آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

خشوع

 یکی از اموری که از برای سالک در جمیع عبادات، خصوصاً نماز - که سرآمد همه عبادات است و مقام جامعیّت دارد - لازم است، خشوع است. و حقیقت آن عبارت است از خضوع تامّ ممزوج با حبّ یا خوف. و آن حاصل شود از ادراک عظمت و سطوت و هیبت جمال و جلال. و تفصیل این اجمال آن است که قلوب اهل سلوک به حسب جبلّت و فطرت مختلف است.


   پاره‏ای از قلوب، عشقی و از مظاهر جمالند و به حسب فطرت متوجّه به جمال محبوب هستند؛ و چون در سلوکْ ادراکِ ظلّ جمیل یا مشاهده اصل جمال کنند، عظمت مختفیه در سرّ جمالْ آنها را محو کند و از خود بی‏خود نماید. چون در هر جمالی جلالی مختفی و در هر جلالی جمالی مستور است پس، هیبت و عظمت و سطوتِ جمال، آنها را فرو گیرد و حالت خشوع در مقابل جمال محبوب برای آنها دست دهد. و این حالت در اوائل امر موجبِ تزلزل قلب و اضطراب شود، و پس از تمکینْ حالتِ اُنس رخ دهد و وحشت و اضطرابِ حاصل از عظمت و سطوتْ، مبدّل به اُنس و سکینه شود و حالت طمأنینه دست دهد؛ چنانچه حالت قلب خلیل الرحمن‏علیه السلام چنین بوده.


   و پاره‏ای از قلوب، خوفی و از مظاهر جلالند. آنها همیشه ادراک عظمت و کبریا و جلال کنند و خشوع آنها خوفی باشد؛ و تجلیّات اسماء قهریّه و جلالیّه بر قلوب آنها شود؛ چنانچه حضرت یحیی - علی‏نبیّنا وآله و علیه السلام - چنین بوده. پس خشوع، گاهی ممزوج با حبّ است و گاهی ممزوج با خوف و وحشت است، گرچه در هر حبّی وحشتی و در هر خوفی حبّی است.


   و مراتب خشوع به حسب مراتب ادراک عظمت و جلال و حسن و جمال است. و چون امثال ماها با این حال از نور مشاهدات محرومیم، ناچار باید در صدد تحصیل خشوع از طریق علم یا ایمان برآییم. «قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون»(2). خشوع در نماز را از حدود و علائم ایمان قرار داده؛ پس هر کس در نماز خاشع نباشد، به حسب فرموده ذات مقدّس حق از زمره اهل ایمان خارج است. و نمازهای ماها که مشفوع با خشوع نیست از نقصان ایمان یا فقدان آن است. و چون اعتقاد و علم غیر از ایمان است، از این جهت این علمی که به حق و اسماء و صفات او و سایر معارف الهیّه در ما پیدا می‏شود غیر از ایمان است. 


   شیطان به شهادت ذات مقدّس حقْ علم به مبدأ و معاد دارد، مع ذلک کافر است؛ «خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِین»(3) گوید، پس حق تعالی و خالقیّت او را مُقِرّ است؛ «اَنْظِرْنی اِلی‏ یَوْمِ یُبْعَثُون»(4) گوید، پس معاد را معتقد است؛ علم به کتب و رسل و ملائکه دارد، با این وصف خداوند او را کافر خطاب کرده و از زمره مؤمنین خارج فرموده.


   پس اهل علم و ایمان از هم ممتازند، هر اهل علمی اهل ایمان نیست. پس باید، پس از سلوک علمی خود را در سلک مؤمنین داخل کند و عظمت و جلال و بهاء و جمال حق - جلّت عظمته - را به قلب برساند تا قلب خاشع شود، والّا مجرد علم، خشوع نمی‏آورد؛ چنانچه می‏بینید در خودتان که با اعتقاد به مبدأ و معاد و اعتقاد به عظمت و جلال حقّ، قلب شما خاشع نیست.


   سالک طریق آخرت - خصوصاً با قدم معراج صلوتی - لازم است قلب خود را با نور علم و ایمان خاشع کند و این رقیقه الهیّه و بارقه رحمانیّه را در قلب، هر اندازه ممکن است متمکّن نماید بلکه بتواند در تمام نماز حفظ این حالت را بنماید. و حالت تمکّن و استقرار در اوّل امر گرچه برای امثال ماها قدری صعب و مشکل است ولی با قدری ممارست و ارتیاض قلب، امری است بسی ممکن.


   عزیزم! تحصیل کمال و زاد آخرت، طلب و جدّیّت می‏خواهد و هرچه مطلوب بزرگتر باشد جدّیّت در راه آن سزاوارتر است؛ البتّه معراج قرب الهی و مقام تقرّب جوار ربّ العزة با این حال سستی و فتور و سهل انگاری دست ندهد؛ مردانه باید قیام کرد تا به مطلوب رسید.


 تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید    شما که ایمان به آخرت دارید، و آن نشئه را نسبت به این نشئه طرف قیاس نمی‏دانید چه در جانب سعادت و کمال یا در جانب شقاوت و وبال. چه که آن نشئه عالم ابدی دائمی است که موت و فناناپذیر است، سعیدش در راحت و عزّت و نعمت همیشه‏ایست آنهم راحتی که در این عالم شبیه ندارد، عزّت و سلطنتی الهی که در این نشئه نظیر ندارد، نعمتهایی که در متخیّله کسی خطور ننموده است.


   و همینطور در جانب شقاوت آن که عذاب و نقمت و وبالش در این عالم نظیر و مثل ندارد، و راه وصول به سعادت، اطاعت ربّ العزّة است. و در بین اطاعات و عبادات هیچ یک به مرتبه این نماز که معجونی است جامع الهی که متکفّل سعادت بشر است و قبولی آن موجب قبولی جمیع اعمال است نمی‏باشد، پس باید در طلب آن جدیّت تامّ نمایید و از کوشش مضایقه نکنید و در راه آن تحمّل مشاقّ نمایید، با آنکه مشقّت هم ندارد. بلکه اگر چندی مواظبت کنید و انس قلبی حاصل شود، در همین عالم از مناجات با حق لذّت‏ها می‏برید که با هیچ یک از لذّات این عالم طرف نسبت نیست؛ چنانچه از مطالعه احوال اهل مناجات با حق، این مطلب روشن شود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد