آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

نقش والدین در هدایت جوانان به نماز جماعت و مسجد

فرانک بهمنی
عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج



مقدمه

در تعلیم و تربیت  امروزه مفاهیمی‌مانند هدف‌های پرورشی در «حوزه عاطفی » مورد توجه قرار می‌گیرد که شامل هدف‌هایی مانند ایجاد تغییراات در علایق، نگرش‌ها و ارزش‌ها و نیز رشد ارج شناسی و سازگاری را نسان می‌دهد (5،ص:20). در نهایت تمام این هدف‌ها یک هدف کلی وجود دارد، تربیت «شهروند شایسته». شهروندی شایسته برای مرزهای داخلی، که بیشترین و بهترین کار آمدی را داشته باشد.
هدف اسلام، که دارای افق دیدی گسترده و فراگیر است، آماده ساختن و تربیت «انسان شایسته» است. مطلق انسان به معنای گسترده و فراگیر، انسان از جهت انسان بودن، و شکوفا شدن در تمام ابعاد و جهات انسانی. آنچه در فرهنگ اسلام اهمیت بسزایی دارد ایمنی در برابر آسیب‌های اجتماعی، انحرافات اخلاقی و تاثیرات فرهنگ‌های ناهماهنگ با فرهنگ اسلامی ‌است. پایبندی به آموزه‌های دینی و داشتن تقیدات مذهبی سد محکمی‌در برابر این معضلات می‌باشد. تقیدات مذهبی علاوه بر کنترل رفتارهای فردی تأثیر به سزایی در افزایش عزت نفس، بهبود روابط خانواده و کاهش رفتارهای ناهنجار در اجتماع می‌گردد(رک 25، ص: 95).
آئین اسلام، از بعد اجتماعی مهمی‌برخوردار است و با عنایت به برکات آثار وحدت و تجمّع، در بسیاری از برنامه‌هایش بر این بعد تأکید کرده است. برگزاری نمازهای روزانۀ واجب نیز به صورت جماعت، یکی از این برنامه‌ها می‌باشد. نماز جماعت، نشان دهندۀ قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام میان آنهاست. تفرقه را از بین می‌برد. و منافقان را مأیوس می‌سازد. نماز جماعت، نمایش حضور در صحنه و پیوند «امام» و «امت» است. ترغیب نوجوانان به شرکت در نماز جماعت و حضور مؤثر آنان در مساجد یکی از اهداف تربیتی اسلام است زیرا شرکت متداوم در جمع مسلمانان علاوه بر آنچه بیان شد، سبب تعالی روح انسان واستحکام عقیده و فکر  می‌گردد.
خانواده اولین و با نفوذ ترین، محیط تربیتی برای افراد به شمار می‌آید، وجود پیوندهای عاطفی میان والدین و فرزندان، راه را برای تحقق ابعاد متنوع تربیت از جمله تربیت اجتماعی همواره می‌کند.
در این مقاله برآنیم تا نقش خانواده را در ایجاد مبانی ترویج فرهنگ حضور فرزندان در نماز جماعت و گرایش به حضور در مساجد  بررسی نمائیم.


مبانی نظری تحقیق

2-1.حقیقت انسان و عبارت

حقیقت انسان حقیقتی است جمعی و تألیفی که در عین حال  دارای وحدت  است. ذات انسان مشتمل است بر عقل و نفس و طبع، که برای هر یک از این امور سه گانه آثار و لوازمی‌است و کمال انسان در این است که در نتیجۀ سعی و کوشش از مرتبه و حد طبع به مرتبه وحد عقل ارتقا و یابد تا بتواند یکی از ساکنان حریم حضرت الهیه گردد و این هنگامی‌است که باطن انسان به نور علم و دانش حقیقی روشن و منور گردد و در نتیجۀ عمل وسعی و کوشش، از عالم دنیا و علایق و خصوصیات آن تجرد حاصل کند (18، ص:498). و غرض از وضع قوانین و نوامیس الهی و ایجاب والزام عبادات و طاعات نیز همین است. این که علم غیب، عالم شهادت را به استخدام خویش در آورد و شهوات و امیال نفسانی خادم عقل و مطیع امر و فرمان او باشند. (همان، ص: 499).
عبادت از ریشۀ «عبد » به معنای خضوع، اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است(5،ذیل کلمه عبد). از ریشۀ عبد، دو مصدر عبودیت و عبادت مشتق شده است، این  دو واژه در عبری و عربی کاربرد داشته و معنی همسان دارند. در حدیث، پیامبر (ص) بهترین نحو عبادت را بیان می‌دارند. «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و  باشرها بجسده و تفرغ لها، فهولایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسر ام علی یسر» بهترین مردم کسی است که عبادت را معشوق خود بداند. با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد. آنگاه نگران نخواهد بود که دنیا برای او به سختی بگذرد یا به آسانی  (22، ج: 3، ص :131).
 از نظر اسلام سرلوحه تعلیمات، عبادت است. اگر عبادت صحیح بجا آورده شود، انسان در مسائل اجتماعی و اخلاقی نیز موفق خواهد بود. و نماز بنابر آیات و روایات متعدد عالی ترین عبادات و یکی از مؤثر ترین آنها در روح و روان انسان  می‌باشد. که در تمام ادیان به آن سفارش اکید شده است. (رک 7). امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: بعد از ایمان به خدا چیزی در حد نماز نیست. خداوند به پیامبر می‌فرماید: وَ أَمر اَهلَکَ بِالصَّلوة وَ اصطَبر عَلَیها (طه / 132) به خاندان دستور بده که نماز بخوانند، خودت هم بر نماز صبر کن. شهید مطهری می‌فرماید امکان ندارد انسان انسان کامل بشود بدون عبادت و پرسش (رک 26، ج : 1، ص:296).
و اما سر نماز عبارت است از خضوع و خشوع بدن و اعضاو جوارح آن در پیشگاه حضرت پروردگار پس از طهارت از نجاسات، خضوع و خشوعی توأم با ذکر خداوند و حمد و ثنای او به زبان، و اعراض  از اغراض حسی و امتناع از توجه به حواس و به یاد آوردن احوال آخرت و ملکوت، تشبه به بندگان خالص و مخلص خدا و قدوسیان و حمد و ثناگویان‌ خداوند، موجب‌عروج قلب‌و روح به جانب حضرت حق و استفاضه از عالم انوار و القاء معارف و اسرار و استمداد از ملکوت سماوات و نفوس کلیه است و بهمین دلیل شارع مقدس  عبادتی به نام نماز را وضع نموده است. (18، ص: 500).
 نماز در بین عبادات و مناسک الهّیه سمت جامعیت و عمودیت دارد، و جمیع مقامات معنوی انسانی به حسب سفر معنوی آن می‌باشد از عالم مُلک به قرب و وصول الهی، و نماز بُراق این سیر است. البته برای نماز مقامات و مراتبی است که هر مرتبه با مرتبه دیگر تفاوت دارد. پس میزان در کمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقی و صعود به اوج کمال و وصول به باب الله با مرقات نماز است.(8،ص:6). بنابراین مؤمن به حق و حقیقت و سالک الی الله به قدم معرفت، لازم است خود را برای این سفر معنوی و معراج ایمانی مهّیا کند و با جنود الهی و مصاحب، این راه را طی کند که از شیطان و جنود او مصون و محفوظ بماند. (همان)

