سعیده رهاوی عزآبادی
عشرت جلالی محمدآبادی
مقدمه
حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مر او راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.
بر همه جوانان معزّز و مکرّم، معرفت به این نکته لازم است که در دین مبین اسلام، نماز لبیک همه ذاکران، عمل آزادگان، طواف عارفان، میقات کعبه عاشقان، سعى وصفاى پاکدلان، پرواز بیدار دلان مقصد سالکان، داروى دلهاى مجروح، شفاى قلبهاى محزون و تسکین دلهاى مفتون است. نماز کمال عابدان و معراج عالمان، معبد عاشقان و گل خوشبوى بوستان قلب پاک جوانان است.
بحث از گسترش فرهنگ نماز در رسانه، بخشی از تبلیغ معارف دینی از رسانه یا به نحو دقیقتر بخشی از کارکرد رسانه دینی است که باید بخشهای مختلف برنامه در این خصوص هماهنگ باشند. اصولاً دو تصور از رسانه اسلامی وجود دارد؛ یکی آنکه تأثیر پسوند اسلامی این مقدار است که برخی برنامههای اسلامی از این رسانه پخش میشود. یعنی در تعدادی از برنامههای این رسانه تبلیغ اسلام صورت میگیرد. مانند اینکه فرض کنیم وظیفه تهیه برنامههای اسلامی فقط به عهده گروههایی مانند معارف اسلامی و منا سبتها در صدا و سیما ست و گروههایی مانند فیلم و سریال، اجتماعی، اقتصادی و... در اینباره مسؤولیتی ندارند. تصور دوم این است که وجود پسوند اسلامی به این معنا ست که مبانی و معارف اسلامی ساری و جاری در تمام برنامهها ست و در این صورت فقط گروههای معارف یا منا سبتها عهدهدار ساخت برنامههای اسلامی نیستند که البته تصویر دوم صحیح است. یعنی تحکیم مبانی و تبلیغ اسلام در همه بخشها مورد توجه است و در کل رسانه هماهنگ صورت میگیرد. یعنی همچنانکه گروه معارف تبلیغ میکند در سریالها نیز تبلیغ غیر مستقیم صورت میگیرد.
از منظر دیگر نیز این موضوع قابل تبیین است، به این بیان که برخی کارشناسان امور رسانهها که برای رسانههای جمعی مانند رادیو و تلویزیون عمدتاً چند کارکرد، شامل آموزش و تربیت، اطلاعرسانی و سرگرمی و تفریحی را مطرح میکنند، تفکیک اینها را از هم در موفقیت و تاثیرگذاری رسانه برای رسیدن به اهداف خود مضر میدانند. یعنی معتقدند رسانه باید در حالی که برنامه سرگرمی پخش میکند آموزش بدهد. یا آنگاه که آموزش میدهد، اطلاع رسانی کند. به بیان یکی از صاحبنظران، چون انگیزه مخاطب برای دیدن برنامههای سرگرمی قوی است، آموزش و اطلاع رسانی در ضمن اینگونه برنامهها میتواند بهتر محقق شود: «سرگرمی یک انگیزه دهنده بزرگ است. وقتی مردم سرگرم میشوند، گوش میدهند. افزون بر این، سرگرم کننده بودن پیام به این معنا نیست که اگر پیامی سرگرم کننده بود، اطلاع دهنده و قانع کننده و آموزش دهنده نیست. در حقیقت، مقولههای هدفهای ارتباطی، مقولههایی همگرا و متداخلند. هر هدفی میتواند بهطور مقدماتی حکم یک مقصد اولیه را داشته باشد تا برخی از هدفها و یا تمامی هدفهای دیگر را در کاربردهای علمی به کار گیرد.» (مولانا، 1371،160)
اهمیت دوران جوانى
بر هیچ اهل علمى پوشیده نیست که در شکل گیرى شخصیت هر فرد، مقطع جوانى از جایگاه خاص و اهمیت ویژه اى برخوردار است. شاید بتوان گفت که ثبات شخصیت هر انسانى در این سنین آغاز و به هر نحوى که شکل گیرد غالباً به همان صورت قوام یافته و تثبیت مى گردد و به همین دلیل در روایات بر اهمیت و برترى این مقطع سنى تأکیدات زیادى رفته و نیز روانشناسان این دوره را حیات مجدد انسان نامیده اند. صاحب شریعت اسلام، حضرت خیر الانام که از سر چشمه وحى الهام مى گرفت در تکریم و احترام به جوانان فرمودند: (فَضلُ الشّابِّ العابِدِ الذى تَعَبَّدَ فى صِباهُ علی الشیخِ الذى تَعَبَّدَ بعدَ ما کَبِرَت سِنُّهُ کَفَضلِ المُرسَلِینَ علی سائرِ الناسِ) «فضیلت و برترى جوان عابد که از آغاز جوانى خدا را عبادت کند بر پیرى که وقت پیرى مشغول عبادت گردد چون فضیلت پیغمبران است بر سایر مردم»( نهج الفصاحه، حدیث 2050).
و در جاى دیگر با اشاره به ارزش جوانى مى فرماید: اغتنم شبابک قبل هرمک. «جوانى تان را قبل از فرارسیدن پیرى غنیمت و قدر بدانید»(نهج الفصاحه ،حدیث 372). وخطاب به والدین و مربیان در برخورد با جوانان و نوجوانان میفرمایند: اوصیکم بالشّبان خیراً فانّهم اَرَقُّ افئِدةً انّ الله بعثنى بشیراً ونذیراً فحالفنى الشُّبّانُ وخالفنى الشیوخُ ثُمَّ قَرَاَ فطال علیهم الأمَدُ فقستْ قلوبُهُم. «به شماها در باره نوبالغان و جوانان به نیکى سفارش مى کنم که آنها دلى رقیقتر و قلبى فضیلت پذیرتر دارند. خداوند مرا به پیامبرى برانگیخت تا مردم را به رحمت الهى بشارت دهم و از عذابش بترسانم. جوانان سخنان مرا پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند ولى پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم برخاستند. سپس به آیه اى از قرآن اشاره کرد و درباره مردم کهن سال و پیر که مدت زندگى آنان به درازا کشیده و دچار قساوت قلب شده اند سخن گفت» (سفینه البحار،ج 2، 176)
همه این سخنان گوهر بار که در خطاب به مسلمانان تأکید داشتند علاوه بر سیره عملى و برخورد بزرگوارانه و محترمانهاى که با جوانان داشته اند حاکى از حساسیت عنفوان جوانى است.
بنابر این از منظر علم و دین، در تمام عمر و طول حیات انسانى هیچ برهه اى مهمتر از دوره نوجوانى و جوانى نیست. یکى از روانشناسان معروف غربى بنام دکتر «ماى لى» در اهمیت این دوره از عمر آدمى چنین مى گوید: «در نوجوانى مسأله شخصیت و هویّت با شدّت تمام از نو وارد میدان مى شود پس نوجوانى و جوانى یکى از مراحل و مراتب بارور هستى است که طى آن ساختهاى قطعى شخصیت و هویت بزرگسال تثبیت شده یا دوباره مطرح مى کردند»( مای لی،1380 ، 120).
نیازهاى غریزى و فطرى جوانان و پاسخ آن
با تمهید مقدمات و مطالبى که ذکر شد مى توان گفت که فلسفه همه عبادات دینى در این نکته معطوف است که متأثرترین قشر یعنى جوانان را مؤثرترین قشر در اجتماع انسانى قراردهد. چون احساس به یک تکیه گاه محکم و امنیت و آرامش در پناه آن تنها عنصرى است که مى تواند به جوان اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونى و تشویشات ذهنى رها سازد. همه مشکلات و معضلات روحى و روانى که هویّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از کَفَش ربوده و خلاء عظیمى را در او ایجاد کرده ناشى از نداشتن یک ملجاء و عدم دست یابى به یک پناهگاه دائمى و مستحکم است. همه صاحبان مکاتب کوشیدهاند تا بهنحوى این آتش احساسات درونى را خاموش و یا حداقل از شعلههاى آن بکاهند. بههمین خاطر راه حلهایى چون آزادى بىقید و شرط جوانان در ارضاى هواهاى نفسانى و غرایز حیوانى و سوقدادن و جهتدهى ایشان به میخانهها و کابارهها و صدها طرق دیگر را بعنوان پناهگاه ارائه دادند امّا پس از رویکرد جوانان به آن مأمنهاى بظاهر مستحکم، سقفهایشان فرو ریخته و به واهى و خیالى بودن آنها پىبردهاند. چون با ارضاء نیازها و دفع هواهاى نفسانى، اهداف خود را تأمین شده نمىیافتند.
«امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن نوع خاصی موسیقى و پوشیدن نوع خاصی از لباس که زبان حال میل به آزادى از قید و بندها و تحرک و تکاپو و اعلام استقلال یک تنه از قید ضوابط و معیارهاى اجتماعى است کاملاً واضح است. بسیارى از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر مى گذارند بدون آنکه بدانند به کجا مى روند. در این مسحور شدگى و حتى تسخیر شدگى در قبال شیوه زندگى جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیرى از جوانان مسلمان شریک بوده اند دانستن این نکته براى جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفترى ارتباط دادند که از نظر معنوى بیطرف نیستند»(نصر ،1387، 338)
جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى را در حال تجربه کردن مى باشند او چون سایر افراد جامعه امّا عاطفى و احساسىتر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مى یابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته تشخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است پى خواهد برد. و دشمنان دین خصوصاً غرب به خاطر درک همین نیازهاى فطرى و غریزى جوانان تلاش زیادى انجام مى دهند تا این گرایشها را به جهاتى که اهداف آنها را تأمین مى کند سوق دهند و آنها را از کمالات معنوى و دینى منحرف سازند. کسى که خود مدّت زیادى از عمرش را در میان غربیها سپرى کرده و الان هم زندگى خود را با آنها در حال تجربه کردن مى باشد قضاوت و داوریش چنین است که گوید: «در شیوه زندگى کنونى غرب کشش و گرایشى هست که افراد جامعه را به زیستن در لحظه کنونى فارغ از همه تاریخ و گذشته و غرق شدن در طلب سرفرازیهاى لحظهاى و لذت حسى آنى وا مى دارد. پرستش قهرمانان ورزشى و میل به رکورد شکنى دایمى و فایق آمدن بى وقفه برطبیعت نشان دهنده یک وجه از این دل مشغولى به تن است در حالى که جنبه بسیار ویرانگرتر همین گرایش را مى توان در استفاده از مواد مخدر و طبعاً مشروبات الکلى، روابط جنسى آزاد و نظایر آن دید که تماماً از تلاش نفس براى غرق نمودن خود در لذتهاى آنى جسمى و غریزى حکایت دارد. بدیهى است که ورزش مستلزم انضباط و سخت کوشى است و این از جهات مثبت آن است. امّا بزرگداشت بیش از حدّ ورزش و کما بیش پرستیدن قهرمانان ورزشى ناشى از اهمیت گزافى است که به تن داده شده است. علاوه بر اینکه نقش و اهمیتى که به ورزش داده مى شود ابداً بى ارتباط با اشتیاق به لذت جوییهاى جسمانى نیست. که همه این عوامل متضمن از دست رفتن ایمان و اعتقاد جوانان به معیارهاى اخلاقى است»(نصر،1387،342).
