آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آداب نماز از منظر رجبعلی خیاط

نماز

یکی از ویژگی‌های برجسته تربیت شدگان مکتب جناب شیخ رجبعلی خیاط، حضور قلب در نماز است. و این نبود مگر بدین جهت که شیخ برای جسد بی روح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و می‌کوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.

 

آداب نماز

در رهنمودهای جناب شیخ درباره نماز چهار نکته اساسی وجود دارد که هر چهار مورد برگرفته از متن قرآن و احادیث اسلامی است:

 

1- عشق

شیخ رجبعلی خیاط معتقد بود همانگونه که عاشق از سخن گفتن با معشوق خود لذت می‌برد، نمازگزار باید از راز و نیاز با خدای خود احساس لذت کند. او شخصاً چنین بود و اولیای الهی همگی چنین‌اند.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) لذت خود از نماز را این گونه توصیف می‌فرمایند:

«جعل الله جل ثناؤه قرة عینی فی الصلاة، و حبّب إلی الصلاة کما حبّب إلی الجائع الطعام، و إلی الظمآن الماء، و إنّ الجائع إذا أکل شبع، و إنّ الظمآن إذا شرب روی، و أنا لا أشبع من الصلاة؛ خداوند (جل ثناؤه) نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه. (با این تفاوت که) گرسنه هر گاه غذا بخورد سیر می‌شود و تشنه هر گاه آب بنوشد سیراب می‌شود، اما من از نماز سیر نمی‌شوم.»

«از کلمه "ما" بگذرید، آن جا که در کارها کلمه «من» و «ما» حکومت می‌کند شرک است، فقط یک ضمیر حاکم است آن هم ضمیر «هو» و اگر از آن ضمیر بگذرید ضمایر دیگر شرک است.»

یکی از شاگردان شیخ، که حدود سی سال با او بوده می‌گوید: خدا شاهد است که من می‌دیدم در نماز، مثل یک عاشق در مقابل معشوقش ایستاده، محو جمال اوست.

 

2- ادب

مؤدب بودن نمازگزار در محضر آفریدگار متعال، یکی از مسایلی است که اسلام به آن اهمیت بسیاری داده است. امام سجاد علیه‌السلام در این باره می‌فرماید:

«و حق الصلاة أن تعلم أنها وفادة إلی الله عز و جل، و أنک فیها قائم بین یدی الله عز و جل فإذا علمت ذلک قمت مقام الذلیل الحقیر، الراغب الراهب، الراجی الخائف، المستکین المتضرع، و المعظم لمن کان بین یدیه بالسکون و الوقار، و تقبل علیها بقلبک و تقیمها بحدودها و حقوقها.

حق نماز این است که بدانی نماز، وارد شدن بر خدای عز و جل است و تو با نماز در پیشگاه خداوند عز و جل ایستاده‌ای، پس چون این را دانستی، باید همچون بنده‌ای ذلیل و حقیر، راغب و راهب و امیدوار و بیمناک و بینوا و زاری کننده باشی و به احترام کسی که در مقابلش ایستاده‌ای با آرامش و وقار بایستی و با دل به نماز رو کنی و آن را با رعایت شرایط و حقوقش، به جای آوری.»

جناب شیخ درباره ادب حضور می‌فرماید:

«شیطان همیشه می‌آید سراغ انسان، یادت باشد که توجه خود را از خدا قطع نکن، در نماز مؤدب باش. در نماز باید همانند هنگامی که در برابر شخصیت بزرگی خبردار ایستاده‌ای باشی، به گونه‌ای که اگر سوزن هم به تو بزنند تکان نخوری!»

این سخن را جناب شیخ به فرزندش در پاسخ این سؤال که: شما موقعی که نماز می‌خوانید لبخند می‌زنید، فرموده است. فرزند جناب شیخ می‌گوید:

من حدس می‌زنم که لبخند ایشان به شیطان است، که با لبخند به او می‌گوید: زورت نمی‌رسد!

شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و می‌فرمود:

«شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، می‌خاراند، بوسه می‌زند!!»

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «فضل الوقت الأول علی الآخر کفضل الاخرة علی الدنیا؛ فضیلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت است بر دنیا.»

 

ادامه مطلب ...

جوان را چگونه به نماز بخوانیم

نماز

گرایش به پرستش در اعماق فطرت پاک نهاد آدمی خانه دارد و با روح آدمی سرشته شده است و نماز آینه‌ی صاف و زلال تجلی این پرستش است. با اینهمه چرا عده ای از نماز گزادن سر باز می زنند و به تعبیر قرآن چرا عده ای در امر نماز "با کسالت" به نماز بر می خیزند یا در نماز" به سهو" گرفتارند.(سوره ماعون/آیه 5).مشکل کجاست؟

گذشته از شیوه های نامناسب دعوت به نمازبه نظر می رسد وفور اسباب غفلت زای حیات دنیوی و زندگی این جهانی علت اصلی این رویگردانی هاست. غفلت به تعبیر معصوم در "مناجات شعبانیه" چرک جان آدمی است. و تذکار مواهب و نعمتهای الهی تنها راه زدودن آن از زوایای روح و جان آدمیان.

توضیح بیشتر را از زبان حجت الاسلام قرائتی از اینجا بشنوید.

نماز شب، نشان عشق و محبت

نماز شب

نماز شب، نشان عشق و محبّت انسان به آفریدگار است و این علاقه، انسان را از خواب جدا می‌کند و به راز و نیاز نیمه شب با محبوب وامی‌دارد.

اهمیت شب و حرکت الهی و سیر معنوی آن، بر هیچ عاشق دلخسته‌ای که ندای معبود را به گوش جان شنیده است، پوشیده نیست. شب، رمز و راز عجیبی دارد، اگر چه تاریک و خاموش است، اما برای اهل دل سپیدی و نورانیت خاصی دارد، چه بسیار برکات الهی که در شب نازل شده است؛ خداوند رحمان قرآن را در شب نازل کرد: إِنّا أَنْزَلْنَاه‌ُ فِی لَیلَة‌ِ الْقَدْر (سوره قدر،1) و رسول اعظمش را شبانگاه به معراج مشرف نمود: سُبْحَان‌َ الَّذِی أَسْری‌َ بِعَبْدِه‌ِ لَیلاً … .(سوره اسراء،1) و ضیافت و مهمانی حضرت موسی‌(علیه السلام) در محضر خداوند در شب به وقوع پیوست: وَ وَاعَدْنَا مُوسی‌َ ثَلاَثِین‌َ لَیلَة‌ً… (سوره اعراف،142)

کلمه لیل (شب‌) و مشتقات آن مثل: (لیلة، لیلاً، لیلها، لیال، و غیره) حدود نود بار در قرآن آمده است که این همه، نشان از اهمیت و ارزش‌گذاری قرآن برای شب دارد.

در دل شب، بهتر از هر وقت دیگری می‌شود، قرآن خواند، در حضور خدا فروتنی نمود، اعمال خویش را محاسبه کرد و تصمیم قاطعانه برای جبران بدکاری‌ها و کم‌کاری‌های گذشته گرفت.

