سالها قبله مسلمانان، بیتالمقدس بود. کعبه در آن زمان به صورت بتخانه در آمده بود و مصلحت نبود که اسلام آن را قبله عبادت قرار دهد؛ ولى پس از هجرت، شرایطى پیش آمد که قبله مسلمانان از بیتالمقدس، به مسجدالحرام تغییر یافت. یکى از علل آن زخمزبانهایى بود که یهودیان به مسلمین مىزدند و مىگفتند: شما خودتان قبله ندارید و به سوى قبله ما نماز مىخوانید! رسول خدا(ص) از این موضوع ناراحت بود و انتظار گشایشى را از سوى خدا مىکشید، تا آن گاه که آیات قرآن نازل شد و دستور آمد که هر کجا هستید، رو به مسجدالحرام بایستید و نماز بخوانید. آیات تغییر قبله، در طول تاریخ به مسلمانان این درس را مىدهد که مستقل و آزاد باشند و زیر بار منت دیگران - حتى در مسائل عبادى - نروند و شرافتمندانه زندگى کنند.
این فرمان تغییر قبله، به علاوه امتحانى براى مسلمانان بود تا معلوم شود، چه کسانى مطیع و پیرو کامل دستورهاى خدا و پیامبراند و چه کسانى بهانه جویى و اعتراض مىکنند.
بنابراین مسلمانان باید در عبادت، رو به کعبه کنند؛ حتى در کارهایى همچون خواب و خوراک خوب است به سمت قبله باشند. ذبح حیوانات نیز باید رو به قبله باشد و گرنه گوشت آنها حرام مىشود. این جهتگیرى در همه امور به سوى کعبه، درس یکتاپرستى، ایمان و به یاد خدا بودن را به مسلمانان مىدهد، تا همواره توجه به خانه محبوب و معبود داشته باشند واز غفلت به در آیند. به علاوه این سمتگیرى به سوى قبله واحد، نظم و وحدتى شگفتانگیز و زیبا مىآفریند و همه مسلمانان در هر جاى دنیا، وقت نماز به سوى آن کانون خدایى رو مىکنند. اگر کسى از فراز آسمانها به صفوف نماز گزاران کره زمین بنگرد، دایرههاى متعددى را مىبیند که مرکزیت همه آنها، «کعبه» است.
«توحید» نقطه تمرکز فکر، دل، جان و صفوف مسلمین است. از رهگذر توجه به قبله، علم هیئت، جغرافیا و جهتشناسى نیز در میان مسلمانان رشد کرد. آرى کعبه، یادگار مبارزات توحیدى حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) و حضرت محمد(ص) است. حضرت مهدى(عج) نیز در قیام جهانى خویش، به کعبه تکیه مىکند و به اصلاح جهان مىپردازد. این کعبه است که براى نماز و نیایش، قبله یک مسلمان قرار مىگیرد.