یک جوان مسلمان با تحصیل معرفت و دستیابى به علوم مقدس دینى باید خود را مجهز ساخته و به دامى که جوانان غربى بدان گرفتار آمدند هویت خود را از دست ندهد.نسل جوان تنها قشر منحصر به فردى است که بیشترین روحیه تأثیر پذیرى را داراست شفافیت روحیه جوانان و حساسیت ایشان، عامل اصلى توجه دستگاههاى تبلیغاتى استکبار و بنگاههاى فرهنگى غرب، براى سوق دادن آنان به انحرافات اخلاقى و اهداف پلید خویش در طول تاریخ بوده است.
درست از زمانى که دنیاى غرب در اثر تحقیقات و مطالعات خود به این نتیجه رسید که جوانان آسیب پذیرترین قشر هر جامعه اند با تشکیل بنگاه هاى فرهنگى تبلیغى همه ی همت خود را در به دام انداختن آنان به فساد و تباهى تحت عنوان آزادى و عناوین مقدس دیگر به کار گرفت تا اینکه به اغراض استکبارى و سلطه طلبى خود دست یازد. اگر چه غرب در القاى فرهنگ خود به کشورهاى اسلامى از راههاى متعدد و در سطوح مختلف وارد عمل شده است ولى تاریخ بهترین شاهد و گواه است که نفوذشان بیشتر از طریق جوانان تحصیل کرده یا عوام مقلد (جوانانى که به مبانى دین آشنایى چندانى ندارند) بوده است که سقوط اسلام در اندلس (اسپانیاى فعلى) یا سلطه غرب بر مسلمانان الجزایر بهترین نمونه تاریخى است.
روح ظریف و با قداست، احساسات پاک و با لطافت، عواطف زلال و با صداقت، جوان را چون گلى شکفته و با طراوت نموده است که بیشترین تأثیر پذیرى را براى پژمرده شدن داراست. تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در کلمات معصومین، حاکى از همین مطلب است که او را مى توان به هر جهتى هدایت نمود بر خلاف درخت تنومندى که کسى قادر به جهت دهى او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت. علی(ع) میفرماید: «قلب الحدث کالارض الخالیة ما ألقی فیها من شیء قبلته فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لُبُّک» «قلب نوجوان، همچون زمین خالی است، هر بذری که در آن افکنده شود، میپذیرد. من پیش از آن که دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت کردم.» (نهجالبلاغه، نامة 31)بنابر این جوانى با نوعى اثر پذیرى روحى و حالات انفعالى و تشویشات ذهنى همراه و آمیخته است که کمتر صبغه و رنگ عقلى و استدلالى دارد. به همین جهت عوامل خارجى در جهات مثبت یا منفى بیشترین اثر را در او مى گذارد. آنچه که از دیدگاه اسلام مهم است سوق دادن او به سوى تکامل انسانى و اهداف متعالى است. سنت و سیره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) و اولاد طاهرینش نسبت به جوانان، مبیّن همین نکته است.
پس صرفاً بکار گرفتن احساسات جوانان و تشویق و تحریص آنان از قدرت احساسى و عاطفى مقصود شارع مقدس نیست بلکه سوق دادن آن در قلمرو دین و عقلانى نمودن اهداف عالیه انسانى، همه همت رهبران دین مى باشد و ادعاى ما این است که همه تعالیم دین و احکام الهى خصوصاً نماز در همین راستا بر مسلمین فرض و واجب شده است.
نقش نماز و تعالیم دینى در شخصیت جوانان
اینکه در انسان تمایلات و گرایشاتى وجوددارد که او را متوجه به اهدافى مى سازد و مى خواهد به دست یابى با آن اهداف خود را تسکین و اطمینان ببخشد نشانه آن است که باید چنین ملجائى وجود داشته باشد. چون اقتضاى حکمت بالغه الهى این است که هیچ نیازى را بدون پاسخ نگذارد. آرى اگر انسان احساس عطش و گرسنگى مى کند باید آب و طعامى باشد تا رفع تشنگى و گرسنگى نماید. حال باید دید که چه عواملى اضطراب او را رفع مى کنند و چه دارویى براى او شفا بخش است و کدام طبیب به درد او عالم مى باشد؟ تردیدى نیست که روح و حقیقت تعالیم دین به نیازهاى روحى و گرایشات غریزى و فطرى او برگشت مى کند و با جزم و یقین مى توان گفت که هیچ یک از دستورات دین بى ارتباط با تکامل انسانى او نیست. «جان و جوهر پاسخ اسلامى به دنیاى متجدد در جهات دینى و معنوى و فکرى زندگى بشر نهفته است. همین جهات است که کردار بشر و نحوه تلقى او را از جهان پیرامون رقم مى زند. مهمترین پاسخ یک جوان مسلمان و مهمترین گامى که باید او پیش از هر چیز بردارد این است که قوت ایمان خود را حفظ کند و اعتمادش را به صدق و اعتبار وحى اسلامى از دست ندهد. دنیاى متجدد به تدریج تباه شده است و در صدد است همه آنچه را که مقدس و طبعاً دینى است از بین ببرد و بخصوص با اسلام به عنوان دینى که از نگرش قدسى نسبت به زندگى و قانون الهى در برگیرنده همه افعال و اعمال بشر عدول نکرده است مخالفت دارد. اکثر مشترقان غربى حدود دو قرن به اسلام مى تاخته اند و سعى داشته اند به مسلمین یاد دهند که دین خود را چگونه بفهمند»(نصر،1387 ،342). همه این تلاشها بدان جهت صورت مى گیرد که اسلام چون مسیحیت و یهودیت تحریف نشده و متون واقعى آن در دست است و پاسخ همه معضلات را مىتوان در او جست.
عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز
قال الله تبارک و تعالی: «و أمر اهلک بالصّلاۀ و اصطبر علیها((طه، آیه 132)
«و تو اهلت را به برپایی نماز بخوان و در این امر پایداری و صبوری پیشه کن.»
در گرایش نوجوانان و جوانان به نماز سه عنصر اصلی خانه، مدرسه و رسانه های گروهی نقش اساسی و محوری دارند. تربیت و آموزش، انتقال اطلاعات نیست، بلکه تغییر در جهان بینی است. هیچ تربیت و آموزشی بدون زمینه سازی، موفق نیست. اگر مجموعه عناصر و عوامل تأثیر گذار در ارسال یک پیام ارزشی، از وحدت و هماهنگی لازم در عمل برخوردار نباشند، نمی توانند مؤثر واقع شوند و چه بسا آثار یکدیگر را خنثی کنند.
عناصر و عوامل تأثیر گذارنده در محیط خانه و مدرسه و جامعه در القای یک ارزش معنوی و رسانیدن پیام و بیان روح نماز، اگر عملا یکدیگر را نفی کنند و یا در برنامه ها و اظهار مطالب، هر کدام راه و هدفی متفاوت و مغایر با یکدیگر بپیمایند، در ذهن فرد تناقض به وجود میآورند و پیام منجر به ایجاد انگیزه، شوق، اراده و عمل نمی شود.
رسانهها به عنوان یکی از عوامل اثربخش در برقراری ارتباط با تعالیم دینی
رسانهها فنآوری عظیمی هستند که دنیای ما را به تسخیر خود درآوردهاند و پس از خانه و مدرسه از دیگر عوامل تأثیرگذار بر روح کودک و نوجوان هستند. رسانهها از نخستین دوران زندگی تا پایان حیات انسان، به عنوان عامل آموزنده و تأثیرگذارندة بسیار قوی نقش دارند. بنابراین، ظهور رسانهها، تولد دنیای تازهای است که بدون توجه به آثار تربیتی آن، توفیق در آموزش و گرایش به نماز امکانپذیر نیست.
رسانهها آموزشگاه میلیاردها انسان است و در اعماق دل و ذهن اعضای خانوادهها رسوخ کرده است.رسانهها معلم و کلاس همگانی، همه جایی و غیرانحصاری هستند که همة لحظات خالی و غیررسمی انسان امروز را پر کرده، در ایجاد انگیزه و پذیرش یک عمل و شکل دادن عادتهای خوب یابد، نقش مؤثری ایفا میکنند. اگر برنامهها و زمان پیام رسانهها با تفکر و ارزشهای معنوی و مذهبی جامعه و خانواده انطباق نداشته باشد، آموزش و القای پیامهای دینی و تربیتی اثری نخواهد داشت و هر پیامی از طرف پدر، مادر و معلم، همانند یخی در مقابل حرارت شدید و همهجانبه ذوب خواهد شد و از بین خواهد رفت. دراین شرایط، جوانان شخصیت دوگانهای پیدا میکنند، دچار بحران عاطفی و فکری میشوند و بعدها طی همنوایی با این بحران، به هر سمت و سویی سوق پیدا میکنند و بدون اراده و اندیشه به هر سو روانه میشوند. در تهیه، تولید و پخش برنامه از طریق رسانهها برای کودکان و نوجوانان باید بسیار دقت کرد و برای این مسألة مهم، یعنی آموزش و پرورش احساسات و گرایشهای دینی، به ویژه نماز، بیشترین اهمیت را قائل شد.
