مورد توجه قرار بگیرد چه به عنوان هدف در زندگی «کودکی» چه برای موثر بودن در خلقت چه برای رشد کردن چه برای راه و مسیر زندگی خود، جوانی، و چه برای ثمره دیدن و پاداشت و عقاب، جوانی در جایگاه خاص قرار دارد که چشم پوشی از آن غیر قابل انکار است. اسلام عزیز در باب تربیت آدمیبرنامه ریزی بسیار دقیقی دارد که این برنامه از اوان کودکی بلکه عقب تر و قبل از تشکیل نطفه و انتخاب محل نطفه و انتخاب همسر برنامههایی دقیق و منظم ارائه میدهد که در جایگاه خود قابل تدبیر است. امیر المومنین امام علی (ع) در بیان حساسیت جوانی میفرماید: قلب جوان مانند زمین خالی و مساعد است که هرچه در آن بکاری همان درو میکنی.(2) و در باب توجه به این ایام میفرماید: دریابید جوانی را قبل از پیری و سلامتی را قبل از بیماری (3) توجه به بذرهایی که بخصوص در ایام جوانی در دل فرد کاشته میشود بدلیل تاثیر گذاری آن و تداوم این تدبیرات و القائات تا ایام پیری آنچنان اهمیت دارد که در کنار سلامتی روح و جسم قرار میگیرد. اگر بذر بدرستی کاشته و فرایند داشت آن با دقت و وسواس انجام پذیرد در صورتی که زمین مساعد باشد آنگونه خواهد شد که از هر دانه ای یکصد دانه برداشت میشود. «من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها و هم لا یظلمون» (4). هر کس کار نیکی بیاورد، ده برابر آن خواهد داشت و هر کس کار بدی بیاورد جز برابر آن، کیفرش ندهند و هرگز به آنان ظلم و ستم نشود. و اگر به حال خود رها شود در آن علفزار و بیابانی بوجود میآید که محل چرای حیوانات خواهد شد(5)؛ هر چند زمین در ابتدای امر مناسب باشد. بنابراین باید بذرهایی سالم با روشی صحیح در زمینهای مساعد کاشته شود و از آن با دقت مراقبت نمود، تا به بهترین محصول دست یابیم در این صورت است که نه زمین تلف میشود و نه حیوانات جرات مییابند در آن وارد شوند. مقاله خانواده ابتداییترین کانون پرورش فرد و محل نهادینه شدن ارزشهای فکری و اخلاقی است. حضور در مدارس ودانشگاهها محل تحصیل مدارج علمیواخلاقی و بروز شخصیت ساخته شده در مراحل بعدی رشد قرار دارد. در این بین حضور درمساجد از ابتدایی ترین مراحل رشد اثر بخش تر خواهد بود که باید توسط والدین صورت گیرد. قرآن کریم میفرماید: الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا... (7) اموال و فرزندان زینتهای زندگی دنیا هستند.... یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ...(8) ای فرزندان آدم زیورهای خود را در ( نزد مساجد ) مقام هر عبادت به خود برگیرد.... از جمع این دو آیه مى فهمیم که هم فرزندان خود را با مسجد آشنا کنیم و هم مقدارى پول همراه خود ببریم تا اگر فقیرى تقاضا کرد، کمکش کنیم. این دوران در واقع کاشت نهال حب مساجد درخانه دل است، چرا که فرزندان ما آنگونه می شوند که ما هستیم نه آنگونه که میخواهیم باشند. (9) انبیاء مرسل و اولیاء الهی تنها تئوری و فرضیه ندارند بلکه عمل هم دارند آنچه میگویند اول عمل میکنند حتی این طور نیست که اول بگویند بعد عمل کنند بلکه اول عمل میکنند بعد میگویند وقتی بعد از آنکه خودش عمل کرد و گفت آن گفته اش چندین برابر است.