2-2.ارتباطات انسانی  و اسلام

از سال 1950 میلادی، علم ارتباطات انسانی زیر مجموعه علوم انسانی گردید و از آن پس تحولات زیادی در عرصۀ مناسبات اجتماعی و روابط خانوادگی به وجود آمد. ویرجینیا سیتر  کارشناس خانواده درمانی معتقد است: «ارتباط در نظر من به چتر خیلی بزرگی می‌ماند که تمام آنچه را که بین آدمیان می‌گذرد می‌پوشاند و بر آن اثر می‌گذارد. زمانی که کودکی به دنیا می‌آید، ارتباط بزرگترین عاملی است که نوع رفتار او با دیگران و حوادثی را که در جهان اطراف برایش اتفاق می‌افتد، تعیین می‌کند» (12، ص: 43). برایان تریسی  در پژوهش خود که با هدف بررسی نقش ارتباطات انسانی در شادکامی‌اجرا شده است، مشخص نمود که ارتباطات انسانی مطلوب تا 85%، موجب نشاط و شادابی افراد می‌گردد(19،ج:1،ص :43). بنابراین در صورتی که افراد جامعه در محیطی گردهم آیند که سالم وبدور از خود فریبی و دیگر فریبی باشد. رشته‌های مودت بین آنها محکمتر خواهد شد و به همین مناسبت بسیاری از نیازهای روحی وروانی افراد نیز تأمین خواهد شد. بر همین اساس اسلام برای پیوندهای اجتماعی و اخوت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان آنها، بسیار اهمیت داده و هر سخن و عملی را که سبب گسستن پیوندها و روابط خوب شود، ناروا و گناهی بزرگ محسوب کرده است، که مانع قبولی عبادات می‌گردند. و توصیۀ مؤکدی در برگزاری برخی عبادات به شکل جمعی نموده است. خصوصاً خواندن نماز در جماعت مسلمین از سنت‌های مؤکد اسلام است. و امام می‌فرمایند: هیچ عبادتی به اندازۀ نماز جماعت خواندن سبب شکست شیطان نمی‌گردد (8، ص : 32).
 در اجتماع مؤمنین، قلوب آنها که دست غیبی الهی با آن است به هم نزدیک می‌شود و تألیف قلوب سبب همدلی و همفکری مسلمین با یکدیگر می‌گردد. آشنایی و دوستی، احساس مسئولیت افراد را نسبت بهم افزایش می‌دهد و تلاش مؤمنین در حل مشکلات یکدیگر بارزتر خواهد بود.
اسلام از گوشه گیری شدیداً تنفر و اکراه دارد، پیامبر فرموده اند: «مؤمن کسی است که با مردم بیامیزد، براذیت و آزار آنان (ناراحتیهایی که لازمه ی زندگی اجتماعی است)شکیبایی ورزد. پاداش چنین کسی بسیار بزرگتر از کسی است که نه با مردم می‌آمیزد  و نه در برابر آزار و اذیتهای آنان شکیبایی از خود نشان می‌دهد (21، ص:258).احادیثی که رفتن به مسجد و خواندن نماز به جماعت را توصیه می‌کنند، همه حکایت از پاداشهایی بزرگ و اثرات بسیار  عالی در روح و روان انسان دارد و تمام این موارد بیانگر اهمیت و ارزش و تأثیر بالای حضور مسلمین در مساجد برای انجام عبادات، خصوصاً نماز دارد. از جمله آثاری که ذکر شده است : شرکت دائم در نماز جماعت، انسان را از منافق شدن بیمه می‌کند (رک 28،ج1:،ص488:). و برای هر گامی‌که به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود، ثواب و حسنه در نظر گرفته شده است (29،ج:8، حدیث: 22815). و تعداد حاضران در نماز جماعت هر چه بیشتر باشد بهتر است. پیامبر فرمودند«ماکَثَرَ فَهوُ اَحَبُّ الی الله ». (رک 29،ج:8،ص:258).

2-3.تعلیم و تربیت

تربیت به معنای پرورا نیدن، رشد دادن، هدایت کردن در مسیری مشخص و به فعلیت رساندن است، در لغت مصدر فعل«ربی» و«یربی»از ماده «ربو» است. می‌توان آن را پرورش دادن قوای روحی و جسمی‌برای رسیدن به کمال مطلوب دانست یا آنکه ایجاد کننده صفات پسندیده و ملکات فاضله شمرد. مراقبت سالم از حیات در حال رشد،ایجاد  تغییر در شخص به منظور درک مسائل و زمینه سازی مطلوب برای استقلال فکری نیز تعریف دیگر آن است (24،ص:129 ورک 10،ص:109-91).
در تربیت دینی اصل بینش، گره زدن ایمان با عنصر عقل و عشق و قرار دادن انسان در مسیر جذ به الهی و حیات طیبه است تا روابط انسان با خدا، خود، جامعه و جهان در پرتو رابطه با انسان کامل که مربی و معلم حقیقی است، تنظیم شود (10،ص:92). در واقع برای رسیدن به حقیقت دینداری و درک مقامات انسانی  باید تمام ابعاد دین به منصه ظهور برسد تا بتوان آن شخص را به معنای حقیقی دین باور دانست.