کارکرد رسانه باید به گونهای باشد که به تحقق مقدمات باطنی نماز بویژه در وقت اذان کمک کند و نهتنها آن را مختل نسازد که موجب زمینهسازی و برانگیختن روح معنوی و احساس نیاز و تعلق به نماز در مخاطبان شود. طبعاً این کار مستلزم برنامهریزی و تدارک زمینه مناسب است. آنچه به لحاظ اهمیت در اینجا باید یادآور شد طراحی و تنظیم برنامه (کنداکتور) پخش به نحوی است که حتی الامکان برنامههای قبل از اذان با شیب مناسبی مخاطبان را برای نماز آماده کند، همچنین برنامههای بعد از اذان نیز متناسب با نماز و حالات معنوی آن باشد و حتیالامکان از قرار گرفتن نماز بین دو قسمت جذاب برنامه که فکر و ذهن مخاطب را به خود دیگر میکند جلوگیری شود. برای این منظور باید متناسب با فصول مختلف سال در چینش برنامه وقت نماز اصل باشد و در غیر مواردی که برنامه زنده و مستقیم پخش میشود و چارهای از آن نیست، سایر برنامهها با وقت نماز تنظیم شود. حتی برخی بخشهای پربیننده خبر که در برخی از فصول سال به وقت اذان برمیخورد، متناسب با اوقات شرعی انعطاف بیابد. در اینجا به کارگیری خلاقیتها و هنرمندیها اهمیت زیادی دارد. مثلاً در رسانه تصویری به هنگام پخش قرآن، به جای نمایش تکراری قاری یا صحنههای ساختمان و دیوارهای مساجد و غیره یا به تصویر درآوردن صحنههای جاذب و جالب از اقشار مختلفی که در حال آماده شدن برای نماز هستند مانند کشاورز کنار زمین، کارگر در کارخانه، کارمند در اداره، راننده در کنار جاده، اهل منزل در خانه، دانشآموز و دانشجو در محل تحصیل و حتی عوامل پخش و مجریان تلویزیون در استدیوها و محل پخش برنامهها، جلب و تحریک بسوی نماز صورت گیرد و به هنگام پخش اذان نیز تصویر جذاب همین افراد در حال نماز نمایش شود. بویژه آنکه برای واقعی جلوهدادن و تاثیرگذاری بیشتر، در تصویرها ملاحظه صبح و ظهر و شب بشود، به نحوی که تصویر حاکی از همان وقت شبانهروز باشد.
همکاری، تنظیم و هماهنگی رسانه با نهادها و مؤسسات تاثیرگذار بیرون از رسانه
در کشور برخی از مؤسسات به طور ویژه به کار تبلیغ و بسط معارف دینی مشغولند و برخی نیز در ضمن فعالیتهای خود به این امر میپردازند. قسم اول مانند مؤسسات ارشادی و تبلیغی حوزههای علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و بسیاری از مراکز دولتی و خصوصی که به این کار میپردازند. بخش دوم مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگسراها و مانند اینها که تبلیغ و ترویج معارف اسلامی جزیی از فعالیتهای آنان محسوب میشود رسانههای عمومی و بویژه صدا و سیما در کار بسط معارف اسلام و تبلیغ نماز لازم است اولاً از اطلاعات و دستاوردها و امکانات آنان به خوبی استفاده کنند. و ثانیاً برای پرهیز از هرگونه ناهماهنگی و تعارض در ارائه مفاهیم، اهداف و راهکارها فعالیتهای خود را با آنان هماهنگ سازند که البته این همکاری در شکل متقابل و مؤثر آن نهتنها موجب تاثیرگذاری بهتر در جامعه میشود، بلکه موجب رشد و تکامل متقابل نهادهای ارشادی نیز میگردد بیتردید برای گشودن افقهای تازه و ابتکارات نو و جذاب در عصر ارتباطات و موفقیت چشمگیر رسانههای جمعی که عمدتاً در غرب با زیربنای تفکر مادی فعالیت میکنند، و در شرایط نوپایی جمهوری اسلامی و فقدان تجربیات کافی در اداره امور جامعه بهخصوص تبلیغ دینی از رسانه، توجه به این امر حیاتی است.
توجه به شرایط اجتماعی و موقعیت مخاطب
بهطور کلی مخاطبان زیادی به لحاظ سن، جنس، تحصیلات، شغل، موقعیت فرهنگی و اقتصادی موقعیت اعتقادی و دینی و مانند اینها برخوردارند. طبعاً در برنامههایی که مخاطب عام دارد باید متوسط ها و عموم یا موقعیت اکثریت را در نظر گرفت. یعنی در عین آنکه برنامهها از عمق و محتوای خوب برخوردارند قابل فهم عموم باشند و زبان یا فهم گروه خاص در آن اعمال نشود. همچنین در برنامههایی که مخاطب خاص دارد، در عین حال که فهم و زبان مخاطب خاص مدنظر واقع میشود این نکته ظریف ملاحظه شود که گرچه میتوان به لحاظ برنامهریزی برای ارسال پیام مخاطبان را از هم تفکیک کرد اما به لحاظ شنیدن و دیدن نمیتوان مخاطبان را ملزم کرد برنامههای ویژه خود را ببینند. کمااینکه تحقیقات نشان میدهد مثلاً بسیاری از کودکان برنامههای بزرگسالان و حتی فیلم سینمایی یا سریالهای آخر شب تلویزیون را مشاهده کردهاند. ازاینرو برنامههای مخاطبان ویژه نیز باید به گونهای تدارک شود که اگر مخاطبان دیگر در معرض آن قرار گرفتند از بدآموزیها یا خسارتهای احتمالی در امان باشند؛ که این یکی از امور دشوار در برنامهریزی رسانهای است.
از بین تفاوتهای مخاطبان آنچه به لحاظ اهمیت اشاره میشود یکی توجه به نوجوانان و جوانان و طراحی برنامههای اذان و نماز و سایر برنامههای تبلیغی برای آنان است که باید با آموزش، جذابیت، بهرههای هنری و نیز متناسب با روحیات این سنین که برخی از آنان تازه به تکلیف رسیدهاند همراه باشد.
وجه دیگر، توجه به مراتب معرفت و ایمان مخاطبان است. از این حیث مخاطبان طیفی از افراد کماعتقاد و کسانی که نماز را سبک میشمارند و اهتمامی در اقامه آن ندارند، تا کسانی را که اهل ذکر و معرفت بالا و توجه دائمی به انجام وظایف و ادای نماز اول وقت و نوافل و آداب هستند. شامل میشود چنانکه اشاره شد از آنجا که نمیتوان مخاطبان را در دیدن و شنیدن برنامهها کاملاً از هم تفکیک کرد، بهناچار در رسانه باید بهنحوی برنامهریزی شود که غنا و عمق و معنویت موجود در برنامههای اذان و نماز افراد رده بالای طیف را راضی و مستغنی سازد و زبان ساده و جذابیت و شورانگیزی آن افراد پایین طیف را به ادای فریضه وادارد به عنوان مثال مانند معلمی که در کلاس درس حد وسط افراد کلاس را ملاحظه میکند، اما در نظر دارد که شاگردان قوی رانده و بدبین ، و شاگردان ضعیف، خسته و دچار کجفهمی نشوند. مثلاً سفارشها و نصایح کم محتوای مجریان کمسن و سال و بعضاً غیر مسلط بر ادبیات موضوع از اموری است که میتواند موجب دلزدگی افراد اهل معرفت و آگاه شود، که در موارد متعددی از تحقیقات به عمل آمده این اشکا ل از سوی چنین افرادی دیده شده است.
توجه به تعارضات و اختلالات ناشی از برنامههای خارجی
برنامههایی که در سایر کشورها ساخته و پرداخته میشود در فضای عمومی خود القاء کننده روح کلی حاکم بر نگاه و زیربنای فکری سازندگان آن به مخاطبان است. ضمن آنکه صحنههای نامناسب و منافی روحیه معنوی را نیز دربر دارد. رسانه در یک برنامهریزی جامع و کارآمد باید بتواند بهترین و کمخسارتترین برنامهها را تهیه کند و هنگام پخش آنها نیز مراعات ساعات پخش و لحظات عرفانی و معنوی شبانهروز و اوقات اذان و نماز را بنمایدموضوع یاد شده از بعد فرهنگی مورد توجه محققان و صاحبنظران قرار گرفته است. برای مثال یکیاز محققان پس از انجام تحقیقاتی در این باب چنین نتیجهگیری میکند: «از آنجاکه نقش تلویزیون انتقال فرهنگ است، بنابراین هر جامعه با توجه به فرهنگ خود برنامههای تلویزیونی را طراحی میکند و در این راه ممکن است از فرهنگ بیگانه نیز تاثیر بپذیرد. نظارت بر حضور این فرهنگها، پالایش و تشخیص عناصر سره از ناسره و جذب هنجارهایارزشمندو مفید سایر جوامعازجمله وظایفی استکه درتدوین برنامههای آموزشی بویژه برنامههای اخلاقی و مذهبی برعهده تولیدکنندگان آنهاست.»(دادستان ،1377 ، 8)
اعتقاد و پایبندی برنامهریزان و مجریان رسانه به موضوع نماز
یکی از متخصصان ساخت برنامه در یک گفتوگوی تلویزیونی اظهار داشت: «هنگامی که ما مثلاً در جریان سریال تلویزیونی امام علی(ع) از سیاهی لشکرهایی استفاده میکنیم که چلوکباب خورده و وارد صحنه شدهاند: نمیتوانیم توقع داشته باشیم اینها نمایانگر عربی باشند که سه تا خرما میخورد و وارد صحنه میشد» وی سپس به فیلم سینمایی روز واقعه اشاره میکند و میگوید: «در ابتدای این فیلم در کنار صحنهآرایی، موسیقی و سایر عوامل جذاب، آنچه جلوه واقعی به آن میداد حضور عربهای سوخته و تکیده در صحنه بود.»(میرفخرایی ،1378)در جایی که یک غذا خوردن میتواند بر نحوه بازیگری تاثیر بگذارد، قطعاً کسی که در نقش انسان موحدی بازی میکند میخواهد در صحنه فیلم نماز بخواند و رابطه با معبود را به عرصه بکشد، باید از جنبه اعتقادی و روحی با نماز خواندن سنخیت داشته باشد. و یا مجری که میخواهد مردم را برای نماز خواندن دعوت کند. باید خودش از حیث فهم و درک موضوع و پایبندی فرد با صلاحیتی باشد. چنانکه میبینیم گاهی خانمی که در برخی فیلمها نقش یک زن چادری را ایفا میکند، از نگهداری طبیعی و استفاده صحیح و جذاب از چادر ناتوان است زیرا با چادر بازی میکند، نه زندگی. به عبارت دیگر انسان باید با امور دینی و معنوی و بویژه نماز زندگی کند تا بتواند نقش آنرا نیز خوب اجرا نماید. از اینرو تاثیر واقعی کلام آن کسی که جملهای عقیدتی و یا توصیهای عبادی یا اخلاقی را حتی در رسانه مطرح میکند، ناشی از میزان آگاهی، پایبندی و اعتقاد وی به مفاد آن جمله است و همین امر برای بازیگران، عامل مهمی در تاثیرگذاری و غیرتصنعی بودن نقش بازیگر است.
نکته دیگر اینکه باید توجه شود در فیلمها و سریالها، نمازگزار از نقشهای تاثیرگذار فیلم باشد. مثلاً گاهی دیده میشود در فیلمها پیرمرد یا پیرزنی نماز میخواند که هیچگونه جاذبهای برای مخاطب ندارد. یا در فیلم کسانی از نمادهای دینی استفاده میکنند که تناسب و سنخیتی با آن ندارند، مانند استفاده کردن از عبا و تسبیح که در برخی از موارد علاوه بر تصنعی جلوه کردن، موجب تعارض و بیارزشی و فقدان اعتبار نماد مذکور نزد مخاطب نیز میشود.
ملاحظه انتساب رسانه به حکومت اسلامی و اثرات ناشی از آن
در زمانی که رسانه دینی به حکومت دینی منتسب است، تبلیغ آشکار، شرایط دشواری پیدا میکند. همچنین این تبلیغها از مسائل زیادی متاثر میشود. اگر رسانه با دقت و هوشیاری پیام خود را ارسال نکند، بسا هر سخنی درباره معارف اسلام، سیاسی و تحکمی جلوه کند. و یا مخاطبان از عملکرد حکومت مداران که منتسب به حکومت دینی هستند، برداشت بدبینانهای داشته باشند که قبل از شنیدن محتوای هر پیامی آن را با ذهنیت منفی خود تفسیر نمایند. به این ترتیب رسانه باید ضمن تایید اصل نظام با حفظ مصالح، به نقد مسؤولان نظام بپردازد. تا مردم عملکرد ناصحیح برخی مسؤولان را به حساب نظام اسلامی و اسلام نگذارند، و در واقع از این حیث رسانه باید در بیطرفی کامل قرار داشته باشد تا مخاطبان به گفتههایش اعتماد کنند. تحقیقات نشان داده است مردم بین مباحث مختلفی که از رسانه پخش میشود تفکیک زیادی نمیکنند، یعنی بیاعتمادی مخاطب در یک بعد روی سایر ابعاد تاثیر میگذارد. بویژه در ارسال پیامهای ارزشی و تبلیغ معارف دینی، اصل مهم در نظر مخاطبان صلاحیت معرفتی و اعتقادی و اخلاقی گوینده است که برای رسانه نیز حائز اهمیت زیادی است.
حتی در جایی که مسؤولان نظام نماز بخوانند اما مثلاً با مراجعان خود بدرفتار باشند یا بدتر از آن ارباب رجوعی را به بهانه نماز بیاندازه معطل بگذارند و مانند اینها در ذهنیت مخاطبان نسبت به موضوع اثر میگذارد. در این موارد رسانه وظیفهای مضاعف پیدا میکند، یعنی علاوه بر آنکه کار خود را خوب انجام میدهد باید با چشم بینا و تیزبین خود، ذهنیتهای منفی مخاطبان را دریابد و سازندهترین برخورد را با آن بنماید.
پیشنهادها و راهحلهای عملی
پس از بیان چند موضوع اساسی راجع به آسیبشناسی رسانه در بسط و ترویج فرهنگ نماز، به ذکر پیشنهادهایی برای تحقق نکات یاد شده و موفقیت بیشتر رسانه در این امر مهم میپردازیم:
نتیجهگیری
بهترین وسیله برای تحصیل ایمان، نماز است که یکی از ارکان پنجگانة اسلام برای همة افراد در همه حال معین کرده است. نماز یعنی توجه به خدا یعنی رو آوردن بنده به خدا و عرض حاجت به درگاه خدا کردن و از خدا یاری خواستن و طلب راهنمایی کردن. وسیلة نزدیک شدن به خدا و جلوگیری بنده است از بدی وگناه که پیغمبر(ص) فرمود: «نماز باعث تقرب پرهیزگاران است به خدا» و در قرآن مجید آمده: «نماز از زشتی و بدی جلوگیری میکند» هر گناهی که از انسان سر میزند، درنتیجة غفلت از خداست. هنگامی که آدمی متوجه به خدا و به یاد خداست، کمتر مرتکب خیانت یا جنایتی میشود، زیرا خدا را حاضر و ناظر میداند و ازعدالت خدا میترسد و قرآن در گوش دلش میخواند: «اِنّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»(فجر/14) یعنی: خدا در کمین و از آنچه میکنید آگاه است. امام فرمود: «پس از معرفت خدا، چیزی از این نمازهای پنجگانه برای آدمی بهتر و سودمندتر نیست.» عبداللّهبن مسعود میگوید: «از پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله پرسیدم کدام عمل در نزد خدا پسندیدهتر از همه است؟ فرمود: نماز در وقت خودش که خدا در قرآن فرموده: «اِنّ الصلوة کانَتْ عَلَی المؤمنین کتاباً مَوْقُوتا.»(نساء/103) یعنی نماز در اوقات معین بر مؤمنین واجب شده است. به جا آوردن نماز در وقت خود آدمی را عادت میدهد که در کارها منظم باد و وعدههای خویش را محترم شمارد و وی را به انجام وظیفه آشنا و معتاد میسازد. گذشته از این که انسان در اوقات پنجگانة شبانهروز به یاد خدا میافتد و در برابر خدا میایستد و با خدا راز و نیاز میکند.