(10) حضور والدین در این مکانهای نورانی نه تنها به نورانیت خانه خود میافزایند بلکه نور را به نسلهای بعد نیز منتقل میکنند. تاریخ بسیار نشان داده است که وارد شدن در مسجد غیر از حضور مداوم و مستمر است. این تداوم و تعامل منوط است به ویژگیهای مسجد، عوامل جذب و ماندگاری دل در مسجد است. در واقع باید مرحله داشت این نهال با دقت بیشتری از ورود اولیه انجام پذیرد تا وقتی که به مرحله شکوفایی رسید ثمره ی آن این است که فرد خود به خود به این سمت کشیده میشود. عوامل جذب عوامل جذب را باید آنچنان طرح ریزی کرد که سه هدف اساسی را دنبال کند. 1. راغب کردن افراد خارج از مساجد به حضور حداقلی در این اماکن 2. جذب کسانی که برای اولین بار پا به مساجد میگذارند 3. استحکام بیشتر فعالان مساجد عموماً عوامل رسیدن به هر سه هدف مشترک است که به ذکر تعدادی از آنها میپردازیم. این عوامل را به دو دسته تقسیم میکنیم: خود مسجد
در قرآن کلمه مسجد 28 بار بصورت مفرد و جمع آمده است. در این تکرارها گاه به مساجد خاص اشاره دارد و گاه عموم مساجد را مخاطب قرار میدهد.
سازندگان مساجد: از نکات قابل توجه در خصوص مساجد ساخت ابتدایی و سپس تعمیر مساجد ساخته شده است. إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ (11) منحصراً تعمیر مساجد خدا به دست کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز به پا دارند و زکات مال خود را بدهند و از غیر خدا نترسند.... هر کسی لایق خدمت به مسجد نیست، سازندگان و تعمیرکاران مسجد منحصراً باید افرادی باشند که به خدا و روز قیامت ایمان داشته، از اهالی مسجد باشد و نماز را بپا دارد، زکات اموال خود را بپردازند، و از غیر خدا نترسد. بعد از سازندگان هدف از ساختن مسجد در جایگاه اهمیت است. هر مسجدی لایق میزبانی مومنان نیست. قرآن کریم دو مسجد را با هم مقایسه میکند یکی سفارش به حضور در آن و آباد کردنش و دیگری سفارش به تخریب میکند. و ابتدا به تخریب مسجد کفر سفارش میدهد بعد در مسجد تقوی به عبادت بپردازید. وَالَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (12) و ( گروهی دیگر از منافقانند ) آنانکه مسجدی برای زیان به اسلام بر پا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود و.... اشاره به مسجد ضرار در زمان پیامبر دارد که کفار بعد از تاسیس مسجد قبا تصمیم گرفتند پایگاهی برای شرارت خود تاسیس کنند و مسجدی ساختند و از پیامبر(ص) دعوت کردند که اولین نماز را در مسجد ایشان اقامه کند. این در حالی بود که پیغمبر اکرم (ص) در حال آماده شدن برای جنگ تبوک بودند بعد از برگشت از جنگ با نازل شدن این آیه دستور خرابی مسجد را داد و این مسجد را آتش زدند و ویران کردند. در مقابل آیه نازل شد: لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ(13) تو (ای رسول ما) هرگز در مسجد آنها (به نماز) مایست که همان مسجد(قبا) که بنیانش از اول برپایه تقوای محکم بنا گردیده سزاوارتر است به اینکه در آن اقامه نماز کنی.... و دستور به پیامبر است که در مساجدی مانند قبا که بر پایه تقوای الهی است اقامه نماز کن و پیش از این دستور تخریب مساجد کفر را اعلام میدارند. ظاهر مساجد: توجه به ظاهر مسجد نیز ازنکات قابل توجه است. در تاریخ آماده گاهی ظاهر سازیهایی توسط کفر سبب گمراهی اقشار مختلف مردم شده است. سامری دشمت موسی (ع) با زو و زیور و جواهرات گوساله ای زیبا ساخت که صدایی شگفت داشت و آنرا خدای موسی معرفی کرد و به این طریق پیروان موسی را به انحراف کشاند فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ (14) پس براى آنان پیکر گوسالهاى که صدایى داشت بیرون آورد و [او و پیروانش] گفتند این خداى شما و خداى موسى است و [پیمان خدا را] فراموش کرد. بعضی از دانش آموزان بوی بد فضای تنگ نمازخانه، فرشها وموکتهای آلوده را باعث بی رغبتی به مساجد و نماز جماعت میدانند. آراسته کردن مسجد از همان سردر تا درون مسجد، فضای مسجد، درون محراب و... بگونه ای که هر ذوق و سلیقه ای را تحریک و جذب خود نماید که نمونههای این مساجد در همین ایران اسلامیآمیخته با هنر ناب اسلامیکم نیست و باید به آنها اهتمام بیشتری نمود. مانند مسجد امام خمینی (ره)، مسجد لطفعلی خان در اصفهان و... نمونههایی بی نظیر از آنند که خود اشتیاق عموم مردم حتی مذاهب دیگر را به حضور در این مساجد دو چندان میکند. برخوردهای اهالی مسجد: هیچ مسجدی ساخته نمیشود، برپا نمیشود و رونق نمیگیرد مگر به ساجدین آن، به کسانی که به آن رجوع میکنند. حاضرین در این مساجد و اهل مسجد در جذب افراد بسیار موثرند. درک جوان دوران جوانی اقتضائات خاص خود را دارد. جوانان به دلیل ناپختگی، کم تجربگی، احساسات شدید و مشکلات خاص بلوغ خطا ناپذیرند. از طرفی روحیه استقلال طلبی و ستیزه جویی از آنها با قدرت آمیخته شده و آنان همچون نیروی عظیمیدر لفافه گل مبدل کرده است. چه بسا یک یا دو عمل تند، نا سنجیده و ناصواب برای همیشه جوانان را از مسجد و عرضه تربیت دینی دور میگرداند. شخصی به مسجد میآمد و نماز جماعتش ترک نمیشد. توسط یکی از مقدسین مورد عتاب قرار میگیرد که اگر مسلمانی چرا ریشت را این طور کرده ای ؟ او از همانجا سجاده را بر میدارد و میگوید این مسجد و این نماز جماعت و این دین و این مذهب مال خودتان و رفت که رفت.(15) امام علی (ع) بزرگترین الگوی انسان کامل در خصوص درک جوان و برخورد با جانان بزرگترین درس را به ما تعلم میدهد. وقتی امام المومنین علی (ع) با خدمتکارش قنبر برای خرید لباس به بازار رفتند و دو پیراهن یکی دو درهم و دیگری سه درهم خریداری نمودند اما (ع) پیراهن سه درهمیرا به قنبر دادند. قنبر گفت: شما به این سزاوارتری چون شما بالای منبر میروی وخطبه میخوانید؛ امام (ع) در پاسخ فرمودند: تو جوانی و میل جوانی داری. (16) خوشرویی و شرح صدر: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ. پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مىشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست مىدارد(17). در این حدیث قدسی تنها عامل جذب مردم را به مرکزیت پیامبر مکرم (ص) اخلاق بی نظیر و بسیار پر عطوفت ایشان ذکر میکنند تاثیر این برخورد در جوانان بسی بیشتر است پیران و کهنسالان است. پیامبر خطاب به والدین و مربیان در برخورد با جوانان فرمودند: جوانان به دلیل دلی رقیق و قلبی فضیلت پذیر تر، سخنان مرا پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند ولی پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم پرداختند(18) با فطرت جوانان تبلیغ کردن: استفاده از موذنان، قاریان و مبلغین خوش صدا جذابیت و کششی فوق العاده دارد. موذنی بد صدا، در شهری زندگی میکرد او هر روز با صدای بد و ناهنجار اذان میگفت؛ یک وقت دید: یک یهودی برایش هدیه آورد و گفت: - این هدیه ناقابل را قبول میکنی؟ - برای چی؟ - یک خدمت بزرگ به من کردی - چه خدمتی؟ من که خدمتی به شما نکردم. - من دختری دارم که مدتی بود تمایل به اسلام داشت از وقتی که شما اذان میگویید و الله اکبر را از تو میشنود دگر از اسلام بیزار شد. حال این هدیه را آورده ام برای اینکه تو خدمتی به من کردی و نگذاشتی این دختر مسلمان شود. در متن فقه اسلامیآمده است که مستحب است موذن «صیت» خوش صدا باشد. زیرا طبع آدمیاینطور است که وقتی اذان خوش صدا میشود جملات آن جور دیگری بر قلبش اثر میکند همین طور است قرآن خواندن تبلیغ کرد و... که اگر با لحن خوش باشد زودتر بر شنونده اثر میکند.(19) در تحقیقاتی که در آموزش و پرورش انجام شده یکی از دلایل گریز دانش آموزان از مساجد و نماز جماعت، سخنرانیهای طولانی و تکراری مطرح شده است. (20) جوان ذاتاً عجول، کم حوصله، پرتوان، پر عاطفه و تیز هوش است. میباید کلمات و بیانات جهت تبلیغ قصار و پر معنا باشد. استفاده از تمثیلات روایات و تجربیات عینی، نقل قولهای معصومین، مخترعین، سرشناسان و... به جذابیت سخنرانی میافزاید. نوگرایی و بروز بودن: نوگرایی از دیگر ویژگیهای جوان است که کمتر در مساجد مورد استفاده قرار میگیرد. بکار بردن تکنولوژی روز، استفاده از جلوههای تصویری جهت القاء مفاهیم، یافتن تمثبلات در علوم جدید، ارتباط قرآن و دین با فناوریهای پیشرفه قابل درک عموم، بیان اکتشافات قرآنی جدید، زیبا سازی ظواهر وسایل اطلاع رسانی در مساجد، ارتباطی مستمرتر و از راهکارهای قطعی و جذاب نسل امروز است. داستان سامری در زمان حضرت موسی (ع) از نمودهای بارز این بیان است. ارشاد عملی: قبلاً هم ذکر شد که ابزار تبلیغ اولیاء الهی پیش از قول، عمل بود است. تا در رفتار فضایل رشد نکند هیچ سخنی تاثیر گزار نخواهد بود. امام صادق (ع): هرگاه شخص عالم به مقتضیات علم خویش عمل نکند اثر موعظه اش همچون آب باران بر روی سنگ صاف از قلب مومن محو خواهد شد.(21) کسی که خود را پیشوای مردم قرار میدهد پیش از آنکه به آموزش دیگران بپردازد باید خود را آموزش دهد و نیز باید تربیت کردار او بر تربیت گفتارش پیشی داشته باشد.(22) قولوا قولاً سدیاً (23) قطعا کسانی که به مسجد رجوع میکنند با خود کوله باری از پرسشها و ابهامات به فراخور تحصیلات و موقعیت اجتماعی همراه دارند. ابتدایی ترین نیاز رفع شبهات ذهنی است که با ایجاد زمینه اطمینان بخش برای طرح پرسشها و نظرات سپس ارائه پاسخهایی محکم و استوار سبب خواهد شد معاشرت این افراد با اینچنین مکان قابل اعتمادی فزونی یافته و لذت بخش باشد. رفع کاستیهای اساسی در رشد و توسعه اما مهمترین و شاید حساس ترین روش برای جذب جوانان امروز بخصوص در کشور اسلامیو جمهوری مسلک ایران تامین آرامش روانی و برطرف کردن دغدغههای آینده نگر ایشان است. جذب به دین در ادوار مختلف متفاوت بوده است همانطور که معجزات انبیاء الهی نیز کمتر شبیه به هم بوده و با مقتضیات زمان همخوانی ویژه ای داشته است. در زمانی که شعبده بازی و طردستی در جامعه رواج داشت حضرت موسی (ع) به خواست خداوند عصا اژدها کرد و دست نورانی نمایش داد ؛ و آن زمانی که بیماریهای گوناگون شیوع داشت و متخصصین از درمان آنها عاجز بودند عیسی (ع) بیماران را شفا میداد و مردگان را زنده میکرد؛ و در دوران جاهلیت که شعر و سراینده گی در بین مردم گسترش داشت نبی مکرم اسلام کتابی آورد جاودانه که باعث حیرت عالمیان تا آخرین ساعات زندگی بشریت است. بزرگترین مبلغین دین با رفع نیاز جامعه و عطش و خواست آنها دلایلی بر حقانیت خود ارائه کرده و اقشار مختلف را به خود جذب نموده اند. آنچه نا گفته پیداست از بارزترین دغدغههای امروز خانوادهها و درباره نسل جوان امر اشتغال و ازدواج است. سخن معصومین در باب ازدواج: قالَ النَّبِیُّ(صلى الله علیه وآله وسلم): تَزَوَّجُوا وَ زَوِّجُوا الاَْیِّمَ فَمِنْ حَظِّ امْرِء مُسْلِم إِنْفاقُ قیمَةِ أَیِّمِهِ وَ ما مِنْ شَىْء أَحَبَّ إِلَى اللّهِ مِنْ بَیْت یُعْمَرُ فِى الاِْسلامِ بِالنِّکاحِ.