2-4.خانواده و اهداف آن

خانواده نظامی‌نیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا می‌کند،ودارای اعضایی است که وضعیتها و مقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای وضعیتها، افکار و ارتباطات  خویشاوندی که مورد تأیید جامعه‌ای است که خانواده جزء لاینفک آن است ایفای  نقش می‌کند (14،ص:46). در هر  صورت خانواده، سازمانی فعال ، پویا، زنده و بنیادین است. لذا مانند هر سازمان دیگری، اهداف خاصی برای تشکیل و تداوم آن می‌توان در نظر گرفت. دانشمندان نظرات متفاوتی در هدف  زندگی بیان کرده اند. از دیدگاه یونگ هدف زندگی یافتن توفیق و جایی در جهان  است (16، ص:39).و آلپورت نیز معتقد است: «کسانی که از سلامت روان برخوردارند، فعالانه در پی هدفها و امیدها و رؤیاهای خویشند، و ایثار و حُسن تعهد معنا و‌هادی زندگی آنهاست(همان،ص:174). از دیدگاه اسلام، هدف زندکی، نیل  به سرحدکمال و بالندگی است، رشد و بالندگی تمام اعضای خانواده (4، ص: 47).
 از وظایف پدر و مادر، پرورش فرزندان سالم و شایسته است. آنچه باید مورد توجه قرار  گیرد، صرفاً فرزند آوری نیست، بلکه تربیت فرزندان به شکل کامل و جامع آن، مورد نظر است. تربیتی که دارای ابعاد متنوعی نظیر عاطفی، اجتماعی، عقلی، فیزیکی و اخلاقی است. بنابراین تربیت اجتماعی یکی از مؤلفه‌هایی است که تحقیق آن نیاز به محیط مساعد دارد و خانواده، اولین نهاد تربیتی است که شرایط لازم برای این مؤلفه را داراست.هدف دیگر تشکیل خانواده، حفظ و تقویت ایمان است. ایمان به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر در برابر خدا است(20، ج:1، ص:124). در تفسیر المیزان، این واژه به معنای استقرار اعتقادات در قلب، آمده است. ایمان همانند سایر ویژگیهای آدمی‌در معرض فزونی یا کاستی قرار می‌گیرد. عوامل زیادی در حفظ و تقویت ایمان مؤثر است، که از جمله آنها می‌توان به خود سازی، معاشرت صحیح، تفکر هدفمند، مراقبه و نیز تشکیل خانواده اشاره کرد. متقابلاً عواملی نیز موجب تضعیف ایمان می‌شود.مواردی نظیر هوس گرایی، اصالت دادن به تمایلات شخصی، شرکت در اجتماعات ناسالم و دوستان هرزه .... را می‌توان نام برد (23،ص:91). خانواده با استفاده از عواطف سالمی‌که در بین اعضاء آن وجود دارد، حس مسئولیت، و ارتباط سودمندیها و ضررهای اعضاء خانواده، می‌تواند نقش مؤثری در شخصیت اجتماعی فرد و انتخابهای او داشته باشد. تعامل سالم والدین با فرزندان نوعی تعهد ایمانی واخلاقی را در آنها ایجاد می‌کند که سبب احساس مسئولیت در قبال خود و دیگران می‌گردد. و فرد از حالت خود محوری خارج شده، بر اساس ایمان دینی، حس نوع دوستی  در او تقویت می‌شود.

3. والدین و تربیت

تربیت مطلوب، دلپذیرترین و نیز دشوارترین وظیفه والدین و مربیان است. بهمین علت حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «خیرُ ما وَرَّث الاباء الابناءَ الادب». بهترین ارثی که پدران می‌توانند به فرزندان خویش بدهند ادب است (6، ص:393). افلاطون، تربیت را زیباترین چیزی می‌داند که در روح بهترین  انسانها آشکار شده است (23،ص:123). پس می‌توان آن را جذابترین کارها تلقی کرد. و در جای دیگری گفته است، دوکار بسیار دشوار است، حکومت و تربیت آنچه از دشواری تربیت می‌کاهد، علاقه و عشق پدر و مادر به فرزند است، به گونه‌ای که سختیهای راه را با جان می‌خرند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «رحم الله والدین اعانا ولدهما علی بر هما» . رحمت الهی شامل حال پدر و مادری باد که با تربیت صحیح فرزند خود را در نیکی به والدین کمک و یاری نمایند (28، ج:2، ص:625). 
    تربیت شامل ابعاد بدنی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی و اخلاقی یادینی است و هر یک عوامل و شیوه‌های خاصی را در بر می‌گیرد. آنچه باید مورد توجه والدین قرار گیرد، تربیتی است که ناظر به همه ابعاد مذکور باشد، در این صورت می‌توان آن را تربیت جامع تلقی کرد. از حیث روش نیز، تربیت شامل دو جنبه ارتباط کلامی‌و عملی است. در تربیت کلامی‌، والدین و مربیان غالباً متکی به استفاده از شیوه گفتار بوده رسالت تربیتی خویش را صرفاً در این حد و اندازه می‌بینند و تربیت فرزند به وسیله آنچه که از والدین و مربیان می‌شنود و دریافت می‌کند، صورت می‌گیرد.در حالی که در تربیت عملی، فرزند  قادر است تا ارزشهای تربیتی و اخلاقی را کاملاً در رفتار مربیان و والدین مشاهده کند و به این تربیت، شخصیتی محکم و با ثبات بیابد. امام سجاد(ع) می‌فرمایند:«حق فرزندت این است که: بدانی او قسمتی از وجود تو است و جزئی از درخت هستی تو به شمار می‌رود. در این جهان، خوبی  و بدی او با تو ارتباط پیدا می‌کند. تو درباره آنچه نسبت به او مسئولیت پذیر شده ای، مورد سؤال قرار خواهی گرفت، از نظر : 1-تربیت و آداب آموزی . 2-دلالت کردن به خداشناسی . 3- یاری کردن با او، در راه اطاعت حق. و این وظایف را به دو طریق، یکی عمل خودت و دیگری راهنمایی و آموزشی که به او ارائه خواهی نمود، ادا می‌کنی . عمل تو دربارۀ او چنین باشد  که یقین داری، اگر در این راه کمترین زحمتی به خود می‌دهی، پاداش کافی خواهی داشت و اگر کمترین کوتاهی نمایی، دقیقاً مورد مؤاخذه، ملامت و مجازات قرار خواهی گرفت. در رابطه خود با او، طوری رفتار کن که نزد خدا معذورباشی، در برپاداری او، سرپرستی شایسته داشته باشی و در راه اصلاح نواقص او از تواناییهای خود او کمک بگیر و در این راه پناهی جز خدا نیست (23، ص : 129-128 ورک 4، ص :123-120).