بنا بر این تبلیغ نماز در رسانه، اهمیت فوقالعاده دارد؛ زیرا همانطور که نماز مقدمات ظاهری مانند پاکی و طهارت و شرایط مکان و لباس موقعیت فیزیکی، دارد، مقدمات باطنی نیز دارد که عمده مطلب و آنچه مصلی را به مقصد نهایی نزدیک میکند همین باطن نماز است. امام راحل(ره) فرمودهاند: «بدان که از برای نماز غیر از این صورت، معنایی است و غیر از این ظاهر، باطنی است؛ و چنانچه ظاهر را آدابی است که مراعات ننمودن آنها یا موجب بطلان نماز صوری یا نقصان آن گردد، همینطور از برای باطن آدابی است قلبیه باطنیه که با مراعات ننمودن آنها، نماز معنوی را بطلان یا نقصان دست بدهد؛ چنانچه با مراعات آنها نماز دارای روح ملکوتی شود.»( امام خمینی ،1373،2)
بزرگترین تأثیر ناخودآگاه رسانه ها به خصوص تلویزیون مشاهده روابط بسیار نزدیک و گرم دختر و پسر در برخی از فیلم های خارجی و داخلی، عدم شوق و رغبت به نماز و ایجاد کسالت در انجام فرایض است. این نحوه نمایش روابط دختر و پسر در فرهنگ اسلامی جایی ندارد، از این رو، به طور طبیعی و تدریجی اثر تخریبی خود را در روحیه جوان باقی خواهد گذاشت و خود نوعی تهاجم فرهنگی از طریق رسانه هاست.
رسانه یکی از عوامل مؤثر مهم زندگی است و باید با خواست و ارزش های معنوی خانه و خانواده و جامعه همسو و هماهنگ باشد، تا بتواند گرایش به نماز اول وقت را در نوجوانان و جوانان زنده نگه دارد.
بنابراین، برای رسیدن به روح و پیام معنوی نماز و درک فضیلت وقت نماز، تأکید بر ضرورت ایجاد یک سیستم سه گانه (خانه، مدرسه، رسانه) به صورت عناصر هماهنگ و حرکت کننده در یک جهت واحد، امری منطقی و اجتناب ناپذیر مینماید. باید این مجموعه به هم پیوسته، برای انتقال فرهنگ نماز، هماهنگ و ـ از همه بالاتر ـ همدل باشند. اگر شیوه های تربیتی مربوط به نماز و برنامه های زمینه ساز و جانبی اوقات فراغت در خانه، مدرسه و رادیو تلویزیون با هم متناقض باشند، کودکان و نوجوانان به شکل صحیح به نماز گرایش پیدا نخواهند کرد و روح حقیقی نماز در وجود آنان درجوانی تحقق نخواهد یافت.
بیشک در هر برههای از زمان شناخت دقیق دیدگاههای اسلام و نقش دستورات و احکام و اجرای آن نجات بخش جوامع بشری مسلمان بوده است و نماز که از ستون دین و کلید بهشت است، نقش مهمی در بازسازی افراد بخصوص قشر جوان خواهد داشت.
منابع
- قرآن کریم. اسمی، رضا «نقش نماز در بهداشت روانی فرد و جامعه» مرکز تحقیقات صدا و سیما، 1377 .
- افروز، غلامعلی «روشهای پرورش احساس مذهبی» انتشارات انجمن اولیا و مربیان، 1386 .
- امامخمینی، «آدابنماز» مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1373.
- امامخمینی، «پرواز در ملکوت» جلد اول، چاپ اول، دفتر انتشارات اسلامی، 1369.
- امام خمینی «سر الصلوة» موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1373.
- بهشتی ، سیدمحمدحسین «نماز» انتشارات بقعه، 1385.
- دادستان، پریرخ «نقش تلویزیون در شکلگیری و تقویت مفاهیم مذهبی و اخلاقی کودکان دوره ابتدایی» مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، 1377.
- دستغیب ، سیدعبدالحسین «توحید»، دفتر انتشارات اسلامی، 1385.
- ر. ماى. لى «شخصیت» ترجمه دکتر محمود منصور، نشر مشترک سازمان سمت و - دانشگاه تهران، چاپ چهارم ،1380.
- سفینه البحار، جلد دوم، ناشر بنیاد پژوهشهای اسلامی.
- طباطبائی، سید محمدحسین «تفسیرالمیزان».
- مجله پیوند، مقالة «نیازهای اساسیو بهداشت روانی» دی ماه 1369.
- مطهری، مرتضی«طهارت روح» انتشارات نشر نماز، ستاد مرکزی اقامه نماز، 1381.
- مولانا، حمید «گذر از نوگرایی» ترجمه یونس شکرخواه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371.
- میرفخرایی، مجید، متخصص صحنهپردازی، مصاحبه در برنامه تلویزیونی شما و سیما. مورخ 28/3/78.
- نجاتی، محمد عثمان« قرآن و روانشناسی» ترجمه عباس عرب، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، 1369.
- نصر، سید حسین «جوان مسلمان و دنیاى متجدد» مترجم مرتضی اسعدی، انتشارات طرح نو ، 1387.
- نظرسنجی از مردم تهران درباره نماز جمعه، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، شمارههای بازیابی 4581378 و 4591378.
- نهجالبلاغه، گردآوری سید رضی، مترجم محمد دشتی، انتشارات الهادی، 1383
- نهج الفصاحه، جلد دوم، مترجم علی سلیمی، ناشر جمهوری .