(24) رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: ازدواج کنید، و پسران و دختران مجرّد را همسر دهید، نشانه نیک بختى مسلمان این است که مخارج شوهر کردن زنى را به عهده بگیرد. چیزى نزد حضرت حق محبوبتر از خانه اى که در اسلام به سبب نکاح آباد شود نیست. قالَ النَّبِیُّ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دینِهِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فِی النِّصْفِ الْباقی.(25) رسول حق(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: هر کس ازدواج کند، نیمى از دینش را بازیافته نسبت به نیم دیگر تقواى الهى را رعایت کند. قالَ النَّبِیُّ(صلى الله علیه وآله وسلم): زَوِّجُوا أَیاماکُمْ فَإِنَّ اللّهَ یُحْسِنُ لَهُمْ فى أَخْلاقِهِمْ وَ یُوسِعُ لَهُمْ فى أَرْزاقِهِمْ وَ یَزیدُهُمْ فى مُرُوّاتِهِمْ.(26) نبى اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: مردان مجرد و عزب خود را زن دهید، تا حضرت حق اخلاقشان را نیکو، و روزیشان را فراخ و گشاده، و جوانمردیشان رازیاد کند. سخن معصومین در باب کار کردن و اشتغال زایی: خداوند بنده پرخواب و انسان بیکار را دشمن دارد.(27) امام باقر علیه السلام فرمود: کسى که در کار دنیایش تنبل باشد، در کار آخرتش تنبلتر است.(28) شخصى از دوستان رسول اکرم نزد ایشان شرفیاب شد و از حضرت درخواست چیزى کرد؛ رسول اکرم از او پرسید: چه دارى؟ جواب داد: از مال دنیا فقط ظرفى براى آب خوردن و یک قطعه پارچه که قسمتى از آن را روى زمین و قسمت دیگر را به حالت روانداز استفاده مى کنم، پیغمبر اسلام فرستاد ظرف و پارچه را آوردند آنگاه پرسید: آیا کسى هست این دو چیز را بخرد؟ شخصى آن دو اثاث را به دو درهم خرید، پیغمبر فرمود: یک درهم آن را خوراکى بخر و درهم دیگر را طنابى تهیه کن و در بیابان هیزم جمع کن و در بازار بفروش. آن مرد مشغول کار شد، بعد از دو هفته نزد پیغمبر (صلى الله علیه وآله) آمد عرض کرد: از روزى که کار کرده ام تا امروز پانزده درهم پس انداز نموده ام، سپس از آن مبلغ مقدارى غله و جامه خرید. رسول اکرم به او فرمود: ببین از این دو عمل که انجام دادهاى کدامیک بهتر یا بدتر است، آیا کوشش نیکوتر است یا گدایى؟(29) پر واضح است که خود کار کردن در شرع مقدس اسلام جایگاه والا و اشتغالزایی در جایگاه بالاتری قرار دارد. پیشنهادات یکی از مشکلات اساسی تشکیل خانواده در میان قشر جوان بالا بودن هزینههای مسکن و حتی اجاره که همراه با پیش قسطهای چند ملیونی و اجارههای چند صد هزار تومانی برای خانههای نه چندان عالی است که با توجه به نبود امنیت شغلی، فشار روانی بسیار بالا و... از موانع بسیار مهم به شمار میرود. از آنجایی که کثیر نماز گزاران افرادی صاحب خانه و یا معتمدین میباشند قادرند سرپناهی موقت با پیش قسط و اجارههایی نازل و در حد توان مالی زوج جوانی که تازه پا به عرصه زندگی زناشویی گذاشته اند، کمک بسیار عظیمیدر تسریع امر ازدواج آنان داشته باشند و مطمئن باشند که اجر وثواب آن نزد حضرت احدیت پوشیده نخواهد ماند. فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ (30) پس هر که هم وزن ذرهاى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (31) و هر که هم وزن ذرهاى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید - در اکثر مساجد افرادی دارای نفوذ و یا صاحب شرکت و کارخانه در مساجد حضور مییابند. با شناسایی افراد بیکار، مستعد، اهل علم و فن و مورد تایید معتمدین و ائمه محترم جماعت با نظارت کامل آنان هدایت و جهت اشتغال ایشان قدمیبردارند. و اینچنین هم مشکل بیکاری جامعه حل با تمام عواقب آن رفع میشود هم اجر بینهایت اخروی نصیب مسبب و کارفرما خواهد داشت. « به واجبات بپردازید و بجای مستحبات به امور مردم برسید اگر از شما سوال شد بگویید فاضل گفته است.» آیت الله العظمیفاضل لنکرانی(ره)(32) رسیدگی به کار مردم و برطرف کردن مشکلات آنان در بطن اسلام با نمونههایی مانند خمس، زکات، امر به معروف و نهی از منکر و... نا گفته هویداست. و از حضرت ابى جعفر روایت شده کسى که براى برآوردن حاجت مؤمن قدمى بردارد خداوند دستور فرماید که هفتاد و پنج هزار فرشته او را روز قیامت سایه کنند و هر قدمى که برمیدارد برایش حسنهاى نوشته مىشود و گناهى از نامه عملش برداشته شود و بآن قدم درجهاى باو در بهشت داده شود هر گاه از حاجت آن مؤمن فارغ شد خداوند پاداش حج و عمره در نامه عملش مىنویسد.(33) اگر مساجد مجری و پیشتاز تسهیل امر ازدواج وکار قرار گیرد نه تنها سبب جذب جوانان به مساجد خواهد شد بلکه با ایجاد یک احساس دِین در جوانان این قشر غیرت مند و عفیف سبب رشد بی نظیر و چشم گیر مساجد و همچنین گرایش فراحد تصور ادیان دیگر به دین مبین اسلام خواهد بود. وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (34) بىهمسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خویش بىنیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست. و هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت مىفرماید و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزء شهیدان خواهد بود. (35) وعده خدا حق است ؛ اگر اسباب تسهیل ازدواج جوانان را فراهم کنیم خدا از فضل خویش همه را از تمام فقر بی نیاز میکند و اگر از هر فقری بی نیاز شوند تمام مشکلات برطرف و جامعه به سمت تعالی خواهد رفت. نتیجه¬گیری آنچه قابل تامل است تغییر دیدگاه جوانان نسبت به مساجد بعنوان یک پناهگاه و یک دست خداوند متعال که به سوی آنها دراز شده و آنها را به رستگاری میخوانند. آیا با این سلوک دیگر کسی از خدا و خانه اش گریزان میشود... !؟ منابع 1. سوره روم آیه 54 2. غرر الحکم ج 3 ص 90 3. غررالحکم , ص 340 4. سوره انعام آیه 160 5. استاد مطهری،انسان کامل 6. نهج الفصاحه، حدیث 2050 7. سوره کهف آیه 46 8. سوره اعراف آیه 31 9. پیوند ش 24 ص32 10. استاد مطهری حماسه حسینی ج2 ص106 11. سوره توبه آیه 18 12. سوره توبه آیه 107 13. سوره توبه آیه 108 14. سوره طه آیه 88 15. استاد مطهری، حماسه حسینی ج2 ص101 16. بحار الانوار ج3 ص 367 17. سوره آل عمران آیه 159 18. سفینه-البحار ج1 ص176 19. استاد مطهری، حماسه حسینی ج1 صص192،193 20. پیوند ش243 ص32 21. اصول کافی ج 1 ص 44 22. نهج البلاغه قصار 70 23. سوره احزاب آیه 70 24. همان مدرک/7 25. بحار، ج 103، ص 219 26. همان مدرک/8 27. وسائل، ج 12، ص 37 28. وسائل، ج 12، ص 37 29. بحار الانوار: 100/10، باب 1، حدیث 44 30. سوره الزلزلة آیه 7 31. سوره الزلزلة آیه 8 32. به تائید دفتر معظم له (ره) 33. ارشاد القلوب-ترجمه رضایى، ج1، ص: 352 34. سوره نور آیه 32 35. ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج1، ص: 457 |