اهمیت ساعات سحر و صبح در حدی است که خداوند متعال به آن سوگند یاد کرده است‌و می‌کند:

«وَ الصُّبْح‌ِ إِذَا أَسْفَرَ؛ سوگند به صبح هنگامی که آشکار می‌شود.»(سوره مدثر،34)

«وَ الصُّبْح‌ِ إِذَا تَنَفَّس‌َ؛ سوگند به صبح، هنگامی که برمی‌دمد و روشنی‌اش در افق پدیدار می‌گردد.» (سوره تکویر، 18)

در میان ساعات شبانه روز، زیباترین و بهترین موقع برای «کسب فیض» و برقراری ارتباط با پروردگار وقت سحر است.

علمای بزرگ و صالحان، سعادت ابدی خود را مدیون عبادت‌ها و شب زنده‌داری‌های سحرگاهانشان می‌دانند، بر همین اساس، با اخلاص و فروتنی خاصی، شب هنگام، در پیشگاه خداوند به خواندن نماز و تلاوت قرآن و استغفار می‌پردازند خداوند در دو آیه از قرآن، کسانی را که سحرگاهان به استغفار می‌پردازند، مورد تمجید قرار می‌دهد.

1.الصّابِرِین‌َ وَ الصّادِقِین‌َ وَ الْقَانِتِین‌َ وَ الْمُنْفِقِین‌َ وَ الْمُسْتَغْفِرِین‌َ بِالاْسحَار. (سوره آل عمران،17)

2.وَ بِالاسْحَارِ هُم‌ْ یسْتَغْفِرُون‌َ؛ و در سحرگاهان، آمرزش گناهانشان را از خدا می‌خواستند.(سوره ذاریات، 18)

نماز شب توفیقی می‌خواهد که باید آن را هم از خداوند طلبید. انسان با تداوم به نماز شب و شب زنده‌داری و عبادت‌های شبانه می‌تواند، به چنان مرتبه‌ای از کمال و صفای نفس و قرب خدا برسد که جز حق نبیند، جز حق نشنود و جز حق نگوید.

 

  ادامه مطلب ...

تاریخچه پیدایش

نماز

نماز از چه زمانى به وجود آمد؟ آیا از اول خلقت بر انسان واجب بوده یا تنها مسلمانان مأمور به آن بوده‌اند، اگر وجود داشته کیفیت و کمیت آن چگونه بوده است؟

 

یکى از چیزهایى که همه پیامبران الهى به آن دعوت مى‌کردند «پرستش خداوند» است. قرآن کریم از زبان پیامبران نقل مى‌کند که به امّت‌هایشان مى‌گفتند:

«اعبدوالله؛ خدا را پرستش کنید» (مائده، آیه72 و 117؛ اعراف، آیه59 و 65 و 73 و 85؛ هود، آیه50 و 61 و 84 و...)

اصل عبادت و پرستش خداوند در همه شریعت‌هاى الهى وجود داشته، ولى شکل و کیفیت آن متفاوت بود.

از قرآن ‌کریم استفاده مى‌شود که ‌نماز در امّت‌هاى پیشین هم بوده است؛ همه پیامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم نماز مى خواندند،اما از چگونگى آن اطلاع دقیقى در دست نیست.

خداوند متعال خطاب به حضرت موسى علیه السلام مى‌فرماید: « إنّنى أنا اللَّه لآ إلـهَ إلاّ أنا فاعبدنى و أقم الصّلوة لذکرى؛ من «الله» هستم، معبودى جز من نیست؛ مرا بپرست و نماز را براى یاد من بر پادار» (طه/14)

هم‌چنین قرآن کریم به نقل از حضرت عیسى علیه السلام مى‌فرماید:

«و جعلنِى مبارَکًا أینَ ما کُنتُ و أوصَانى بالصّلوة و الزَّکوة مادُمتُ حیًّا؛ و مرا وجودى پر برکت قرار داده، در هر کجا باشم و [خداوند] مرا به نماز و زکات توصیه کرده مادامى که زنده‌ام» (مریم/31)

از این آیات شریف روشن مى‌شود که نماز در مکتب دو پیامبر بزرگ الهى ـ موسى و عیسى علیهما السلام ـ وجود داشته همان‌گونه که در مکتب دیگرپیامبران بوده است، چنان‌که درباره حضرت شعیب علیه السلام آمده است:

«قالوا یا شعیب أصلوتکَ تأمرک أن نَّترک ما یعبد ءابآؤنآ؛ گفتند: اى شعیب! آیا نمازت به تو دستور مى‌دهد که آنچه را پدرانمان مى‌پرستیدند، ترک کنیم...» (هود/87)

هیچ شریعت و دینى از نماز جدا نبوده گرچه صورت ظاهرى آن تفاوت داشته است.

زرتشتیان، پنج نماز دارند که در هنگام طلوع آفتاب و ظهر و عصر و اوّل شب و هنگام خواب، بپا مى‌دارند. یهودیان در ساعت سوم و ششم و نهم روز و اوّل و آخر شب و هنگام تناول غذا، دعاهایى دارند. مسیحیان، روز یک‌شنبه و برخى روز شنبه در کلیسا جلسه دعاى دسته‌جمعى تشکیل مى‌دهند.

کیفیت و کمیت نماز در شریعت اسلام با شرایع پیشین متفاوت است، لکن در بیشتر آن آیین‌ها، سجده‌ جزیى از این عبادت محسوب مى‌شود.

علاوه بر تشریع نماز در ادیان الهى، بت‌پرستان نیز در برابر بت‌هایشان، وِردهایى مى‌خوانده‌اند. اعراب جاهلى هم در مقابل کعبه مى‌ایستادند و با کف‌زدن و صوت‌ کشیدن اظهار عبادت مى‌کردند:

«وَمَا کَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَآءً وَتَصْدِیَةً؛ و نماز و دعاى آنان نزد آن خانه جز سوت کشیدن و کف زدن نیست» (انفال/35)

نتیجه آن که اصل نماز و عبادت در تمامی ادیان الهی وجود داشته ولی کیفیت و کمیت نماز در دین اسلام با ادیان گذشته تفاوتهای دارد که علت اساسی آن تحریفاتی است که در بسیاری از ادیان سابق صورت گرفته است. 


  ادامه مطلب ...

نماز فرشته ها

نماز

 آیا فرشتگان هم نماز مى‌خوانند؟

در این که فرشتگان خداوند متعال را تسبیح و تقدیس مى‌کنند جاى هیچ تردید نیست؛ برخى آیات قرآن که به تسبیح فرشتگان اشاره فرموده، عبارت است:

1- «وَ‌إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَـئِکَةِ... وَ‌نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ‌نُقَدِّسُ لَکَ...؛ به خاطر بیاور، هنگامى که پروردگارت به فرشتگان گفت: ... ما تسبیح و حمد تو را به جا مى‌آوریم و تو را تقدیس مى‌کنیم.» (بقره/30)

2- « لاَ‌یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلاَ‌یَسْتَحْسِرُونَ * یُسَبِّحُونَ الَّیْلَ وَ‌النَّهَارَ لاَ‌یَفْتُرُونَ؛ فرشتگان، هیچ گاه از عبادتش استکبار نمى ورزند و هرگز خسته نمى‌شوند، شب و روز را تسبیح مى‌گویند و سست نمى‌گردند.» (انبیاء/19و20)

3- « وَالْمَلَـئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ و...؛ فرشتگان، پیوسته تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا مى‌آورند.» (شوری/5)

از ابن عباس و ابن مسعود نقل شده است که «تسبیح» فرشتگان، به معناى نماز خواندن آنهاست.

