برخى مقایسهها ذهن را دچار خطا مىکند. براى رفع چنین خطایى، باید مبناى مقایسه را اصلاح کرده، به آن صورت منطقى داد. مقایسه صحیح در این مورد آن است که بگوییم:
فردى که نماز مىخواند و مردم آزارى هم مىکند، بهتر است؛ یا کسى که نماز مىخواند و به کسى هم آزارى نمىرساند.
یا آن که گفته شود: شخصى که نماز نمىخواند و مردم آزارى نمىکند، بهتر است؛ یا شخصى که نماز نمىخواند و مردم آزارى مىکند.
پاسخ سؤالات یاد شده روشن است. در هر صورت در پاسخ مقایسهاى که در سؤال آمده مىتوان گفت: دو طرف هر کدام داراى یک امتیاز مثبت و یک امتیاز منفى هستند؛ ولى نه آزار دادن مردم مربوط به نماز خواندن است و نه ترک آزار آنان ربطى به تارک الصلاة بودن دارد. از سوى دیگر هم آزار دادن مردم، داراى مراتب مختلف است و هم ترک نماز. آزار دادن از مراتب بسیار پایین شروع مىشود؛ مثلاً در روایات آمده است: «پایینترین مرتبه ظلم آن است که سواره به پیاده بگوید: کنار برو». و مراتب بسیار بالاى آن مانند آدمکشى و...است.
ترک نماز نیز صورتهاى مختلف دارد. ممکن است گاهى به جهت سهل انگارى باشد و ممکن است گاهى به سبب انکار دین، خدا و احکام باشد. هر دو ترک نماز است؛ اما اولى موجب کفر نیست؛ ولى صورت دوم موجب کفر و خروج از دین است.
حال کدام مرتبه منظور است؟ بدیهى است که قضاوت کلى در این موارد منطقى نیست و هر کدام حکمى متفاوت از یکدیگر دارند.