از حضرت رسول ختمیصلی الله علیه وآله روایت است که «عبادت کن خدای تعالی را چنانچه گویا او را میبینی؛ و اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند.»(23)
از این حدیث شریف استفاده دو مرتبه از مراتب حضور قلب میشود:
یکی آنکه سالک مشاهِد جمال جمیل و مستغرق تجلّیات حضرت محبوب باشد، به طوری که جمیع مسامع قلب از دیگر موجودات بسته شده و چشم بصیرت به جمال پاک ذیالجلال گشوده گردیده و جز او چیزی مشاهده نکند. بالجمله، مشغولِ حاضر باشد و از حضور و محضر نیز غافل باشد.
و مرتبه دیگر که نازلتر از این مقام است، آن است که خود را حاضر محضر ببیند و ادب حضور و محضر را ملحوظ دارد.
جناب رسول اکرمصلی الله علیه وآله فرماید: «اگر میتوانی از اهل مقام اوّل باشی عبادت خدا را آن طور بجا آور، و الّا از این معنا غافل مباش که تو در محضر ربوبیّتی.»
و البته محضر حق را ادبی است که غلفت از آن از مقام عبودیت دور است. و اشاره به این فرموده است در حدیثی که جناب ابوحمزه ثمالی رضیاللّه عنه نقل میکند، میگوید: «دیدم حضرت علی بن الحسین سلاماللّه علیهما را که نماز میخواند. عبای آن حضرت از دوشش افتاد، آن را راست و تسویه نفرمود تا آن که از نماز فارغ شد. سؤال کردم از سببش، فرمود: «وای بر تو، آیا میدانی در خدمت کی بودم؟»(24)
و نیز از حضرت رسولصلی الله علیه وآله منقول است که «دو نفر از امّت من به نماز میایستند، در صورتی که رکوع و سجودشان یکی است و حال آن که میان نماز آنها مثل ما بین زمین و آسمان [فاصله] است.»(25)
و فرمودند: «آیا نمیترسد کسی که صورت خود را در نماز بر میگرداند صورت او چون روی حمار شود.»(26)
و فرمودند: «کسی که دو رکعت نماز بجا آورد و در آن به چیزی از دنیا متوجّه نشود، خدای تعالی گناهان او را میآمرزد.»(27)
و فرمودند: «بعضی از نمازها قبول میشود نصفش یا ثلثش یا ربعش یا خمسش - تا عشرش. و بعضی از نمازها چون جامه کهنه پیچیده میشود و به روی صاحبش زده میشود. و از نماز تو مال تو نیست مگر آن که به قلبت اقبال به آن کنی.»(28)
و حضرت باقرعلیه السلام فرمودند: رسول خدا فرمود: «وقتی بنده مؤمن به نماز بایستد خدای تعالی نظر به سوی او کند - یا فرمودند خدای تعالی اقبال به او کند - حتی [تا] منصرف شود. و رحمت از بالای سرش سایه بر او افکند و ملائکه فرو گیرند اطراف و جوانب او را تا افق آسمان، و خدای تعالی ملکی را موکّل او کند که بایستد بالای سر او و بگوید: ای نماز گزار! اگر بدانی کی نظر میکند به سوی تو و با کی [چه کسی]مناجات میکنی، توجّه به جایی نمیکنی و از موضعت جدا نمیشوی هرگز.»(29)
و از حضرت صادقعلیه السلام منقول است که «جمع نمیشود اشتیاق و خوف در دلی مگر آن که بهشت بر او واجب شود. پس وقتی نماز میخوانی، اقبال کن به قلب خود به خدای عزّوجلّ؛ زیرا که نیست بنده مؤمنی که اقبال کند به قلبش به خدای تعالی در نماز و دعا مگر آن که قلوب مؤمنین را خدای تعالی به او اقبال دهد و با دوستی آنها او را تأیید کند [و] او را به بهشت برد.»(30)
و از حضرت باقر و صادقعلیهما السلام مروی است که فرمودند: «نیست از برای تو از نمازت مگر آنچه را که اقبال قلب داشته باشی در آن؛ پس، اگر به غلط بجا آورد تمام آن را یا غفلت از آداب آن کند، پیچیده شود آن و به روی صاحبش زده شود.»(31)
و از حضرت باقر العلومعلیه السلام روایت شده که «همانا بالا میرود از نماز بنده از برای او نصف یا ثلث یا ربع یا خمسش؛ پس، بالا نمیرود برای او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است بر آن. و ما مأمور شدیم به نافله تا تتمیم شود نقص فرایض به آن.»(32)
و از جناب صادقعلیه السلام مروی است که فرمود: «وقتی احرام بستی در نماز، اقبال کن بر آن؛ زیرا که وقتی اقبال نمودی خداوند به تو اقبال فرماید و اگر اعراض نمایی خداوند از تو اعراض کند. پس گاهی بالا نمیرود از نماز مگر ثلث یا ربع یا سُدس آن، به آن قدر که نمازگزار اقبال به نماز نموده و خداوند عطا نمیفرماید به غافل چیزی.»(33)
و از رسول خداصلی الله علیه وآله روایت است که به ابیذر فرمودند: «دو رکعت متوسّط با فکر بهتر است از ایستادن یک شب در صورتی که قلب غافل باشد.»(34) احادیث در این باب بسیار است و برای اصحاب اعتبار و قلوب بیدار این قدر کفایت کند.