رسول‌اکرم صلى الله علیه وآله به ابوذر فرمود:

«اى ابوذر، هر گاه بنده‌اى وضو بسازد یا تیمم کند، سپس اذان و اقامه بگوید و نماز بخواند، خدا فرشتگان را امر مى‌کند که پشت سر او صفى تشکیل دهند که دو طرف آن دیده نشود و به نماز او اقتدا نمایند و به دعاى او آمین گویند.» (وسایل الشیعة، ج5، ص381)


  ادامه مطلب ...

آثار اخروی نماز

نماز

نماز، عطیه‌ای الهی است که به عنوان فلاح مطلق «حی علی الفلاح» و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» و ستون خیمه دین «الصلوة عمود الدین»(1) معرفی شده است. نماز عروج به قبله‎ رفیع انسانیت «الصلوة معراج المؤمن»(2) است که تعالی روح و کسب ملکات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از رهگذر آن حاصل می‌آید «إن الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر.»(3)

دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی،‌ برای انسانی میسّر است که شرایط صحت و قبول و کمال این عبادت عظیم را به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد، این عبادت الهی را «که جز بر خاشعان بزرگ می‌نمایاند»(4)،‌ به طور شایسته به انجام رساند،‌ آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را به دنبال خواهد داشت که در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می‌شود. در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم بلکه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات و روایات اشاره می‌کنیم.

 

آثار نماز در آیات الهی(توجه یا بی توجهی به نماز):

1. یاد کردن خدا از بنده‎ خود

خداوند در سوره طه می‌فرماید: «اقم الصلوة لذکری»(5)؛ نماز ذکر و یاد خداست. این آیه وقتی در کنار این آیه شریفه «فاذکرونی اذکُرکم ...»(6) تفسیر شود این نتیجه را افاده می‌کند که وقتی عبد به یاد حق باشد حق هم به یاد او خواهد بود.(7) مفسرین در ذیل آیه شریفه «فاذکرونی اذکرکم» در بیان این که «مراد از یادآوری بندگان چیست؟ بیانات متنوعی را ذکر کردند که از جمله آن موارد عبارت است از:

در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ... مستحق دو جایزه می‌شوند:

- دریافت پاداش (لهم اجرهم ...)

- بهره‌مندی از آرامش کامل (لا خوف ...) که هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد .

الف: مرا در «دنیا» یاد کنید تا شما را در «جهان دیگر» یاد کنم .

ب: مرا به «دعا» یاد کنید تا شما را به اجابت یاد کنم (این استجابت می‌تواند هم در دنیا و هم در بزرخ و هم در قیامت نصیب بنده شود)

ج: مرا به هنگام وفور نعمت یاد کنید تا شما را در سختی‌ها یاد کنم(این سختی هم اعم است.)(8)

 

2. نائل شدن به مقام شفاعت کبری

خداوند در سوره‎ اسری خطاب به وجود نازنین رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»؛ و بعضی از شب را بیدار باش و تهجد کن که این نماز شب، تنها بر تو واجب است، باشد که خدایت به مقامی محمود (شفاعت) مبعوث گرداند. پس ثمره و نتیجه این برنامه‎ الهی، رسیدن به مقام محمود است و روایات فریقین در ذیل آیه، مقام محمود را به عنوان مقام شفاعت کبری تفسیر کرده است که رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در روز قیامت در آن مقام قرار می‌گیرد.(9)

 

3. دریافت اجر الهی و باز یافتن به آرامش کامل

در سوره بقره حق‌تعالی می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.»(10)

در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ... مستحق دو جایزه می‌شوند:

- دریافت پاداش (لهم اجرهم ...)

- بهره‌مندی از آرامش کامل (لا خوف ...) که هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد .

اما آثار نماز در برزخ:

 

 

ادامه مطلب ...

راز آیه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" در نماز

ایاک نعبد و ایاک نستعین

چرا در آیه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" نون جمع آمده است؟

مفسران در این که آیه شریفه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" «متکلم به» نون جمع است و نمازگزار، در مقام فروتنى و شکستگى؛ چند وجه آورده‌اند، و نیکوترین آنها اینست که: امام رازى در تفسیر کبیر آورده است. و خلاصه آن چنین است که:

در شریعت مطهر "اسلام" کسى که چند جنس گوناگون را در یک معامله بفروشد، و برخى از آنها معیوب باشد، مشترى مى‌تواند، یا همه آنها را بخرد، و یا همه آنها را پس بدهد .اما اختیار ندارد که معیوب‌ها را پس بدهد و بى عیب‌ها را بردارد و در این مورد، چون نمازگزارى بیند که عبادت او معیوب و ناقض است، آن را به تنهایى به پیشگاه پروردگار عرضه نمى‌کند، بلکه آن را به انضمام عبادت همه عبادت کنندگان: از انبیا و اولیا و نیکان ضمن یک معامله عرضه مى‌دارد. بدان امید، که عبادت او در این ضمن پذیرفته شود. زیرا که تمامى آن عبادات رد نمى‌شود. زیرا هرگاه، برخى پذیرفته شوند، برخى پذیرفته نشوند. پذیرفتن سالم و نپذیرفتن معیوب، تبعیض در یک صفقه (عقد ربیع) است و این، موردى است که پروردگار، بندگان خویش را از آن، باز داشته است . پس، چگونه شایسته کرم پروردگارى اوست؟ او راهى جز پذیرش همه در پیش ندارد و مراد حاصل است .

  ادامه مطلب ...

سود من یا نیاز او ؟!

نجوا

فلسفه نماز در قرآن

# فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟

عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى‌رساند؛ مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر مى‌کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى‌خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند.

آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده‌اند:

1. یاد خدا: «وَ‌أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى‌؛ نماز را برپا دار تا به یاد من باشى» (طه/14)

2. بازداشتن از گناه و زشتى‌ها: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ‌الْمُنکَر؛ همانا نماز انسان را از زشتى‌ها و گناه باز مى‌دارد» (عنکبوت/45)

3. پاکیزگى روح: « انماَّ تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ‌أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ‌مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ‌ى وَ‌إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ‌؛ تو تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى‌ترسند و نماز برپا مى‌دارند، هشدار مى‌دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى‌جوید» (فاطر/18)

4. پاک شدن از کبر و غرور؛ حضرت فاطمة(علیها السلام) مى‌فرماید: و الصلاة تنزیهاً من الکبر؛ خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند (بحارالانوار، ج6، ص107)

5. رستگارى: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ‌؛ به راستى که مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند» (مومنون/1و2)

در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج‌گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى‌گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!

نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبى‌هایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد.

 هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى‌کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى‌شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى‌کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!

راستى چقدر لذت‌بخش است با خداى جهان آفرین به مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!


  ادامه مطلب ...

ازرانترین و سریعترین خودروی جهان

خودرو

نماز شب؛ ازرانترین وسیله‌ای که شما را با سرعت به آرزوهایتان می‌رساند

 

هر مسافری می‌کوشد نزدیکترین راه را انتخاب کند تا زودتر به مقصد رسد؛ این یک اصل بوده و خواسته همه ما این است.

آنهایی که باور کردند انسان مسافر است و با مردن از بین نمی‌رود و مرگ پوسیدن نیست، بلکه از پوست به در آمدن است؛ مرگ ماندن در طبیعت نیست، بلکه هجرت از طبیعت است؛ در صدد راه حلند که حالا که من مسافرم، نزدیکترین راهم به مقصد چیست!

برای رسیدن به قرب الهی دو راه وجود دارد؛ راه بالا و راه پائین؛ اگر کسی مهمان خدا شد، آن راه بالا را طی کرده است و اگر میزبان خدا شد، راه پائین را طی کرده است. نزدیکترین راه لقای خدا برای اغلب مردم هم همان «قلب شکسته» است؛ اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلوبِهِم...

برای این موضوع نشانه‌هایی هم هست؛ گاهی کسی قلب شکسته دارد، به در و دیوار عالم بد می‌گوید. این نمی‌داند یک فرصت خوبی برای مناجات را دارد از دست می‌دهد! آخر این دهن کجی و بد دهنی چه مشکلی را حل می‌کند؟ انتقاد کردن چیز بسیار خوبی است، امّا بد گفتن و عصبانی شدن مشکلی را حل نمی‌کند. اما یک وظیفه دیگری هم ما داریم؛ بالأخره با کسی که تمام گره‌ها به دست او حل می‌شود هم یک درد دل باید بکنیم یا نه؟

گاهی آدم نسبت به کسانی که کار به دست آنها نیست؛ اعتراض می‌کند، بد می‌گوید، فریاد می‌زند، نعره می‌کشد؛ کاری هم دست اینها نیست! حالا یا می‌کنند، یا نمی‌کنند.

اگر کسی بخواهد معرفت خدای را در دل جای بدهد، محبّت کسی را در دل جای بدهد که «رَحمَتی وَسِعَت کُلَّ شَیء»، باید قلبی عرشی داشته باشد. قَلبُ المُؤمِنِ عَرشُ الرّحمن. چنین انسانی می‌تواند به اندازه هستی خود از لطف ویژه الهی برخوردار باشد.

امّا با او که کار به دست اوست هم باید یک حرفی داشته باشیم یا نداشته باشیم؟!

حق خواهی، قیام، مبارزه کردن، ظلم ستیزی، اینها همه‌اش درست است. امّا انسانی که دلش شکست، تمام کارها و برنامه‌هایش همین است؛ یا یک شب زنده داری، یک مناجاتی، یک سجده‌ای!

قلب اگر شکست، انسان از همه جا نا امید است. اعتراضاتش را هم می‌کند، مبارزه‌اش هم می‌کند، ظلم ستیزی هم می‌کند، فریاد هم می‌زند، داد هم می‌کشد؛ اینها همه درست اما کار به دست کیست؟

یک مثالی بعضی از ادیبان معرفت پرور ما می‌گویند: گاهی ممکن است انسان مدّتها زحمت بکشد، این گره‌های کور را باز کند. اگر با دست باز نشد، با دندان این گره را باز می‌کند. اما اگر باز کردید، دیدید کیسه خالی است! مشکلتان حل نمی‌شود... مثل یک دانشجو یا طلبه‌ای که شب امتحان تمام تلاش و کوشش‌اش این است که این جدولها را حل کند. خب جدول را حل کردی، این که علم نیست! این که درس نشد!  ادامه مطلب ...

برگ ریزان روزانه من و شما

برگ

تفاوت نمازخوان با تارک نماز

تفاوت اهل نماز با کسانى که یک روز نماز مى‌خوانند و یک روز نمى‌خوانند، در جهان آخرت چگونه است؟

آگاهى از ارزش و اهمیت نماز و دانستن جایگاه نمازگزار، ما را به تفاوت نمازگزار و کسى که به نماز کمتر‌ اهمیت مى‌دهد رهنمون مى‌سازد.

نماز ستون دین به حساب مى‌آید و قرآن کریم با تعبیرهاى مختلفى مانند «اقیمواالصلوة و...» بر واجب بودن آن تصریح فرموده است.

# اگر نماز قبول شود، کارهاى دیگر هم زمینه قبولى پیدا مى‌کنند.

# به جا آوردن نماز سبب رستگارى مى‌ شود «قد افلح من تزکى و ذکر اسم ربه فصلى؛ به راستى رستگار شد هر که پاکى ورزید و نام پروردگارش را یاد کرد پس نماز گزارد» (اعلی/14)

نماز چون مظهر پیوند با خدا و ارتباط با اوست؛ به همین دلیل، از همه عبادت‌ها برتر و بالاتر برشمرده شده است.

سلمان فارسى می گوید که در خدمت پیامبراکرم صلى الله علیه وآله نشسته بودم؛ آن حضرت شاخه خشکى را گرفت و تکان داد تا تمام برگ‌هایش فرو ریخت، سپس رو به من کرد و فرمود:

سؤال نکردى که چرا این کار را کردم؟

عرض کردم بفرمایید چرا؟

فرمود: هنگامى‌که مسلمان وضو بگیرد و سپس نمازهاى پنج‌گانه را به جا آورد، گناهان او فرو مى‌ریزد؛ همانگونه که برگ‌هاى این شاخه فرو ریخت. (مجمع البیان،ج5،ص307)

امام باقر علیه السلام فرمودند: اولین چیزى که بنده بدان محاسبه مى‌شود نماز است؛ اگر پذیرفته شد، اعمال دیگر نیز پذیرفته خواهد شد و اگر ردّ شود، دیگر اعمال نیز ردّ خواهد شد. (بحارالانوار،ج80،ص25)


  ادامه مطلب ...

چرا باید نماز بخوانیم؟

نماز و سجده

بحث درباره فلسفه و حکمت نماز در واقع آشنایى با اسرار و رموزى است که در این عمل عبادى نهفته است . باید توجه داشته باشیم که خداوند متعال هیچ دستورى را بدون حکمت و علت بر بنده‌اش واجب و یا حرام نمى‌سازد. در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب می‌کند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام می‌کند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شده‌اند. در این زمان که علم پیشرفت کرده؛ بسیاری از علل و سود و زیان‌هایی برای اعمال ذکر می‌شود که نشانگر حکمت و فلسفه حرام و واجب شده اعمال و برخی چیزهاست.

شایان ذکر است که انسان مومن و متعهد، در مقابل پروردگار روحیه تعبد و تسلیم پذیری دارد و نیازی به دانستن علل و حکمت احکام ندارد، گرچه دانستنش هم مشکلی ندارد. ولی اصل بر تعبد در برابر خداوند است. 

در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب می‌کند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام می‌کند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شده‌اند.

خداوند، خالق تمام هستی است و همه موجودات به خالقیت خدا اعتراف دارند و خدا را تسبیح می‌کنند:

«یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحیکم؛ تسبیح مى‌گوید خدا را آنچه در آسمان‌ها و در زمین است آن پادشاه پاک عزیز حکیم را.»(1)

حال وقتی که همه موجودات، خدا را تسبیح می‌گویند و او را عبادت می‌کنند ؛ آیا جا ندارد انسان که اشرف مخلوقات است در برابر خداوند اظهار بندگی و عبودیت نماید و هیچ بودن خود را به منصه ظهور برساند و در مقابل پروردگارش خاکساری نماید؟

امام رضا (علیه‌السلام) در حدیثی علت اقامه نماز را اینگونه بیان می‌فرمایند: «علة الصلاةِ انَّها اقرارٌ بالربوبیّة لله ـ عزّوجل ـ و خلعُ الانداد و قیامٌ بین یدى الجبّار جلّ جلاله بالذّل والمسکنة والخضوع والاعتراف؛ علت نماز، اقرار به ربوبیت خدا و نفى هرگونه شریک براى او و ایستادن با خضوع و کوچکى و بیچارگى در پیشگاه خداست.»(2)

در وجود انسان دو قدرت عقل و شهوت وجود دارد که دائما در کشاکش نیز می‌باشند. حال چنین انسانی که نیروی شهوات و هواهای نفسانی در وجودش قوی است قطعاً دچار گناه و لغزش هم می‌شود، و پنج بار نماز در مقابل پروردگار، به معنای اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و بخشش است . در روایتی نیز آمده است: 

حال وقتی که همه موجودات، خدا را تسبیح می‌گویند و او را عبادت می‌کنند ؛ آیا جا ندارد انسان که اشرف مخلوقات است در برابر خداوند اظهار بندگی و عبودیت نماید و هیچ بودن خود را به منصه ظهور برساند و در مقابل پروردگارش خاکساری نماید؟

«نماز، با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پیشین و نهادن صورت بر زمین، پنج بار در شبانه‌روز، با عظمت خدا، همراه است.»(3)

حال که هواى نفس، هر لحظه انسان را به غفلت و سرکشى سوق مى‌دهد و به غرور و خودخواهى دعوت مى‌کند و به افزون‌طلبى و تمامیت‌خواهى فرا مى‌خواند باید در مقابل آن، عاملى بسیار قوى و نیرومند که مقابل این رذایل سد شود؛ وجود داشته باشد تا او را به سمت عزت و عظمت انسانى سوق دهد و آن نماز است. چون نماز تنها عنصر بازدارنده از رذائل اخلاقى و گناهان است. و خداوند در آیه‌ای یکی از علل و خواص نماز را اینگونه معرفی می‌فرماید:

«أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ(4) ؛ نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‏دارد.»

و در روایتی از معصوم (علیه السلام) آمده است که: «نماز موجب یاد خدا و دورى از غفلت و سرکشى و باعث خشوع، فروتنى و خواهان طلب افزایش معنوى و مادى است.»(5)

در وجود انسان دو قدرت عقل و شهوت وجود دارد که دائما در کشاکش نیز می‌باشند. حال چنین انسانی که نیروی شهوات و هواهای نفسانی در وجودش قوی است قطعاً دچار گناه و لغزش هم می‌شود، و پنج بار نماز در مقابل پروردگار، به معنای اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و بخشش است.

از آنجایی که انسان موجودی فراموشکار است، بیم می‌رود که خداوند را فراموش کند و نیز از یاد ببرد که موقعیتش به عنوان انسان در هستی چیست؟ و عمر خود را در حیوانیت و نفسانیت سپری نماید. لذا اینجاست که:

«نماز او را به مداومت بر ذکر خدا در شب و روز بر مى‌انگیزاند تا بنده، مولى و مدبر و آفریدگار خود را فراموش نکند چرا که فراموشکارى، باعث طغیان و سرکشى خواهد بود.»(6)

پس فلسفه نماز، حضور در پیشگاه خداوند و اظهار بندگى و عبودیت و اقرار به یکتایی پروردگار و جاودانگى او است که نتیجه‌اش اصلاح و سعادت انسان و به کمال رسیدنش می‌باشد. «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصى بازداشته و از همه تباهى‌ها و تاریکى‌ها او را مانع مى‌شود.»(7)

  ادامه مطلب ...

7 راه کار یا توصیه

مکارم
خیلی دوست دارم نماز با حضور قلب بخونم اما هر کاری می کنم نمیشه می تونید کمکم کنید؟

اگر تو هم مثل من این سوال برات تبدیل به یه دغدغه فکری شده پس این نکات رو بخون شاید کمکمون کنه برای حل این مشکل.

براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، امور ذیل را دقیقا توصیه مى کنیم:

1 - بدست آوردن آنچنان معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.

2 - توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولا مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغله هاى مشوش و پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.

3 - انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر، اثر دارد، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول مى دارد مکروه است و همچنین در برابر درهاى باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آیینه و عکس و مانند اینها، به همین دلیل مساجد مسلمین هر قدر ساده تر و خالى از زرق و برق و تشریفات باشد بهتر است چرا که به حضور قلب کمک مى کند.

4 - پرهیز از گناه نیز عامل مؤ ثرى است، زیرا گناه قلب را از خدا دور مى سازد و از حضور قلب مى کاهد.

5 - آشنایى با معنى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤ ثر دیگرى است.

6 - انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نیز کمک مؤثرى به این امر مى کند.

7 - از همه اینها گذشته این کار، مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیرى دارد، بسیار مى شود که در آغاز انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا مى کند، اما با ادامه این کار و پیگیرى و تداوم آنچنان قدرت نفس پیدا مى کند که مى تواند به هنگام نماز دریچه هاى فکر خود را بر غیر معبود مطلقا ببندد.

  ادامه مطلب ...

گناهکاران نمازخوان ؟!

نماز

بازدارندگى‌نماز

چرا با این‌که‌ نماز، بازدارنده انسان از زشتى‌هاست ولى بعضى نمازخوان ها ‌گناه می کنند؟

نماز عملى عبادى و ذکر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیه‌اى در انسان است که او را از فحشا و منکر باز مى‌دارد و نفسش را از زشتى‌هاى گناه پاک مى‌کند. طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‌اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است، زیرا کسى که روزى پنج بار با بدن پاک و لباس پاک روى به درگاه خدا آورده و تکبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمت‌هاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...

این امور سدّ نیرومندى در برابر گناه محسوب مى‌شود و او را از فحشا و منکر باز مى‌دارد ولى هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منکر مى‌کند.

نماز

کسى که نماز مى‌خواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نیز باشد، نماز در او بى‌تأثیر نخواهد بود، گرچه ممکن است تأثیر این گونه نماز ضعیف باشد، زیرا اگر این گونه افراد همان نماز را هم نمى‌خواندند، چه بسا از این هم آلوده‌تر بودند، پس نهى از فحشا و منکر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به میزان رعایت شرایط آن، نماز خوان را از آن نهى مى‌کند و یا ممکن است عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرایط بر نماز با ویژگى‌هاى یاد شده، اثر آن را ضعیف نماید.

بنابراین، هر چه توجه به خدا در نماز، افزایش یابد و خضوع و خشوع در آن کامل و اخلاص در آن بیشتر شود، اثر بازدارندگى آن نیز بیشتر و هر مقدار جنبه‌هاى یاد شده ضعیف شود، بازدارندگى آن نیز ضعیف خواهد شد.


  ادامه مطلب ...

حال نماز خوندن ندارم!!!