4-راهکارهای تربیت دینی فرزندان (با محرومیت حضور در مسجد)

4-1. شناخت فرزندان

اکنون مراحل مختلفی را که والدین باید در تربیت فرزندان رعایت نمایند، تا فرزندان از شایستگی‌های فردی و اجتماعی برخوردار کردند و بتوانند فرد مفیدی در جامعه اسلامی‌گردد و حضور مشخص و بارزی در اجتماعات مسلمین خصوصاً نماز جماعت داشته باشند آورد می‌شود. 
پدران و مادران نیازمندند برای رسیدن به نتایج مطلوب در تربیت فرزندانشان، ابتدا او را بشناسد. زیرا معرفت اولین گام برای تربیت است. معرفت والدین شامل زمینه‌های متنوعی می‌شود که ذیلاً مهمترین آنها را نام می‌بریم: 1-نیازهای اساسی روانی 2-استعدادهای اصلی 3-علائق و گرایشها 4-ویژگیهای رشد 5-ضعفها و کاستیها.

4-2. تربیت عملی و الگوپذیری

اسلام سر مشق دادن را بزرگترین وسیله ی تربیت می‌داند. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیراً (احزاب / 21) مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود. برای آن‌ها  که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند وخدا را بسیار یاد می‌کنند.  این اصل تنها شامل پیامبر ما محمد مصطفی (ص) نمی‌شود بلکه حکمی‌است که در مورد  همۀ نبوت‌ها صادق است. همۀ پیامبران خدا و فرستادگان او برای ملت‌ها الگو بودندو هستند. «قدکانت لکم اسوة حسنه  فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه /4) برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت. از طرف دیگر، قرآن به نکته عمیق و ظریفی اشاره می‌کند و می‌فرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله» (ال عمران / 31)‌ای پیامبر بگو که اگر خدا را دوست می‌دارید، مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد. اینجا به عاطفه و فطرت پاک افراد اشاره می‌کند و از آن برای هدایت استفاده می‌کند.
 والدین نیز بیشترین نقش خود را در تربیت فرزند با بهره گیری از روش همانند سازی (الگوگیری) ایفا می‌کند. کودک از سالهای نخستین زندگی، رفتار والدین را اقتباس نموده درصدد درونی ساختن آنها بر می‌آید. این امر به تدریج، جای خو را به همانند سازی با والد همجنس می‌دهد و به این طریق رفتار مطلوب جنس خویش را از پدر و مادر می‌آموزد بدیهی است تأثیر پذیری فرزند از والدین، محدود به مشاهده رفتار و الگو پذیری عملی از والدین نیست، بلکه علاوه بر آن ارتباط کلامی‌والدین نیز برتکوین شخصیت فرزند اثر گذار است. ولی در مقایسه این دو، تأثیر رفتار عینی و مشهود بیش از رفتار کلامی‌است (23،ص:91و رک27،ص:320-309).بنابراین والدین 2 نکته را در تربیت دینی فرزند باید مورد توجه خاص قرار دهند:1-بالابردن معارف فرزندان نسبت به پیامبران و اهل بیت و شناساندان عملکرد آنها در صحنه‌های مختلف . 2-تصحیح رفتار و اعمال خود. به عنوان نمونه در صورتی که والدین مایل هستند فرزندانشان در نماز جماعت حضور متداوم داشته باشند و اهل مراقبه و رفت و آمد به مسجد باشند. ابتدا باید دیدگاه اهل بیت (ع) و اهتمام آنان را به حضور در مسجد و خواندن نماز به جماعت در موقعیت‌های مناسب برای آنان بیان کنند و سپس  خود والدین نیز اهتمام به حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت داشته باشند. تا فرزند علاوه بر یادگیری رفتاری، اثرات خوب این عملکرد را حس کند و عیناً درک کند. تا بتواند با اشتیاق تطابق ایجاد کند.

4-3. شناخت خداوند مهربان

قاعده‌ی کلی و اصل اساسی تربیت اسلامی‌، ایجاد پیوند میان قلب انسان و خدا است، پیوندی دائمی‌که هر لحظه قلب را بر می‌انگیزد تا به خدا رجوع و در هر کاری از قانون اساسی و ابدی او طلب مشورت کند. پیوندی که با آن هر چیزی کامل و تمام، و بدون آن همه چیز پوچ و بیهوده می‌شود. در احادیث نیز آمده است اولین معرفت، معرفت خداوند است بنابراین والدین باید قبل از هر چیز درس توحید به فرزند بیاموزد که زیربنای تمام دینداری است. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید:«استدیموا الذکر فانه ینیر القلوب و هو أفضل العبادة» پیوسته خدا را یاد کنید که دل را نورانی می‌کند و برترین عبادتهااست (6، ج:2،ص:255). برای تفهیم این حقیقت به فرزندان می‌توان از روشهای زیر بهره گرفت. 
1.عالم نمایشگاه خلقت خداوند است و هر چیز به دست قدرت او خلق شده حضرت علی(ع) می‌فرمایند:«و ظهرت فی البدایع التی احدثها آثار صنعته و اعلام حکمته فصار کُلُ ما خلق حجة له و دلیلاً علیه» در ساخته‌های بد یعش آثار صنع و نشانه‌های حکمتش آشکار است. از این رو آنچه آفریده حجت و دلیل بر وجود اوست. (2،خطبه:91).
2. شناساندن خداوند به صفت رحمانیت و رحیمیت به فرزندان ؛ بسیار مهم است که فرزندان ما شناخت صحیحی از خداوند داشته باشند شناختی که شایسته عزت و کمال الهی است .یکی از صفات خدای متعال که بر صفات دیگر غلبه دارد صفت رحمت خداوند است، اگر انسان محبت الهی را درک کند و بفهمد صدور شرایع از سر لطف و عشق الهی به بنده خویش است هرگز از انجام آنها روبر نمی‌تابد. و خاصعانه تسلیم خواست پروردگار خویش می‌گردد زیرا همۀ آن برنامه‌ها را، راه رسیدن به محبوب و طی مدارج کمال و موفقیت خویش می‌بیند. رفتن به مساجد را برای قبولی عبادت، با جان و دل می‌پذیرد و حضور در جماعت را برای درک حضور بیشتر خداوند بر خود واجب می‌کند. پسر بر والدین لازم است که با شناسایی ارتباط معصومین (علیهم السلام) با خداوند و تبیین لطف و رحمت الهی فرزند را در انجام تکالیف حتی مستحبات بیمه نمایند. 
«فانظر الی آثار رحمة الله کیف یحی الارض بعد موتها ان ذلک لمحی الموتی و هو علی کل شیء قدیر» (روم /50) به آثار رحمت الهی بنگر که چگونه زمین را بعد از مردنش زنده می‌کند، چنین کسی زنده کنندۀ مردگان است و او بر همه چیز تواناست. «و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبنا مع الشاهدین» (مائده / 83) و هر زمان آیاتی را که بر پیامبر نازل شده بشوند، چشم‌های آنها را می‌بینی که از شوق اشک می‌ریزد، بخاطر حقیقتی که دریافته اند. امام صادق (ع) :«من اکثر ذکر الله احبه الله» هر کس خدا را بسیار یاد کند، او را دوست خواهد داشت (13،ص : 82) . «و ان الله مع المؤمنین »( انفعال / 19) خداوند با مؤمنان است. «و ربک الغنی ذوالرحمة (انعام / 133)پروردگارت بی نیاز و مهربان است.

