و از این احادیث و احادیث دیگر استفاده ادب دیگر شود که آن نیز از مهمّات باب ریاضت است. و آن عبارت از مراعات است. و آن، چنان است که سالک در هر مرتبه که هست، چه در ریاضات و مجاهدات علمیّه یا نفسانیّه یا عملیّه، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار نماید و زاید بر طاقت و حالت خود تحمیل آن نکند؛ خصوصاً برای جوانها و تازه کارها این مطلب از مهمّات است که ممکن است اگر جوانها با رفق و مدارا با نفس رفتار نکنند و حظوظ طبیعت را به اندازه احتیاج آن از طرق محلّله ادا نکنند، گرفتار خطر عظیمی شوند که جبران آن را نتوانند کرد؛ و آن خطر، آن است که گاه نفس به واسطه سختگیری فوق العاده و عنانگیری بی اندازه، عنان گسیخته شود و زمام اختیار را از دست بگیرد و اقتضائات طبیعت که متراکم شد، و آتش تیز شهوت که در تحت فشار بیاندازه ریاضت واقع شود، ناچار محترق شود و مملکت را بسوزاند. و اگر خدای نخواسته سالکی عنان گسیخته شود یا زاهدی بی اختیار شود، چنان در پرتگاه افتد که روی نجات را هرگز نبیند و به طریق سعادت و رستگاری هیچ گاه عود نکند.
پس، سالک چون طبیب حاذقی باید نبض خود را در ایّام سلوک بگیرد و از روی اقتضائات احوال و ایّام سلوک با نفس رفتار کند؛ و در ایّام اشتعال شهوت که غرور جوانی است طبیعت را به کلّی منع از حظوظش ننماید، و با طرق مشروعه آتش شهوت را فرو نشاند که فرو نشاندن شهوت به طریق امر الهی، اعانت کامل در سلوک راه حق کند.
نموده».(13)و در حدیث دیگر است که «کسی که دوست دارد ملاقات کند خدا را پاک و پاکیزه، ملاقات کند او را با زوجه».(14) و از رسول اکرم نیز منقول است که «اکثر اهل آتش عزبها هستند.»(15)و در حدیث است که حضرت امیر مؤمنانعلیه السلام فرمودند: «جماعتی از اصحاب بر خود حرام کردند زنها را و افطار در روز و خواب در شب را. امّسلمه خبر داد به حضرت رسول اکرم؛ آن سرور تشریف آوردند نزد آنها فرمودند: «آیا شما اعراض میکنید از زنها؟ همانا من نزد زنها میروم و روز تناول میکنم و شب خواب میروم، و کسی که از سنّت من اعراض کند از من نیست و خدای تعالی فرو فرستاد: «لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما اَحَلَّ اللَّه لَکُمْ وَلا تَعْتَدُوا اِنَّ اللَّه لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ، وَکُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیّباً واتَّقُوا اللَّه الَّذی اَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُون».(16)
بالجمله، بر سالک راه آخرت مراعات احوال اِدبار و اقبال نفس لازم است؛ و چنانچه از حظوظ نباید مطلقاً جلوگیری کند - که منشأ مفاسد عظیم است - نباید در سلوک از جهت عبادات و ریاضات عملیّه به نفس سختگیری کند و آن را در تحت فشار قرار دهد؛ خصوصاً در ایّام جوانی و ابتداء سلوک که آن نیز منشأ انضجار و تنفّر نفس شود و گاه شود که انسان را از ذکر حقّ منصرف کند.
و در احادیث شریفه اشاره به این معنی بسیار است، چنانچه در کافی شریف است که حضرت صادقعلیه السلام فرمودند: «من در ایّام جوانی جدیّت و اجتهاد در عبادت نمودم، پدرم به من فرمود: ای فرزند! کمتر از این عمل کن؛ زیرا که خدای عزّوجلّ وقتی که دوست داشته باشد بندهای را، راضی شود از او به کم.»(17) و قریب به این مضمون در حدیث دیگر است.(18)
و نیز در روایت کافی است که حضرت ابی جعفر از حضرت رسول اکرمصلی الله علیه وآله وسلم حدیث کند که فرمود: «همانا این دین محکم است؛ داخل آن شوید با رفق و مدارا، و عبادت خدا را مبغوض بندگان خدا نکنید تا مثل سوار مفرطی باشید که نه سفر را قطع میکند و نه پشت به مرکوب خود باقی میگذارد».(19) و در حدیث دیگر است که «عبادت پروردگار را مبغوض نفس خود مکن.»(20)