نماز

نماز در میان عبادت های دیگر در قله و اوج قرار دارد تا جایی که در روایات از آن به معراج مؤمن یا ستون دین، تعبیر شده است. از طرفی تحقق یک پدیده در خارج نیاز دارد که مقتضی آن موجود و مانع آن مفقود باشد، نماز هم از این قاعده بی نیاز نمی باشد. در نماز تحقق مقتضی و رفع موانع و وصول به نماز واقعی با رعایت شرایط و آداب ظاهری و باطنی نماز ممکن است.

سخن گفتن درباره آداب باطنی نماز بسیار است اما به صورت فشرده به مواردی از آن اشاره می شود:

1. توجه به خدای متعال و چرایی عبادت:

نمازگزار باید معرفتی نسبتاً درست از خدای متعال داشته باشد و بداند که با چه کسی رو به رو می شود.

خدای متعال کمال محض است و جامع همه کمالات بلکه عین کمال است و یکی از کمالات الهی حکمت است؛ به همین دلیل تمام افعال الهی هدفمند است. و از افعال الهی، آفرینش جهان هستی و گل سرسبد آن؛ انسان است؛ و هدف آفرینش، رسیدن به کمال (تکامل) است، که این حقیقت جزء از راه صحیح (صراط مستقیم) میسر نمی شود، و صراط مستقیم همان بندگی خداوند است: (ان اعبدونی هذا صراط المستقیم) ؛ یعنی اطاعت از همه دستورات و قانون الهی که مهم ترین و بارزترین آنها، در قالب عبادت تجلی می یابد.

اگر کسی فلسفه عبادت را نداند نصیبی از آن نمی برد و فلسفه عبادت فقط در پرتو بینش دینی قابل دریافت است.

2. پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد:

میزان تأثیر اعمال بستگی کامل به زمینه های قبلی و توجه و اخلاص افراد دارد، به همین سبب عبادت در افراد تأثیرات کاملا مختلفی دارد.

پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد و اثر آن را خنثی می سازد، از امور بسیار مهم است؛ مانند دو مریض که هر دو به دستور پزشک عمل کرده و داروهای خود را به موقع می خورند؛ ولی یکی، از چیزهای زیان بار پرهیز می کند و دیگری اهل پرهیز نمی باشد. در این صورت سفارش و نسخه پزشک برای دومی بی اثر یا کم اثر است.

باید از اعمال ظلمت زا (گناه) پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط در ما گردد. لذا در روایات وارد شده است که: تا آنجا که برایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید؛ زیرا ظلمت با گناه به باطن راه می یابد، (اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطة سوداء) .

امام باقر علیه السّلام مى‏فرماید:

مامن شی‏ء أفسد للقلب من خطیئة إنّ القلب لیواقع الخطیئة فماتزال به حتّى تغلب علیه فیصیّرأعلاه أسفله.

هیچ چیز براى قلب زیانبارتر از گناه نیست، چه آنکه قلب با گناه مى‏آمیزد و با آن گلاویز مى‏شود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آن را وارونه مى‏سازد.

یعنى قلب به حساب طبیعت اولیه، ملکوتى و رو به خداست ولى در اثر گناه چهره‏اش وارونه گشته، شیطانى مى‏شود.

امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید:

إنّ الرّجل یذنب الذّنب فیحرم صلوة اللّیل و إنّ العمل السّیّئ أسرع فی صاحبه من السّکّین فی اللّحم .

گناه انسان را از عبادت و تهجّد محروم مى‏سازد و لذّت مناجات با خدا را از او سلب مى‏کند و تأثیر گناه از کارد برنده سریع‏تر است .

ادامه دارد ...


  ادامه مطلب ...

محافظت و هوشیاری

نماز

نماز اول وقت

آیا در قرآن، از خواندن نماز اوّل وقت، سخن به میان آمده است؟

در برخی از آیات قرآن کریم به نماز اول وقت خواندن اشاره شده است؛ با هم برخی از این آیات را مرور می کنیم. البته تفسیر این آیات برگرفته از تفاسیر المیزان و نمونه است.

1. « وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ » (1) تفسیر معروف آیه این است که مراد از محافظت بر نماز، محافظت بر وقت نماز است.

2. «رِجَالٌ لاَّتُلْهِیهِم تَجَـرَة وَلاَبَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَوةِ؛ مردانى که نه تجارت و نه معامله آنها را از یاد خداوند و بر پا داشتن نماز غافل نمى‌کند» (2) 

در روایت آمده: آنها تاجرانى هستند که تجارت و بیع، آنان را از یاد خداوند غافل نمى‌سازد، هنگامى که وقت داخل مى‌شود حق آن را ادا مى‌کنند.

3. «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أَضَاعُوا الصَّلَوةَ؛ آنگاه از پى ایشان کسانى آمده‌اند که نماز را تباه ساخته‌اند» (3)

از امام صادق علیه السلام روایت شده: مراد از ضایع کردن نماز، تأخیر از وقتش است، نه ترک کردن نماز.

4. «فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّینَ*الَّذِینَ هُم عَن صَلاَتِهِم سَاهُونَ؛ پس واى بر نمازگزارانى که از نمازشان غافلند!» (4)

حضرت على علیه السلام مى‌فرمایند: ایشان غافل و بى‌توجه به اوقات نماز هستند.

* * *

# سوال: اگر براى خواندن نماز اول وقت صبر کنم کلاسم دیر مى‌شود، آیا نماز خود را بخوانم یا به مدرسه بروم؟

#جواب: قرآن مى‌فرماید: «حَـفِظُوا عَلَى الصَّلَوَ‌تِ وَالصَّلَوةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَـنِتِینَ؛ در انجام دادن همه نمازها به خصوص نماز وسطى (نماز ظهر) کوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت براى خدا به پا خیزید» (5)

بعضى از مفسران این آیه را دلیلى بر خواندن نماز در اول وقت مى‌دانند. از نظر فقها نماز در اول وقت مستحب است امّا به دلیل مشکلى نظیر: دیر رسیدن به مدرسه یا منتظر بودن دیگران و ... مى‌توان نماز را با تأخیر خواند.

  ادامه مطلب ...

مشکل اصلی من ترافیک شلوغه

ترافیک

پرسش ها؛ پاسخ ها

# قبلاً وقتى دعاى کمیل یا نماز مى‏خواندم حال عجیبى داشتم؛ ولى اکنون در من تأثیرى ندارد؛ چه کنم؟

یکى از دلایل اصلى که من از عبادت بهره فراوان نمى‏برم؛ نبود «حضور قلب» یا نبود «فراغت قلب» است. اگر بکوشیم در عبادت، خودمان را از اشتغالات افکار دنیایى، فارغ سازیم و دل را یکسره خالى و خالص براى مناجات با خدا کنیم؛ مطمئن باشید که هیچگاه از انجام دادن این اعمال، دلسرد نشده و همواره لذت معنوى عمیقى برایمان حاصل مى‏گردد.