4-4.تربیت عقلانی وعلمی

معمولاً در فرهنگ مسیحی میان عقل و ایمان مرزی کشیده می‌شود. پس از پیدایش تضاد میان پاره‌ای از نظریات علمی‌و عقاید بیان شده در کتاب عهدین (تورات و انجیل) پاره‌ای از متکلمان و فیلسوفان مسیحی برای از میان بردن تضاد، این دو موضوع را از یکدیگر متمایز ساختند. امر علم و فلسفه را به عقل و روش عقلانی واگذار کردند و امر مذهب و اخلاق را و بطور کلی ارزشها را به ایمان و احساس و برداشت شخصی محول نمودند. نتیجۀ این تفکیک، تضعیف رویکرد دینی در بین جوانان و برخی روشنفکران بود زیرا آموزه‌های ضد عقل را دستاویز اربابان کلیسا برای سلطه و راحت طلبی می‌دانستند....
 در اصول و مبانی دین اسلام، استدلال و تعقل پایۀ اعتقادات افراد را تشکیل می‌دهد. و جهان بینی اسلامی‌یا نظام توحیدی بر پایۀ عقل استوار است و از این جهت تفاوتی میان احکام علمی‌و احکام فلسفی وجود ندارد. در شریعت اسلام نیز عقل یکی از منابع عمدۀ استنباط احکام اسلامی‌است(15،ص:176). عقل و عاطفه در اعتقادات دینی با هم ترکیب می‌شوند. فردا از طریق عقلانی وجود خدا را اثبات می‌کند و با شناخت خداوند او را دوست می‌دارد. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «الایمان معرفة بالقلب، و اقرار باللسان و عمل بالارکان » ایمان معرفتی عقلانی، اعتراف بر زبان و عمل به ارکان است. وقتی شناخت عمیق و گسترده باشد و تمام وجود فرد را در برگیرد، به فرمودۀ حضرت علی (ع)، معرفت به مرحلۀ کمال برسد. در این صورت معرفت، احساسات و عواطف انسان را نیز در بر می‌گیرد و آدمی‌را مجذوب موضوع می‌سازد و فرد با تمام وجود به سوی آنچه را که شناخته و قلبا مورد  تصدیق قرار داده است حرکت می‌کند، در اینجاست که عقل و ایمان به اندیشه و عمل فرد حاکم می‌شوند. پس پدر ومادر آگاه باید بعد از معرفت خداوند، مبانی نظری نماز و اهمیت حضور در مسجد و برگزاری نماز جماعت را برای فرزندان روشن و منقح کنند. و سپس با عملکرد و رفتار خود و .....آنها را به خواندن نماز به شکل جماعت ترغیب نمایند.

4-5. رفتار محبت آمیز

«راه سالم پیوند با جهان، راه عشق است» (16، ص:82) اریک فروم7 با بیان این مطلب، حدومرز عشق و مجبت را از ارتباط انسانها با یکدیگر فراتر برده، آن را نوعی رابطه با جهان تلقی می‌کند، خانواده که رنگ الهی یابد، عاطفه اعضاء خانواده در آن بسیار مشهود تر خواهد بود. و عاطفه، صمیمیت و همدلی را در پی خواهد داشت. فرزندان به والد مهربانتر بیشتر توجه می‌کنند و نقش پذیری و اطاعتشان از او بیشتر است. والدینی که فرزندان را توصیه به حضور در نماز جماعت می‌نمایند هر قدر با محبت بیشتر و با عطوفت باشد تأثیر پذیری و اطاعت بیشتر شده و گاهی مشاهده شده فرزندان پر از مرگ والدین بخاطر محبتی که نسبت به آنان دارند، و اعتقادات دینی که والدین در شرایطی حتی پس از مرگ می‌توانند نظاره گر اعمال آنان باشند این حضور را تداوم می‌بخشند تا آنها را شاد نمایند. البته تداوم حضور در نماز جماعت و مسجد طبیعتاً اثرات روحی بسیار بالایی دارد که خود به تعمیق روابط عاطفی کمک می‌کند. بنابراین والدین با ابراز محبت که تبلور نیروی عشق است، به تبادل عاطفی با یکدیگر و فرزندان می‌پردازند که سبب تأثیر گذاری بیشتر آنها می‌شود.

4-6.رغبت شناسی

در بحث شناخت فرزندان به مسأله علایق و گرایشها اشاره گردید ودر این موضع،  استفاده مطلوب از آن بررسی خواهد شد. علائق و گرایشها، چه از وجود آنها دقیقاً آگاه بوده یا به بخشی از آنها واقف نباشیم، عامل تعیین کنندۀ رفتار هستند و بیش از آنها، ما به وجودشان وابستگی داریم. لذا شناخت علائق یارغبتهای فرد به معنای درک مهمترین بخش شخصیت اوست. علائق از حیث ماهیت آنها به دو دسته اصولی و غیر اصولی یا منطقی و غیر منطقی تقسیم می‌شوند. علائق اصولی، آنهایی هستند که متناسب با ارزشها، امکانات و مقررات اجتماعی هستند و در غیر اینصورت اصولی، تلقی نمی‌شوند (23،ص:114).
در روابط والدین با فرزندان، تأمین علائق آنان، موجب رضایت خاطر آنها می‌شود و بر شادکامی‌زندگی افزوده، در نتیجه آنها نیز در صدد جلب رضایت والدین بر می‌آیند. در صورت فقدان شرایط برای تأمین بعضی از علائق، خود بیان این مطلب به صورتی صادقانه تأثیری مثبت بر روابط خواهد داشت.  از طرف دیگر«رغبت شناسی» زمینۀ نفوذ در شخصیت طرف مقابل، خصوصاً فرزندان که پیچیدگی کمتری دارند مهیا می‌کند، اهمیت دادن به رغبتهای فرزندان، اعتماد آنان را بر می‌انگیزد تا به خواسته‌های آنان پاسخ مناسبی دهند. وجود اعتماد متقابل، شرایط روحی و فکری  هر یک را تقویت می‌کند تا واکنش مطلوبی به فرامین و اوامر والدین نشان دهند. در این شرایط فرزندان از حضور در کنار والدین لذت بیشتری می‌برند لذا نسبت به همراهی با والدین راغب تر میشوند، بنابراین والدین را برای رفتن به مسجد، حضور در نماز جماعت و یا انجام مناسک و مراسم مذهبی با رغبت و لذت همراهی می‌نمایند.

 

4-7. ارتباط کلامی

شایع ترین و در عین حال ساده ترین نوع مناسبات انسانی، ارتباط کلامی‌است. این ارتباط، در برگیرندۀ دو پدیدۀ «خوب سخن گفتن» و«سخن خوب گفتن» می‌شود، که اولی ناظر به روش و دومی‌ناظر به محتوی است (23، ص:109).
 زمانی که والدین بالحنی مؤدبانه و احترام آمیز با فرزندان گفتگو می‌کنند و از روش مؤثر و سازنده‌ای برای ارتباط کلامی‌بهره می‌گیرد. فرزند تأثیر پذیری بیشتری از خود نشان خواهد داد، زمانی که والدین، مطالب و مضامین ارزشمند حضور در نماز جماعت و شرکت در مراسم‌های مساجد را به همین روش برای فرزندان توضیح می‌دهند، از نوعی تبادل علمی‌و فکری استفاده می‌کنند که سبب پذیرش ودرک بیشتر فرزندان می‌گردد.. قرآن کریم می‌فرماید:«ادع الی سبیل ربک بالحمکة و الموعظة الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» (نحل / 125) مردم را از طریق حکمت (سخن منطقی)، اندرز نیکو و بهترین طریق بحث به راه خدا دعوت کن .اسلام این نوع ارتباط کلامی‌را به پند و اندرز تعبیر کرده است.
 توجه به این نکته ضروری است که موعظه برای نفس ضرورت دارد. در نفس انسان پاره‌ای انگیزه‌های فطری هست که همیشه احتیاج به ارشاد و تهذیب دارند. و این کار جز با موعظه و پند و اندرز میسر نمی‌شود. بنابراین والدین تنها به الگوی با صلاحیت و یا تنها به موعظه، بسنده نکرده، از هر دوی اینها استفاده می‌نماید. (21، ص:202) . نمونه‌های بسیاری از پند و اندرز در قرآن آمده است  از جمله نصایح لقمان به فرزندش و ... «این قرآن بیان کننده‌ی حقایق برای مردم وهدایت و موعظه برای پروا داران است» (آل عمران/138).

4-8.عادت

عادت، نقش بزرگ و مهمی‌را در زندگی بشری ایفا می‌کند. عادت، برای اینکه کوشش انسان را در زندگی روز مره به یک امر عادی آسانی تبدیل کند، بخش بزرگی از تلاش و مجاهدت انسان را می‌گیرد تا آن را در میدانهای تازه ی کار و تولید و نوآوری و ابتکار بکار برد. اگر این موهبت خدا دادی عادت در فطرت بشر گذاشته نشده بود، انسان همه ی عمر را برای یادگرفتن، راه رفتن و سخن گفتن، و یا آموختن صرف می‌کرد. امّا همین عادت، با تمام اهمیت و عظمتی که برای انسان دارد، اگر بدون «آگاهی» لازم و کامل باشد، به عنصر بیهوده ی نارسایی تغییر شکل می‌دهد و به صورت یک عمل خود به خودی در می‌آید که نه جان آدمی‌متوجه اعمال خود می‌شود و نه قلب انسان از آن متاثر می‌گردد(21،ص:220).
 اسلام عادت را به عنوان وسیله‌ای از وسایل تربیتی، مورد استفاده قرار داده هر چیز خوب و خیری را به عادت تبدیل می‌کند. جان بدون هیچ رنجی به وسیله ی عادت قوام می‌گیرد و بدن هیچ زحمت و مقاومتی استوار می‌ماند. اسلام برای ایجاد عادتهای نیکو، بر انگیختن و تحریک وجدان و ضمیر باطن وایجاد میل و رغبت در کار پناه می‌برد. پس از آن میل را به کار واقعی مشخص تبدیل می‌کند که دارای حدود و ویژگیهای روشن است، ظاهر و باطن را با هم آمیخته هر دو را همشأن و موافق با یکدیگر می‌کند: میل و رفتار . آنگاه میل ورفتار را از صورت فردی بیرون آورده آن را حلقه‌های رابط سلسله ی محکم اجتماع می‌کند. (همان، ص:224).
 نماز میل و رغبتی است که در باطن انسان برای پیوند یافتن با خدا و خواستن از او و طلب روزی از درگاه او، ایجاد می‌شود. این رغبت باطنی به عملی با مراسم و مشخصات مخصوص تبدیل می‌شود. این عمل مشخص و معین فردی به یک کار دسته جمعی علاقه و محبت همه تحول می‌یابد. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:«علموا اولادکم الصلوة و خذوهم بها اذا بلغوا الحکم» (17، ج 10، ص:222) به فرزندانتان نماز بیاموزید. و به هنگام رسیدنشان به تکلیف مسأله نماز را جدی بگیرید. احادیث بسیار دیگری وجود دارد که یادگیری نماز، قرآن، علم و دانش و انجام مناسک دینی را از کودکی توصیه می‌کند. و ایجاد عادات نیک و پسندیده در فرزند را از کودکی لازم می‌شمارد. با توجه به اینکه کودک تکلیف ندارد از مجموع احادیث در می‌یابیم که آموزش مسائل معنوی، کمک و تمرین کودک بر انجام آن است که سبب می‌گردد عبادت برای فرزند به صورت عادت در آید و سنگینی و سختی آن کاهش یابد.پدر و مادری که فرزندشان را از کودکی به حضور در مسجد و خواندن نماز جماعت ترغیب وتشویق می‌کنند. و با صبر و حوصله هنگام حضور در مسجد فرزندرا به همراه می‌برند. فرزند علاقه مند به مسجد و نماز جماعت می‌شود و انجام این عمل به صورت عادت در می‌آید و وقتی بزرگتر شد انجام آن برایش نه تنها سخت نیست بلکه دلپذیرو ساده است. بنابراین ایجاد عادت از کودکی به خواندن نماز جماعت در مسجد از بهترین روشها  برای انجام این عمل نیک در نوجوانی وجوانی است.

4-9. تواضع

«واستعینوا بالصبر و الصلوة و انها لکبیرة الا علی الخاشعین» (بقره /45) از شکیبائی و نماز یاری جویید و به راستی این [کار]گران است مگر بر فروتنان. یکی از موانع بجا آوردن نماز به بهترین صورت آن تکبر است طبق آیه قرآن نماز خواندن برای متبکران که طرف مقابل فروتنان هستند، سخت و گران است. بنابراین پدر و مادر باید از رفتارها و عملکردهای که حس تکبر را در فرزند تقویت نماید به شدت بپرهیزند. و با زبان و کردار خود، تواضع و فروتنی را به فرزندان بیاموزند. که «ان اکرمکم عندالله اتقیکم»، امام خمینی (ره) می‌فرمایند: یکی از عوامل مهم تکبر کوچکی افق فکر و پستی حد قابلیت است، و لذا چیزهایی که کمال نیست، یا کمال لایق نیست، درشخص تأثیر زیادی می‌گذارد و او را به عجب و کبر وادار می‌کند. و هر چه درانسان حبّ نفس و دنیا بیشتر باشد، این امور در او اثر بیشتری دارد. (رک 9،ص:92).
 والدین عزیز باید به ظرائف تربیت دقت کافی داشته باشند تاناخواسته فرزندانشان دچار رذیلت‌های اخلاقی نگردند خصوصاً تکبر، که اولین گناه پس از خلقت جهان است و در روایت آمده است: «لایدخل الجنه من کان فی قبله مثقال ذرة من الکبر» داخل بهشت نمی‌شود آن کسی که یک ذره کبر دارد .کبر  سبب احساس سختی در انجام صحیح فریضۀ نماز که مبنایی ترین عبادت است می‌گردد،بنابراین تربیت بر اساس تواضع باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد.

4-10. تربیت اجتماعی

یکی از نیازهای اساسی روانی، احتیاج به منزلت اجتماعی است، فرد برای دستیابی به این هدف می‌تواند، علاوه بر موفقیتهای شخصی، از طریق مناسبات اجتماعی نیز اقدام کند(23، ص: 93).مواردی نظیر ازدواج،پیوستن به گروههای اجتماعی مذهبی،تشکیل حلقه‌های ارتباطی دوستانه با اعضاء حاضر در مسجد، انجام برنامه‌های مذهبی و فرهنگی در مسجد، فرصتهایی برای تکوین و تقویت منزلت اجتماعی است. قرآن با راهنمایی و ارشاد پیوسته ی خود به همکاری و مشورت و سازش، این روح اجتماعی را تقویت می‌کند: «و بر پایه ی نیکوکاری و پرواپیشگی با یکدیگر همکاری کنید نه بر اساس گناه و تجاوز کاری و دشمنی» (المائده/ 2). وظیفة والدین این است که فرزندان را با احساس مسئولیت اجتماعی تربیت نمایند، در این صورت به شرکت در مجالس جمعی راغب تر خواهند بود. دوستی با افرادی که دین و مسلک یکسان دارند،خوش آمدها و بدآمدها و دغدغه‌های اصلی فکریشان یکسان است، همان رشته¬ی زنده ای است که اجتماع را به یکدیگر پیوند می دهد و چنان بنیان و ساختمان استواری بنا می‌کند که به راحتی قابل تخریب نخواهد بود.
 حضور در نماز جماعت و اهمیت داشتن حضور مرتب در مسجد برای انجام فریضه نماز و اعمال مذهبی دیگر سبب می گردد فرد دوستی انتخاب نماید که در همین طیف باشد. و انتخاب دوست خوب و متدین نیز متقابلاً سبب حضور بیشتر در اماکن مذهبی خصوصاً انجام فریضه نماز در مسجد خواهد بود.
 بنابراین احساس تعلق داشتن به جمع را والدین می توانند با انس فرزندانشان به مسجد و حضور در اجتماعات مسلمین ارضاء نمایند. بدین ترتیب هدف و عمل افراد جامعه یکسان و واحد، دلها به هم نزدیک و حس همکاری در همه بیدار می شود و سرانجام به طور یکپارچه به خدا مربوط می شوند. بالاتر از همه¬ی اینها، اسلام ذاتاً شرایط تشکیل جامعه ای همکار و همدرد را برای مسئولیت پذیری در انجام وظایف و تکالیف اجتماعی خود و دیگران را توصیه می‌نماید. 
5.تکمیل راهکارها

به این جهت که اختصار در مقاله رعایت شود و بحث نیز تکمیل گردد بقیة مواردی را که والدین باید رعایت نمایند تا فرزندانشان به انجام نماز جماعت و حضور در مسجد شوق و رغبت داشته باشند،و آن را از وظایف خود به عنوان یک مسلمان بدانند، به صورت خلاصه در زیر می آوریم و این اختصار لطمه‌ای به فهم مطلب وارد نمی‌کند زیرا در مباحثی که گذشت توضیحات راهبردی داده شده است.
1. استفاده از داستان‌های واقعی در ارتباط با مسجد به گونه ای که مسجد در آن نقش مثبت و مؤثری داشته باشد.2. دریافتن خلاءهای فرد و پر کردن آن با مسائل دینی، خصوصاً حضور در مسجد و خواندن نماز به جماعت.3. حلال خواری :ارتزاق از مالی که از طریق حلال بدست آمده و وجوهات شرعی آن پرداخت شده است سبب می گردد انسان در پذیرش اعمال نیک آمادگی و استعداد بیشتری داشته باشد.4. توجه به دو اصل مهم تشویق و تنبیه و استفاده متعادل و بجای آن.5. ابراز به موقع مهربانی سبب نزدیکی روحی و عاطفی فرزندان با والدین شده و سطح اطاعت پذیری آنها را بالا می برد.6. کوشش در رفع ناتوانیهای فرزندان و توجه به نیازهای آنان.7- عمل به اصل امر به معروف و نهی از منکر با رعایت شخصیت فرزندان.8- پاسخ مناسب دادن به پرسشهای دینی و هستی شناسی فرزندان.9- تشویق فرزندان به مطالعه زندگینامه دانشمندان و بزرگان اسلام و توجه به آدابی که آنها در زندگی رعایت می کردند.10.بردن فرزندان به مساجدی که امام جماعت، رفتار و اخلاق خوبی دارد و نسبت به فرزندان پر حوصله است.11. نام نویسی فرزندان در فعالیت‌های تابستانه مسجد و شرکت در مراسم مذهبی مسجد که برای فرزندان جاذبه بیشتری دارد،خصوصاً میلاد اهل بیت (ع).12. چنانچه والدین دوستان مسجدی داشته باشند فرزندان نیز فرا گرفته همین امر سبب حضور بیشتر آنها در مسجد می گردد.13. کمک به متولیان مسجد برای رفع مشکلات مسجد.