مشکل امثال من این است که اندیشه‏هاى پراکنده را براى وقت عبادت ذخیره مى‏کنیم؛ همین که «تکبیرةالاحرام» نماز، یا «بسم‏الله» دعاى کمیل را مى‏گویم، در دکانى را باز می کنم یا کتاب مطالعه را در مقابل قرار داده‏ و یا مشکلات زندگى را مدنظر می گیرم!!. دل و قلب را به امور دیگر مشغول مى‏دارم و از عمل به کلى غافل مى‏شوم! زمانى به خود مى‏آییم که به سلام نماز یا عبارت‏هاى پایانى دعاى کمیل رسیده‏ایم.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

«همانا من دوست مى‏دارم مرد مؤمنى را که وقتى اقامه نماز مى‏کند، قلبش را به سوى خدا متوجه مى‏سازد و آن را مشغول امور دنیوى نمى‏کند. بنده‏اى نیست که در نمازش با قلبش به سوى خدا توجه کند مگر آنکه خداوند به سوى او اقبال مى‏کند و قلوب مؤمنان را با محبّت به سوى او متوجه کند، بعد از دوستى خداوند با او»

باید توجه کرد که اگر «فکر» و «دل» در جاى دیگر باشد، در حقیقت خود او همان جا است؛ نه نزد حضرت معبود. به عکس اگر «فکر» و «دل» او متوجه حق باشد، نزد او خواهد بود.

 بنابراین مشکل اساسى در عدم بهره‏ورى بایسته از عبادات و مناجات، عدم حضور دل و فکر انسان است. براى رفع این کاستى و مشکل، عمل به راه کارهاى زیر مفید است:

# اول: 

قبل از عبادت؛ یعنى آن هنگام که انسان مى‏خواهد عبادت را شروع کند، از خداوند با کمال تضرع، بخواهد وى را به «حضور» موفق کند که اصل مسأله عنایت او است.

# دوم:

در مرحله انجام عبادت با فراهم کردن «حضور فکر»، به تحصیل «حضور دل» بپردازدیم؛ به این صورت که تصمیم بگیریم «فکر» خویش را از همان وقت شروع به عبادت، از همه جا و همه چیز قطع کرده و به خداى متعال و معناى آنچه در محضر او مى‏گویم، متوجه سازیم.

در بین عبادات و دعا، هر وقت و هرجا، به هر بهانه‏اى و به هر علتى «فکر» خواست به این سو و آن سو برود، نگذارم و «فکر» خود را در حال حضور نگه دارم و به «حضور» ادامه دهد. البه بر این تصمیم در مقام عمل باید کاملاً ملتزم بوده و مجاهدت کنیم و خسته نشود. به هر صورت با «حضور فکرى»، «حضور دل» نیز محقق خواهد گشت و وقتى چنین شد، در عبادات و مناجات، تصمیم بگیریم از همان ابتدا، فکر و دل را متوجه خداوند متعال سازیم.


  ادامه مطلب ...

صدور جواز در تاخیر نماز اول وقت!

مناره مسجد

در روایات بسیاری توصیه به اقامه نماز اول شده‌ایم اما این دستور اهل بیت(علیهم السلام) استثنائاتی دارد که آنها را ذکر می‌کنیم.

1. کسی که نافله ظهر و نماز عصر می‌خواند به اندازه خواندن نافله، نماز ظهر و عصر را به تاخیر بیندازد و الا اگر نافله نمی‌خواند اول وقت افضل است.

2. کسانی که شب عید قربان از عرفه به مشعر الحرام می‌روند مستحب است نماز مغرب و عشا را به تاخیر بیندازند و در مشعرالحرام بخوانند.

3. بهتر است نماز عشا را قدری به تاخیر بیندازی تا قرمزی سمت مغرب برطرف شود.

4. زن مستحاضه نماز ظهر و نماز مغرب را تا آخر وقت فضیلت آنها به تاخیر بیندازد تا با یک غسل بتواند آنها را با عصر و عشا بخواند.

5. کسی که چهار رکعت از نافله نماز شب را خوانده وقت اذان صبح می‌شود مستحب است نماز صبح را به تاخیر بیندازد تا نماز شب را کامل کند.

6. روزه‌داری که ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعی منتظر او باشند بهتر است نماز را تا بعد از افطار به تاخیر اندازد.

7. کسی که یقین به داخل شدن وقت نماز ندارد باید آنقدر صبر کند تا یقین به وقت نماز پیدا کند.

8. کسی که در حال خودداری از بول و غائط است؛ مکروه است نماز بخواند لذا تا پس از قضای حاجت نماز را به تاخیر بیندازد.

9. کسی که به خاطر نداشتن آب باید تیمم کند اگر امیدِ پیدا کردن آب دارد باید نماز را تا آخر وقت به تاخیر بیندازد.

10. کسی که نمی‌تواند بول و غائط خود را نگهداری کند نماز ظهر و نماز مغرب را به تاخیر بیندازد تا با عصر و عشا با هم بخواند.

11. زنی که بچه شیر می‌دهد و جز یک لباس پاک بیشتر ندارد نماز ظهر و عصر را به تاخیر می‌اندازد تا نزدیک غروب، تا چهار نماز(ظهر و عصر و مغرب و عشا) را با هم بخواند.

12. کسی که نافله صبح می‌خواند مستحب است نماز صبح را به تاخیر بیندازد تا نافله صبح را بخواند.

13. مسافری که می‌داند پیش از قضا شدن نماز ظهر و عصرش به وطن می‌رود، بهتر است نماز ظهر و عصر را به تاخیر بیندازد تا در وطن تمام بخواند.

14. مسافری که می‌داند تا چند لحظه دیگر به جایی می‌رسد که برای نماز مناسب‌تر است بهتر است نماز را به تاخیر بیندازد تا در جای مناسب نماز بخواند.

15. امام جماعتی که منتظر ماموم، یا مامومی که منتظر امام جماعت است مستحب است نماز را تا رسیدن امام یا ماموم به تاخیر بیندازد.

16. جایی که اگر نماز را به تاخیر بیندازد به مکان شریفی(مثلا مسجدی یا حرم امام یا امام زاده‌ای) می‌رسد یا این که در آن مکان حضور قلب بهتری پیدا می‌کند مستحب است به تاخیر بیندازد.

17. به تاخیر انداختن نماز اول وقت به خاطر رسیدگی به حاجت و نیاز مومنی.

  ادامه مطلب ...

خصلت‌های نمازگزار چیست؟

سجده

امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید:

برای نمازگزار، هنگام نماز سه خصلت است:

از قدمش تا به آسمان‌ها ملائکه او را احاطه می‌نمایند،

و از آسمان‌ها تا بالای سرش خیر و احسان نثار می‌گردد،

و فرشته‌ای که بر او موکل است می‌گوید:

اگر این نمازگزار بداند که با چه کسی مناجات می‌کند، از نماز جدا نمی‌گردد.

من لا یحضره الفقیه، ج1، باب فضل صلوة، ص 636 .

تبیان،‌ هدهدی 

فلسفه حجاب در نماز لزوم پوشش بانوان در نماز


نماز

فلسفه حجاب در نماز چیست؟ خدا که با همه محرم است!

با توجه به این که خداوند متعال علیم و حکیم است، پس یکایک احکام، حکمت خاصى دارند، ولکن پى بردن به آن اسرار، براى ما هم، میسر نیست و هم، چندان مفید نیست چه این که با علم محدود ما از نیازها، استعدادها و نیز راه رفع نیازهاى واقعى و شکوفا کردن استعدادها به نحو صحیح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مى‏توان چنین ادعایى نمود.

علاوه بر این که اساس در این احکام، فراخوان بشر به تعبد و اظهار بندگى در مقابل حضرت پروردگار است. البته چه بسا ممکن است آگاهى به این اسرار و حکمت‏ها حداقل در بعضى افراد، موجب تقویت انگیزه آنها در پیروى از آن دستورات شود به همین جهت در صدد کنکاش از اسرار و حکمت‏هاى احکام مى‏کنند.

به هر صورت حجاب و پوشش بانوان در نماز، علل و فلسفه‏هاى متعددى دارد؛ از جمله:

الف. این خود نوعى تمرین مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مى‏باشد و یکى از عواملى است که در پاس‏داشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگیرى از آسیب‏پذیرى آن، نقش مهمى ایفا مى‏کند.

ب. وجود پوششى یک‏ پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بیشتر مى‏کند و از التفات ذهن به تجملات و چیزهاى رنگارنگ مى‏کاهد و ارزش نماز را صد چندان مى‏کند.

داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از این ‏رو براى مرد نیز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همین ادب حضور در پیشگاه الهى زمینه‎ساز حضور معنوى و بار یافتن به محضر حق مى‎شود.

ج. داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از این ‏رو براى مرد نیز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همین ادب حضور در پیشگاه الهى زمینه‎ساز حضور معنوى و بار یافتن به محضر حق مى‎شود.

افزون بر آن، حکم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوت‏هایى دارد و با آن قابل مقایسه نیست؛ مثلاً پوشاندن روى پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولى در نماز - بدون حضور نامحرم - واجب نیست.

سؤال: اگر خدا جنسیت ندارد، چرا باید در نماز پوشش داشته باشیم؟

جواب: پاسخ این سؤال طی مراحل زیر بیان می‏شود:

1. خداوند خالق جنس مذکر و مؤنث است(1) و نسبت به خداوند جنسیت معنی ندارد و از طرفی، عالم محضر خداست و به نهان و آشکار مخلوقات آگاه و بیناست.(2) پس لزوم رعایت حجاب در نماز به خاطر نامحرم و یا مذکر بودن خداوند نیست.

2. رعایت حجاب در نماز و غیر نماز، فقط بر زن‎ها واجب نیست، بلکه حفظ حجاب در محدوده معین بر مردان و زنان هر دو لازم است؛ مثلاً پوشانیدن عورت و بعضی قسمت‎های بدن از دید انسان‎های دیگر بر مردان و زنان واجب است. همچنین نماز خواندن با بدن برهنه در مردان و زنان هر دو موجب بطلان نماز است.

بنابراین، رعایت حجاب برای انسان‎ها گاهی به خاطر وجود انسان‎های نامحرم است و گاهی به خاطر صحت عبادت است که در بعضی موارد هر دو علّت با هم جمع می‏شوند، مثل نماز خواندن در حضور اشخاص نامحرم و گاهی فقط به خاطر صحت عبادت است، مثل نماز خواندن در اتاق در بسته و تنها . اختلاف بعضی شرائط این دو حالت، بهترین گواه بر مطلب است؛ مثلاً طهارت و مباح بودن لباس در نماز شرط است، اما در حفظ حجاب از نامحرم شرط نیست.  ادامه مطلب ...

شناسنامه خدا

قرآن

 

آیا صفحه شناسنامه خودت را دیده ای؟ نسبت میان خود با پدر و مادرت کاملا گویاست. در واقع شناسنامه همان نسبت نامه است. اما آیا خدا هم شناسنامه دارد؟

پاسخ: این سوال عجیب ولی واقعی را از که می توان پرسید؟ غیر از خود خدا، پاسخ این پرسش دست یافتنی نیست؟

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در شب معراج خداوند به من امر فرمود: اقرء یا محمد نسیته ربک قل هو الله احد

ترجمه: ای محمد شناسنامه پروردگارت، سوره توحید را بخوان.

واقعا در این شناسنامه آنچه ذکر شده است، یگانگی، بی همتایی، بی نیازی، نه زادن و نه زاده شدن است. لذا در رکعت هر نماز توصیه شده است تا ابتدا بسبت خدای را بخوانیم.

 

شناسنامه اهل بیت (ع) (انسان ها)

در رکعت دوم هر نماز مستحب است که سوره انا انزلناه خوانده شود زیرا شناسنامه انسان های کامل است، یعنی اهل بیت زیرا تمامی فرشتگان در شب قدر بر انسان کامل وارد می شوند و با اجازه او امور بندگان را تنظیم می کنند. ما نیز در نماز با یاد خدا در ررکعت اول و شناخت و خضوع به درگاه او و در رکعت دوم با توسل به کامل ترین انسان های محبوب خدا دست دعا و چشم امید به ملکوت او می آویزیم.

خداوندا ما را با راز نماز همراه جاویدان گردان.

  ادامه مطلب ...

رهایی از ظلمات با نماز عصر

نماز

تمام احکام و اعمالی که از جانب خداوند برای ما قرار داده شده است؛ دارای فضایل و فلسفه‎هایی است که ما برخی را می‎دانیم و خیلی‎ها را نیز نمی‎دانیم. ولی چیزی که مسلم است این که هیچ عملی بدون حکمت نیست. یکی از مواردی که ما انجام می‎دهیم، نماز است. برای نماز فلسفه‎های بسیاری ذکر شده است که در اینجا به یکی از حکمت‎های نماز عصر اشاره می‎کنیم. 

اولین کسی که نماز عصر را برپا کرد، حضرت یونس(علی نبینا و آله و علیه‎السلام) بود. وقتی که آن حضرت از شکم ماهی آزاد شد آن ساعت، وقت نماز عصر بود.

حضرت یونس(علیه‎السلام) دید از چهار تاریکی نجات یافت(تاریکی لغزش، تاریکی شب، تاریکی زیر دریا و تاریکی شکم ماهی) و به خاطر شکر این نعمت‎ها، 4 رکعت نماز گزارد و این اشاره است به بنده مومن، که چهار ظلمت در پیش دارد:

1- ظلمت معصیت؛

2- ظلمت قبر؛

3- ظلمت قیامت؛

4- ظلمت دوزخ .

و بنده مومن وقتی این چهار رکعت نماز را اقامه کند، با هر رکعت از یک ظلمت رها می‎شود .

 

بارالها ما را از همه تاریکی‎‎های دنیا و آخرت در امان بدار.

 


  ادامه مطلب ...

معارف نماز، روشنی قلب

نماز

 

مقدمه

حقیقت و گستره هر چیز را از درک نحوه هستی آن می توان بدست آورد، بنابراین از آنجا که در شب معراج (و در واقع در برزخ نزولی) چهره ملکوتی نماز برای مقام ختم مرتبت جلوه نمود،[1] و در قبر (در واقع در برزخ صعودی) برای مومن نماز گزار متمثل می شود،[2] بخوبی می توان فهمید که نماز فراتر از وجود اعتباری دنیایی که به صورت ارکان مخصوصه تحقق پیدا می کند، دارای وجود حقیقی و عینیت ملکوتی نیز هست. به دلیل این ویژگی نماز است که برخی از معارف دینی بخوبی در آن تجلی کرده و در واقع گستره هستی نماز تجلیگاه بسیار دیگری از معارف دینی نیز هست که در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می شود:

 

  ادامه مطلب ...