نتیجه‌گیری

فرزندان ما با باطن پاک و بدور از آلایش‌های شیطانی متولد می گردند و والدین با تربیت صحیح می توانند آنها را در جادة کمال و موفقیت قرار دهند. لازمة این تربیت از جانب والدین این است که آنان از راههای رسیدن به کمال و موفقیت مطلع باشند و نحوة انتقال آن را به نسل بعد از خود نیز بدانند. با اصول تربیتی صحیح می توان فرزندان را با مبانی دینی مأنوس کرد و سطح علاقه مندی آنها را به انجام عبادات خصوصاً فریضة نماز بالا برد. برخی ویژگی‌های فرد تأثیر بسزایی در رشد اجتماعی او دارد و والدین با تقویت و تعمیق آنها می توانند گام مؤثری در ترغیب فرزندان به حضور در نماز جماعت داشته باشند. بایسته است که در هر موقعیت از افراط و تفریط پرهیز نموده و توقع بیجا از فرزندان نداشت تا بتوان بیشترین اثر بخشی را در انها ایجاد نمود. در پایان پیشنهاد محقق این است تعداد صفحات مقاله محدود به 15 صفحه نمی شد و حداقل 25 صفحه اجازه نگارش داده می شد . تا رعایت اختصار دغدغه دایمی‌محقق در طول نگارش نگردد.

منابع
1.قرآن.
2.نهج البلاغه،سید رضی، ترجمه حسین انصاریان، تهران:انتشارات پیام آزادی.
3. ابن منظور، جمال الدین ابوالفضل، (1416ق)، لسان العرب، الطبعه الاولی، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
4. امام سجاد، علی بن الحسین(ع)، (1354)، رساله حقوق، راه ورسم زندگی ازنظر امام سجاد(ع)، ترجمه علی گلزاده غفوری.
5.بلوم، بنجامین، اس، (1368)، طبقه بندی هدف‌های پرورشی، کتاب اول: حوزه شناختی، ترجمه دکتر علی اکبر سیف و خدیجه علی آبادی، تهران: انتشارات رشد، شماره 138.
6. تمیمی‌آمدی، عبدالواحد بن محمد،( 1366)،غررالحکم و دررالکلم، قم:دفتر تبلیغات حوزه.
7.جوادی آملی، عبدالله، (1384)، رازهای نماز، قم: مرکز نشر اسراء.
8. خمینی، روح الله (امام)، (1383)، سر الصلوه: معراج السالکین و صلوه العارفین، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
9. خمینی، روح الله (امام)، (1371)، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(ره). 
10. رودگر، محمد جواد،(1386)،تربیت دینی: آسیبها وراههای درمان، فصلنامه کتاب نقد، ش 42،تهران:پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی.
11. ری شهری، محمد مهدی، (1381)،میزان الحکمه،ترجمه:حمیدرضاشیخی،قم: انتشارات دارالحدی.
12. ستیر، ویرجینیا،‌ (1983)، آدمسازی، ترجمه بهروز بیرشک.
13. سخایی، سیده مژگان،(1386)، بارقه نور: موحدان ازمنظر موحدان، تهران: فرهنگ منهاج.
14. سیف، سوسن،(1368)، تئوری رشد خانواده،تهران: دانشگاه الزهراء(س). 
15. شریعتمداری، علی، (1384)، تعلیم وتربیت اسلامی،تهران: انتشارات امیرکبیر.
16. شولتس، دوآن، (1977م)، روانشناسی کمال:الگوهای شخصیت سالم، ترجمه گیتی خوشدل، نشرنو  .
17. شهید ثانی، (1313ق)، مجموعة افادات، طبع قدیم به خط محمد حسین گلپایگانی.
18.صدر المتألهین، محمد بن ابراهیم، (ملاصدرا)، (1375)، الشواهد الربوبیه، ترجمه دکتر جواد مصلح، تهران: انتشارات سروش (صدا و سیما).
19. عربیان، رحیم، (1379)، اندیشه‌های بشری و فرهنگ توسعه، نشر کیفیت.
20- قریشی، سید علی اکبر،(1352)، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه .
21. قطب، محمد، (1375)، روش تربیتی اسلام، برگرداننده: دکتر سید محمد مهدی جعفری، شیراز: مرکز نشر دانشگاه شیراز.
22. کلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق، (م328ق)، اصول کافی، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، تهران: دفتر نشر و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام.
23.محمودیان، حسین ومحمدرضا شرفی، سهیلا خوش بین واحمد احمدی،(1384)، دانش خانواده، تهران: سازمان مطالعه وتدوین کتب دانشگاهها(سمت) .
24. مدنی، آزاده،(1386)، آسیب‌شناسی تربیت دینی، فصلنامه کتاب نقد، ش42، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
25. مرزوقی، رحمت الله، (1384)، انسان و تربیت از منظر صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، 15، شیراز: دانشگاه شیراز.
26. مطهری،مرتضی، (1368)، اسلام و مقتضیات زمان، تهران: انتشارات صدرا.
27. مظاهری، حسین،(1369)،تربیت فرزند ازنظراسلام، قم: مرکز چاپ ونشر سازمان تبلیغات اسلامی.
28. النوری الطبرسی، حسین بن محمد تقی،(1408ق)، مستدرک الوسائل، قم: موسسه آل البیت لاحیاء التراث. 
29.---------،کنز العمال.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد